در سنجش طرف دیگر این تعامل یعنی اثرگذاری سوگیری توجه بر سوگیری تفسیر، وایت[۲۱۹]، سووی[۲۲۰]، پین[۲۲۱]، بار-هیم و فاکس (۲۰۱۱) مطالعهای با طرح القای سوگیری توجه و سنجش تاثیر آن بر تفسیر اطلاعات مبهم طرحریزی نمودند. در این طرح، با بهره گرفتن از آزمایه پروب دات و ارائه پروب در تمام موارد به دنبال چهره عصبانی در مقایسه با چهره خنثی، سوگیری توجه منفی القا شد و پس از آن، تکلیف جملات ناتمام هاپرت و همکاران (۲۰۰۷) اجرا شد تا تاثیر زنجیرهای سوگیری توجه و سوگیری تفسیر ارزیابی شود. در تحلیل نتایج، شرکتکنندگان گروه آموزش سوگیری توجه به تهدید، تفسیرهای منفی مرتبط با اضطراب بیشتری دربرابر موقعیت مبهم نشان دادند. اگرچه نسبت کلی تفسیرهای منفی مرتبط با اضطراب در میان دو گروه آموزشی و کنترل تفاوتی نداشت اما در افراد گروه آموزش، به احتمال بیشتری نخستین تفسیر مرتبط با تهدید بود؛ بنابرین استنباط شد که سوگیری توجه به تهدید قابلیت فراخوانی سوگیری تفسیر منفی را از طریق برجسته ساختن توجه به اطلاعات مرتبط با تهدید که قبلاً دیده نمیشدند، دارا است. در نتیجه از آنجا که توجه به صورت همخوانی به نشانه های تهدید معطوف شده است، در واکنش به اطلاعات مبهم، تفسیر مرتبط با تهدید در دسترس خواهد بود.
به نظر میرسد مسیر پژوهشهای صورت گرفته در حیطه ارتباطات زنجیرهای مؤلفههای برنامه تعدیل سوگیری شناختی بسیار سریع تغییر جهت داده و بر اثربخشی برنامه های تلفیقی این مؤلفهها متمرکز شده است. این نقیصه آنجا پررنگ میشود که حتی درصورت اثربخشی برنامه های ترکیبی، میباید سهم برنامه هر مؤلفه مشخص شود تا بتوان درک دقیقی از نقش مؤلفهها و مکانیزمهای سودار درگیر در فرایند پردازش اطلاعات به دست آورد.
در مطالعه اثربخشی برنامه های ترکیبی، بروسان[۲۲۲]، هاپیت[۲۲۳]، شلفر[۲۲۴]، سایلنس[۲۲۵] و مکینتاش (۲۰۱۱) اثربخشی تلفیق مؤلفههای توجه و تفسیر برنامه تعدیل سوگیری شناختی را بر روی ۱۳ فرد مضطرب بالینی با چهار جلسه آموزشی مورد سنجش قرار دادند. نتایج کاهش توجه به تهدید و ارتقا سوگیری تفسیر مثبت به همراه کاهش اضطراب صفت و حالت شرکتکنندگان گروه آزمایش را تأیید نمود.
برد، ویسبرگ و امیر (۲۰۱۱) نیز اثربخشی تلفیق مؤلفه های توجه و تفسیر را در افراد با اضطراب اجتماعی ارزیابی نمودند. این برنامه، ترکیبی از آزمایه پروب دات و پارادایم ارتباط کلمه-جمله بود تا توجه و تفسیر افراد به دور از محرکهای منفی (از طریق ارائه پروب پشت چهره خنثی) و تفسیرهای تهدیدآمیز (با ارائه بازخورد مثبت به تفسیرهای خنثی و بازخورد منفی به تفسیرهای تهدیدآمیز) جهت داده شود. برنامه دو بار در هفته و در هشت جلسه اجرا شد. افراد گروه آزمایش در پسآزمون در مقایسه با گروه کنترل، نمره اضطراب اجتماعی کمتری در پرسشنامههای خودگزارشی به دست آوردند. علاوه بر آن در تکلیف سخنرانی نیز با اضطراب کمتر و عملکرد بهتر نسبت به پیشآزمون ارزیابی شدند. در نهایت اینکه اندازه اثر این برنامه ترکیبی نسبت به درمانهای شناختی-رفتاری و دارویی، متوسط تا بالا گزارش شد.
