۲-۲-۶-۲ – معیار محافظه کاری مبتنی بر ارزشهای بازار
ارزش بازار دارایی ها و تعهدات دربرگیرنده تغییر خالص دارایی ها در هر دوره است اما همه این تغییرات در حسابها و گزارشات مالی صبت نمیشوند. تحت حسابداری محافظه کارانه، افزایش دارایی ها (سود) که قابلیت رسیدگی ندارد ثبت نمیشوند، درحالی که کاهشهایی با همان میزان قابلیت رسیدگی، ثبت میشوند. نتیجه این می شود که خالص دارایی ها کمتر از واقع و زیر ارزش باراز گزارش می شود (واتس[۴۳]، ۲۰۰۳، ۲۳۴).
بیور و ریان [۴۴] (۲۰۰۰) بیان میکنند که اختلاف در نسبت ارزش دفتری و بازار، تابعی از دو جزء میباشد: (۱) شناسایی سوگیرانه اقلام حسابداریو(۲) شناسایی با تأخیر اقلام حسابداری. آنها پیشنهاد میکنند جزء سوگیرانه [۴۵] (BC) منعکس کننده تفاوتهای مستمر بین ارزشهای بازاری و دفتری است که بخشی از آن ناشی از محافظه کاری در حسابداری و بخش دیگر منعکس کننده نوسانات زودگذر در کل بازار میباشد. این برداشت از محافظه کاری یعنی کمتر نشان دادن مستمر ارزش دفتری نسبت به ارزش بازار- مطابق با تحقیقات فلتهام و اولسن [۴۶](۱۹۹۵) میباشد.
بیور و ریان همچنین پیشنهاد میکنند که جزء دارای تأخیر [۴۷] (LC) منعکس کننده تفاوتهای موقتی بین ارزشهای دفتری و ارزش بازارها ناشی از تأخیر سیستم حسابداری در ثبت و شناسایی سودها و زیانهای غیرمنتظره میباشد.آنها به صورت تجربی (عملی) این اجزای سوگیرانه(محافظه کاری) و تأخیری را با بهره گرفتن از رگرسیون نسبت ارزش دفتری به بازار با بازدههای جاری و دارای وقفه و با بهره گرفتن از ثابت نگاه داشتن تأثیرات زمانی و شرکت اندارهگیری میکنند.
آن ها به صورت تجربی( عملی ) این اجزای سوگیرانه( محافظه کاری ) و تأخیری را با بهره گرفتن از رگرسیون نسبت ارزش دفتری به بازار با بازده های جاری و دارای وقفه و با بهره گرفتن از ثابت نگاه داشتن تأثیرات زمانی و شرکت اندازه گیری میکنند تأثیر خاص شرکت منعکس کننده جزء سوگیرانه مستمر است که در اصل ناشی از محافظه کاری میباشد،و تأثیر خاص زمانی، نوسانات زودگذر در کل بازار در هر دوره ( سال) را به دست میدهد ؛ و جزء دارای تأخیر ( تاخیری ) نیز منعکس کننده تغییرات قیمت های بازار است که هنوز در ارزش دفتری منعکس نشده است .
بیور و ریان [۴۸](۲۰۰۰)،محافظه کاری را بر مبنای ضریب همبستگی خاص شرکت ، در مدل زیر اندازه گیری نموده اند :
+Re + + =a+
: نسبت ارزش دفتری به بازار برای شرکت i در سال مالی منتهی به t
a : عرض از مبدأ
: جزء خاص زمان ( سال ) مربوط به نوسانات نسبت های ارزش دفتری به ارزش بازار در کل بازار طی دوره نمونه
: جزء خاص زمان ( سال ) مربوط به نوسانات نسبت های ارزش دفتری به ارزش بازار در کل بازار طی دوره نمونه
Re : بازده سهام ( شامل سود سهام) شرکت i در سال t-k
ضریب منعکس کننده جزء سوگیرانه مستمر ارزش دفتری نسبت به ارزش بازار است که محافظه کاری را به شکل معکوس اندازه گیری میکند ؛ یعنی هر چه که ارزش بازار نسبت به ارزش دفتری افزایش مییابد ، کاهش پیدا میکند . برای ارائه ساده، احمد و همکاران ( ۲۰۰۲) ، را در (۱-) ضرب کردند و از آن به عنوان معیار محافظه کاری ارزش های بازار استفاده نمودند . در نتیجه در تحقیق آن ها حسابداری محافظه کارانه تر منجر به مقدار بالاتری برای معیار ارزش های بازار میگردد .
