- حرفه آموزی بنگاه اقتصادی
۲-۱۰ یادگیری:
یادگیری را می توان یک تغییر نسبتا دائمی رفتار یا رفتار بالقوه که در نتیجه تجربه مستقیم یا غیر مستقیم باشد تعریف کرد .(الوانی و معمار زاده ،۱۳۸۸ : ۱۲۵ ) .
می توان گفت یادگیری یکی از مهمترین فرضیهها در روان شناسای امروز است که در تعریف آن گفته می شود یادگیری عبارت است از تغییرات نسبتاً پایدار که ناشی از تجربه است . یادگیری صحیح نیاز مند نظام آموزشی مناسب است و از آنجا که سرمایه گذاری در نیروی انسانی از هر نوع سرمایه گذاری دیگر سودآورتر است بسیاری از کارشناسان معتقدند که هم اکنون بسیاری از استراتژی های صنعتی کشورهای در حال توسعه باید تغییر کند و به جای ساختن کارخانه های بزرگ به آموزش های مفید معطوف شود . همان طور که زیر بنای توسعه اقتصادی کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری در نیروی انسانی است .
۲-۱۱ بازار کار و کارآفرینی
نظم نوین اقتصادی و رشد سریع تکنولوژی منجر به تغییر وضعیت اقصادی کشور ها به خصوص بازار کار آن ها گردیده است . از سوی دیگر جهانی سازی با تشدید رقابت باعث بسط تکنولوژی جدید از طریق کاهش هزینه و افزایش سرعت ارتباط منجر به انسجام بازار ها گردیده است . تقریبا اکثر کشورها با افزایش نرخ بیکاری ، اشتغال ناقص و فقر موجه هستند و افزایش تقاضا برای نیروی کار ماهر از مشخصه های بازار کار معاصر است . لذا با توجه به حرکت جهان به سمت جامعه مبتنی بر مهارت و دانش که در آن منابع فیزیکی و مادی مزیت خود را نسبت به منابع فکری و علمی از دست داده و سرمایه اصلی آن استعداد و خلاقیت اعضای آن جامعه به شمار می رود ، کشورها باید با تغییرات موجود جامعه ، دنیای کار و پیامد های حاصل از جهانی سازی و تغییر تکنولوژی هماهنگ شوند .فرایند کار آفرینی و خلاقیت که اساس و بستر ساز تغییر و دگرگونی است در این خصوص نقش بنیادین و تعیین کننده ای ایفا میکند . افراد، سازمان ها و جوامعی که نتوانند خود را با این تحولات پرشتاب همگام کنند دچار حالت ایستایی و توقف و سکون شده ، بی شک در آینده حضور فعالی نخواهند داشت .و سرانجا دچار اضمحلال میشوند .(سعیدی کیا ، ۱۳۸۹: ۷۳).
کار آفرینی به عنوان سمبل و نماد تلاش و موفقیت در امور تجاری بوده و کارآفرینان ، پیشگامان موفقیت های تجاری در جامعه هستند . توانایی آن ها در بهره گیری از فرصت ها ، نیروی آن ها در نو آوری و ظرفیت آن ها در قبال موفقیت، به عنوان معیارهایی هستند که کارآفرینی نوین به وسیله آن ها سنجیده می شود).ایمانی، عاشقی وآذرخش ،:۱۳۸۸ ۳۳ ).
امروزه به علت رویدادهای متنوعی که در سطوح اجتماعی، فرهنگی و کسب کار روی داده است ، در کشور های مختلف توجه خاص به کار آفرینی و کارآفرینان می شود و تقویت کارآفرینی وایجاد بستر مناسب برای توسعه آن ، از ابزار پیشرفت اقتصادی کشورهای در حال توسعه به شمار می رود و مهم تر از همه باید شرایطی فراهم شود که کارآفرینان بتوانند ابراز وجود کنند و توانایی هایشان را به صورت بالفعل درآورند .(احمدی و دوریش ،۱۳۸۷ : ۴۵)
کار آفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است .با آگااهی از نیازهای کارآفرینان و مشاغلی که نیاز به حمایت دارند ، به نظر میرسد که دولت باید در بهترین موقعیت برای تعیین سیاست و طراحی برنامه ها باهدف تشویق کارآفرینان اقدامات لازم را انجام دهد.)سلجوقی، ۱۳۸۹: ۱۳۲)
۲-۱۱-۱متناسب سازی آموزش ها با تقاضای بازارکار
اکثر کشورهای جهان تلاش های تازه ای را برای تقویت آموزش های فنی و حرفه ای آغاز کردهاند . انگیزه این تلاشها ، فائق آمدن بر مشکلات بیکاری جوانان، ارتقای مهارت های شغلی و تامین نیاز های اقتصادی است و این باور وجود دارد که کسب مهارت موجب ارتقای بهره وری و قابلیت رقابت در اقتصاد جهانی می شود. (قارون،۱۳۸۳: ۹۰)
باید بپذیریم آموزش برای ایجاد مهارت های مورد نیاز یکی از موثرترین راه هایی است که میتواند جامعه را در دستیابی به توسعه اقتصادی و رشد و پایداری یاری نماید . و باید زمینه هایی فراهم شود تا نسبت جمعیت شاغل آموزش دیده به نسبت آموزش ندیده رو به افزایش باشد و نیروی کار از آموزش بهتری بهره جوید. نداشتن مهارت لازم و کافی برای انجام وظایف موجب عدم رضایت از شغل نیز خواهد شد به عبارت دیگر شاغلین هرچه توانایی بیشتر و بهتری برای انجام کار داشته باشند و بتوانند به نحو مطلوب تری انجام وظیفه نمایند، از خود و نتیجه کار راضی تر خواهند بود .
