الف – تعریف امنیت غذایی
برای امنیت غذایی تعاریف رسمی متعددی وجود دارد و همان طور که اشاره گردید، نمایانگر تکامل نگرش بینالمللی به این موضوع بوده است.
در سال ۱۹۷۵ سازمان ملل متحد امنیت غذایی را چنین تعریف کرد:
«امنیت غذایی عبارت است از عرضه مستمر کالاهای غذایی اصلی در سطح جهانی به منظور بهبود مداوم مصرف غذا و خنثی کردن اثرات نامطلوب نوسانات تولید و قیمت غذا.»[۲۳]
به روشنی از این تعریف استنباط می شود، امنیت غذایی در سطح جهان و کشورها مد نظر است و هدف اصلی آن استمرار و کفایت تولید و عرضه غذا و حتی المقدور کنترل اثرات نامطلوب نوسانات سالانه تولید و قیمت بوده است و همان طور که قبلاً اشاره شده در آن زمان (دهه ۱۹۷۰) امنیت غذایی در سطوح جهانی و نیز ملی مدنظر بوده است.
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد ( فائو)، ۹ سال بعد تعریف زیر را ارائه کرد:
« امنیت غذایی یعنی اطمینان از اینکه همه مردم در همه اوقات به غذاهای اصلی مورد نیاز خویش دسترسی فیزیکی و اقتصادی دارند.»
این تعریف در مقایسه با تعریف ۱۹۷۵ نمایانگر تحول چشمگیری در مبانی نظری امنیت غذایی است. بر اساس این تعریف امنیت غذایی هنگامی واقعیت پیدا میکند که مصرف کنندگان توانایی خرید غذای مورد نیاز خود را داشته باشند (دسترسی اقتصادی) و برای خریداران ارتباط نزدیک با شبکه توزیع در محل زندگی آن ها وجود داشته باشند ( دسترسی فیزیک ). در حالی که در سال ۱۹۷۵ عرضه غذا در سطح جهانی به عنوان شرط لازم تامین امنیت غذایی مورد نظر بود.
بانک جهانی در سال ۱۹۸۶ امنیت غذایی را به شرح زیر تعریف کرد:
«امنیت غذایی عبارت است از دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات به منظور یک زندگی سالم و فعال».[۲۴]
کنفرانس بینالمللی تغذیه در سال ۱۹۹۲ نیز تعریف بانک جهانی را به عنوان تعریفی کاربردی پذیرفت. بالاخره اجلاس جهانی غذا در سال ۱۹۹۶ آخرین تعریف امنیت غذایی مورد قبول تمامی شرکت کنندگان را به شرح زیر اعلام کرد:
« ماده ۱- امنیت غذایی آنگاه وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام به غذای سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس نیازهای یک رژیم تغذیه ای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد.»
ب – مفاهیم اصلی امنیت غذایی [۲۵]
همان طور که در تعریف امنیت غذایی بیان شد، مفاهیم اصلی مرتبط با آن شامل غذای کافی، دسترسی، امنیت، زمان و زندگی سالم و فعال است که به هر یک از این مفاهیم در زیر پرداخته می شود.
۱- غذای کافی[۲۶]
هر چند تعریف غذای کافی به معنای علمی و در قالب تعریف دقیق این عبارت عموماً با ضوابط تغذیهای انجام میگیرد ولی در ادبیات مربوط به امنیت غذایی تفسیرهای مختلف از عنوان غذای کافی دیده می شود.
به عنوان مثال، از دیدگاه تامین معیشت [۲۷] و مبارزه با گرسنگی، مفهوم حداقل نیاز در سال ۱۹۸۰ در بررسی های بانک جهانی مطرح شد.[۲۸]FAO در سال ۱۹۸۳ غذای کافی را بر مبنای تامین غذاهای اصلی مورد نیاز برای تمام مردم تعریف کردهاست و بالاخره در ۱۹۸۶ غذای کافی به معنای تامین زندگی سالم و فعال از طرف بانک جهانی عنوان شده است. بر اساس این تعاریف واحد تحلیل و ارزیابی فرد است، نه خانوار و نه کشور.
هنگامی که از غذای کافی برای خانوار صحبت میکنیم منظور جمع بندی غذای مورد نیاز تمام افراد خانوار( برای تامین زندگی سالم و فعال) است.
سئوال مهم دیگر این است که غذای کافی برای زندگی سالم و فعال را چگونه تعریف میکنیم، فیزولوژیست ها مصرف انرژی نزد انسان بالغ را به چند بخش تقسیم کردهاند که مهمترین آن عبارت است از سوخت و ساز بدن در حال استراحت [۲۹] که در حقیقت انرژی لازم برای بقا و ادامه زندگی است.[۳۰] این رقم معادل کل کالری است که فرد بالغ در ۲۴ ساعت در حال استراحت کامل مصرف میکند و معمولاً حدود ۶۰% کل نیاز کالری را تشکیل میدهد. منبع بعدی سوخت انرژی برای فعالیت جسمی است که ممکن است صرف کار فعال و مولد و یا صرف امور جاری زندگی مثل کار منزل، لباس پوشیدن، فعالیت های تفریحی و ورزشی بشود. مجموعه فعالیت های فیزیکی در حدود ۳۰% کل انرژی مصرفی روزانه است علاوه بر این انسان برای هضم و جذب مواد غذایی در روز مقداری انرژی صرف میکند که به آن هزینه سوخت و ساز غذا میگویند [۳۱] و معمولاً حدود ۱۰% انرژی مصرفی را شامل میشود.[۳۲]
۲- دسترسی به غذا
بر اساس تعریف ارائه شده در اجلاس جهانی غذا در سال ۱۹۹۶ که مورد قبول تمامی شرکت کنندگان قرار گرفت، امنیت غذایی آنگاه وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام به غذای سالم و مغذی که نیازهای یک رژیم تغذیه ای سازگار با ملاحظات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد، دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند.[۳۳]