۲-۳- فرضیهها و سوالات پژوهش
با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهشی متغیرهای مدنظر و در مسیر تحقق اهداف پژوهش، فرضیات و سوالات زیر مطرح و بررسی شد:
برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیر معنادار بر سوگیری تفسیر (کاهش سوگیری تفسیر منفی و افزایش سوگیری تفسیر خنثی) دارد.
برنامه اصلاح سوگیری توجه تاثیر معنادار بر کاهش سوگیری توجه دارد.
برنامه اصلاح سوگیری توجه تاثیر معنادار بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی دارد.
برنامه اصلاح سوگیری توجه تاثیر معنادار بر کاهش سطح اضطراب اجتماعی دارد.
آیا برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیر معنادار بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی دارد؟
آیا برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیر معنادار بر کاهش سطح اضطراب اجتماعی دارد؟
آیا برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیر معنادار بر کاهش ترس از ارزیابی منفی دارد؟
آیا برنامه اصلاح سوگیری توجه تاثیر معنادار بر کاهش ترس از ارزیابی منفی دارد؟
آیا اجرای برنامه تعدیل سوگیری توجه تاثیر معنادار بر سوگیری تفسیر (کاهش سوگیری تفسیر منفی و افزایش سوگیری تفسیر خنثی) دارد؟
آیا اجرای برنامه تعدیل سوگیری تفسیر تاثیر معناداری بر کاهش سوگیری توجه دارد؟
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- طرح پژوهش
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل محسوب میشود. در این طرح، برنامه تعدیل سوگیری شناختی، مؤلفههای توجه و تفسیر، به عنوان متغیر مستقل و نمره سوگیری توجه، سوگیری تفسیر منفی، سوگیری تفسیر خنثی، علائم اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی نیز به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. لازم به ذکر است متغیرهای سن و تحصیلات به عنوان متغیر کنترل اعمال شدند.
۳-۲- جامعه آماری
کلیه دانشجویان دختر در حال تحصیل دانشگاه دولتی شیراز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در نیمسال دوم سال تحصیلی ۹۲-۹۱ و نیمسال اول سال تحصیلی ۹۳-۹۲ که واجد علائم اضطراب اجتماعی بودند، به عنوان جامعه آماری این پژوهش در نظر گرفته شدند. با توجه به فراوانی موقعیتهای اجتماعی اجتنابناپذیر برای دانشجویان، دامنه ۳۰-۱۸ سالگی سن شروع اختلال و نرخ شیوع بیشتر اختلال در زنان (سردارآبادی، ۱۳۸۵)، جامعه آماری فوق برای اجرای طرح حاضر تعیین شد.
-
- Social Anxiety Disorder ↑
-
- Barrera ↑
-
- Norton ↑
-
- Hofmann ↑
-
- Loh ↑
-
- Wells ↑
-
- Papageorgiou ↑
-
- Rapee ↑
-
- Heimberg ↑
-
- Heeren ↑
-
- Lievens ↑
-
- Philippot ↑
-
- Attentional Bias ↑
-
- Clark ↑
-
- Schultz ↑
-
- Facilitated Attention ↑
-
- Rozenman ↑
-
- Weersing ↑
-
- Amir ↑
-
- Interpretation Bias ↑
-
- Information Processing ↑
-
- Beard ↑
-
- Hirsch ↑
-
- Mathews ↑
-
- Constans ↑
-
- Penn ↑
-
- Ihen ↑
-
- Hope ↑
-
- Foa ↑
-
- Coles ↑
-
- Roth ↑
-
- Antony ↑
-
- Swinson ↑
-
- Voncken ↑
-
- Bogles ↑
-
- de Varies ↑
-
- Spokas ↑
-
- Rodebaugh ↑
-
- MacKintosh ↑
-
- Fulcher ↑
-
- Weber ↑
-
- Bomyea ↑
-
- Taylor ↑
-
- MacLeod ↑
-
- Rutherford ↑
-
- Compbell ↑
-
- Ebsworthy ↑
-
- Holker ↑