از طرفی تدارک فرصت هایی برای جوانان تا دانش نگرش و مهارت های اساسی و مورد نیاز بازار کار ر ا بشناساند و بیاموزند ، آن ها را توسعه دهند و در عمل به کار گیرند از جمله مهم ترین دلایل توجیه کننده ی تحکیم روابط مراکز آموزشی با بازار کار است . این امر مستلز تمرکز بر قابلیت های عملی ،سواد مالی،درک و فهم اقتصادی و تجاری، و مهارت ها و صلاحیت های کلیدی است.)عزیزی،۱۳۸۴: ۴۷).
از این رو نیاز سنجی نیروی انسانی و تعیین میزان تقاضای بازار کار میتواند اهداف و کاربردهای بسیاری داشته باشد . یکی از اهداف مهم تعیین میزان و سطح تقاضای بازار کار ، در حقیقت روشن ساختن تناسب و ترکیب آموزش های فنی و حرفه ای عرضه شده در وضعیت موجود ، و همچنین برنامه ریزی برای تطابق ترکیب آموزش های فنی و حرفه ای مورد اجرا در آینده با تقاضای بازار کار خواهد بود .
امروزه در خصوص اهمیت آموزش به طور کلی و آموزش های مهارتی به طور اخص اتفاق نظر کامل وجود دارد . واکنش موثردر قبال تغییرات سریع فناوری ، رقابتی شدن بازار ها، تغییر در رجحان های مشتریان ، ارباب رجوع و عرضه کنندگان ، تغییر در ارزش های اجتماعی و تحولات در وضعیت عمومی اقتصادی کشور ها در گرو پذیرش آموزش به عنوان یک امر اجتناب ناپذیر است . و به این دلیل امروزه طیف گسترده ای از آموزش های مهارتی در سطح آموزش عالی در اقصی نقاط جهان و به شیوه های متنوع ارائه می شود.(عظیمی، ۱۳۸۴:۷۷).
۲-۱۱-۲ چالش های فرا راه آموزش های مهارتی و کارآفرینی ؛ راهکار ها و پیشنهادها
بی تردید هر فرآیندی در مسیر تحقق اهداف خود با مجموعه ای از مشکلات و موانع روبرو است که آموز ش های مهارتی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مدیران باید در پی حل و فصل و مقابله با چالش های موجود باشند .از جمله این چالش ها می توان موارد زیر را یادآور شد که جهت برون رفت از موانع و مشکلات ذکر شده پیشانهادهایی نیز ارائه میگردد .
چالش های اساسی که فراروی آموزش های مهارتی وجود دارد عبارت است از :
عدم آشنایی دانش آموختگان با بازار کار قبل و حین انتخاب رشته مورد نظر ؛ پیشنهاد می شود یک دفترچه اطلاعاتی کامل در مورد نیاز انواع شغل ها و نیاز کارگاه ها تهیه و در اختیار مراجعین گذاشته شود .
بیگانگی دانش آموختگان با پدیده خود اشتغالی ؛ پیشنهاد می شود به منظور افزایش اطلاعات ، دانش و سطح آگاهی های کارآموزان و به منظور ترویج و اشاعه فرهنگ کارآفرینی ، ضمن اینکه این مهم به عنوان یک رسالت و هدف اصلی سازمان تبدیل شود و در برنامه ریزی ها لحاظ شود و آموزش ها و مشاوره کارآفرینی به عنوان یک درس اجباری به همه آموزش دیدگان رشتههای مختلف ارائه گردد . همچنین می توان به برگزاری دوره ها و سمینارهای کارآفرینی پرداخت .