احمد و دولمان [۴۹] ( ۲۰۰۷)،از نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و ضرب آن در عدد (۱-) به عنوان معیار محافظه کاری استفاده کردند.از آن جا که محافظه کاری به کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام نسبت به ارزش بازار آن اتلاق می شود، شرکت های استفاده کننده از حسابداری محافظه کارانه تر، با یستی نسبت ارزش دفتری به ارزش دفتری به ارزش بازار کمتری داشته باشند . آن ها همچنین از مدل جزء سوگیرانه بیور و ریان[۵۰] (۲۰۰۰)، با بهره گرفتن از بازده جاری و بازده تأخیری برای یک دوره ۶ ساله نیز به عنوان متغیرهای توضیحی در تخمین رگرسیون متغیر وابسته( محافظه کاری بر مبنای ارزش بازار )سود جستند. نتایج و ضرایب حاصل از به کارگیری روش نسبت ارزش دفتری به بازار و نیز روش محاسبه جزء سوگیرانه در مدل بیور و ریان ( ۲۰۰۰ ) به عنوان معیار محافظه کاری بر مبنای ارزش بازار، بسیار به هم نزدیک و مشابه بود ( احمد و دولمان[۵۱] ، ۲۰۰۷ ، ۴۵۶).
مدل سنجش محافظه کاری :
جهت اندازه گیری در محافظه کاری از مدل گیولی و هاین [۵۲] که در سال ۲۰۰۰ ارائه نموده اند ، استفاده شده است . سطح محافظه کاری بر اساس این شاخص از طریق فرمول زیر محاسبه می شود . مقدار حاصله از فرمول هر چقدر بالاتر باشد سطح محافظه کاری بالاتر است (گیولی و هاین ، ۲۰۰۰):
که در آن :
= درجه محافظه کاری
= اقلام تعهدی عملیاتی (تفاوت سود خالص و جریان نقدی عملیاتی به علاوه هزینه استهلاک)
= ارزش دفتری داراییها
طبق این روش، وجود مستمر اقلام تعهدی عملیاتی منفی در طی یک دوره زمانی بلندمدت در شرکتها، معیاری از محافظه کاری بشمار می رود. یعنی هرچه میانگین اقلام تعهدی عملیاتی طی دوره مربوطه منفی و بیشتر باشد، محافظه کاری بیشتر خواهد بود. در عین حال، نرخ انباشتگی خالص اقلام تعهدی عملیاتی منفی نشانگر تغییر درجه محافظه کاری در طول زمان میباشد.
۲-۳- بخش دوم مباحث مربوط به هزینه نمایندگی
۲-۳-۱-تئوری نمایندگی
تئوری نمایندگی در نتیجه جدایی منافع مدیریت و مالکیت در شرکت ها ایجاد شده و به تجزیه و تحلیل تضاد منافع موجود بین طرف های رابطه نمایندگی می پردازد فرض بنیادین این تئوری عمل افراد در جهت حداکثر کردن منافع شخصی شان است منافعی که گاهاً میتواند در تضاد با حداکثر کردن منافع شرکت باشد به دلیل وجود تضاد منافع، مدیران لزوماًً همیشه در پی کسب حداکثر منافع برای مالک (مالکان) نخواهند بود. (جنسن[۵۳]، ۱۹۸۶، ۳۲۳)
مشکل نمایندگی عبارت است از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) گردد با توجه به این که رابطه بین سهامداران و مدیران نمونه بارزی از مصادیق تعریف شده در رابطه نمایندگی میباشد مسائل مربوط به جدایی کنترل از مالکیت در این گونه شرکت ها ارتباط نزدیکی با مشکل نمایندگی مطرح شده در تئوری نمایندگی دارد مشکل نمایندگی در تمام سازمان ها و در تمام اشکال فعالیت ها مشارکتی وجود دارد.