۳– آزادی اندیشه، عقیده و بیان در فقه اسلامی
آزادی در اقسام و انواع آن یعنی آزادی بیان، عقاید و اندیشه امری پذیرفته شده در اسلام است. آیات بسیاری از قرآن کریم در خصوص این حقوق صحبت کردهاست. لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ:«در گرایش مردم به دین اجباری نیست، زیرا راه درست به خوبی از راه نادرست مشخص شده است. پس هر کس به طاغوت ها کافر شود و به خدا ایمان بیاورد، قطعا به استوارترین دستاویز که برای آن گسستن نیست چنگ زده است، و خدا شنوندهی گفتار مردم و آگاه از کفر و ایمان آن ها است.»(سوره البقره(۲)، آیه۲۵۶) و فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ: «پس اگر با تو به محاجّه برخاستند و گفتند: اختلاف ما از روی ستم و برتری جویی نیست، بلکه فهمها و برداشتها گوناگون است به آنان بگو: من با تمام وجود تسلیم خدا هستم، و کسانی که مرا پیروی کردهاند نیز اینگونهاند. و به اهل کتاب و به مشرکان که از کتاب آسمانی بی بهرهاند بگو: آیا شما تسلیم خدا شده اید؟ پس اگر تسلیم شوند هدایت یافته اند، و اگر روی برتابند بر تو فقط ابلاغ پیام است و خداوند به حال و کار بندگان بیناست».(سوره آل عمران(۳)، آیه ۲۰) در بینش اسلامی و قرآنی بر این نکته تأکید شده است که انسان به طور طبیعی موجودی متفکر است و باید بستری مناسب برای تفکر و اندیشه افراد فراهم آید. قرآن به ایجاد بستر لازم برای تفکر و اندیشه اشاره می کند که از آن برخی به آزادی اندیشه یاد میکنند و منظور و مرادشان همین معنای پیش گفته است.
منابع دینی اسلام اعم از قرآن و روایات، به اندیشیدن و تفکر ارزش والایی داده اند، چنان که در قرآن ۱۸ آیه از تفکر و در ۱۴۹ آیه از تعقل و ۱۲۰ آیه از فقه و ۱۹۲ آیه از ذکر سخن به میان رفته است.(حقیقت،۲۴۸،۱۳۸۱) ظاهراً در اسلام آزادی اندیشه به صورت مطلق نیست با مراجعه به متون دینی در مییابیم که در اسلام اندیشه ابزاری برای تعمق باور به خداوند، شناخت بهتر نظام خلقت و استفاده از مذاهب و نعمات الهی و به کارگیری آن ها در مسیر تعالی و رشد و حیات انسانی است از اینرو مرز آزادی اندیشه در اسلام تا جایی است که به کفر و الحاد نگراید.(حقیقت،۲۴۹،۱۳۸۱) همانطور که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی آزادی بیان را تشریح کردیم و بیان نمودیم که آزادی بیان اشاعه هر گونه اطلاعات و افکار حتی بدون ملاحظات مرزی می تواند صورت پذیرد این در حالی است که در فقه در مورد عقایدی که مخالف دین باشد مطلقا آزادی بیان وجود ندارد و چنین عقایدی را نمی توان انتشار داد.
الف) آزادی اندیشه
آزادی اندیشه به مفهوم فراهم بودن شرایط، داده ها و راههای تامین کننده تفکر آزاد و نفی اعمال موانع و محدودیت بر تفکر میباشد. انسان به طور کلی در رأی و اندیشه خود آزاد بوده و هیچ مانع و عاملی این آزادی را تهدید نمیکند. آزادی اندیشه ناشی از همان استعداد انسانی بشر است که می تواند در مسائل بیندیشد. این استعداد حتما باید آزاد باشد، پیشرفت و تکامل آدمی در گرو این آزادی است. این مفهوم در قرآن کریم در سوره الانفال(۸)، آیه۴۲ به این شکل بیان گشته است: إذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَهِ الدُّنْیَا وَهُمْ بِالْعُدْوَهِ الْقُصْوَى وَالرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَلَوْ تَوَاعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ وَلَکِنْ لِیَقْضِیَ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولًا لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ هنگامی حق را از باطل مشخص ساخت که شما در نزدیکترین کرانهی آن وادی، در زمینی شنزار و دور از آب اردو زدید، و مشرکان در دورترین کرانهی وادی، در کنار آب و در زمینی سخت پیاده شدند و کاروان تجاری قریش در فرو دست شما بودند و از ساحل دریا رهسپار مکه شدند و از تیررس شما رهیدند. بدین ترتیب شما چارهای جز نبرد با مشرکان نداشتید. اگر شما و آنا با یکدیگر وعده می کردید که اینگونه با هم روبهرو شوید، قطعا هر دو گروه وعده خود را خلاف میکردید، ولی آنچه را خدا پیش آورد برای این بود که کاری را که میبایست انجام شود به انجام رساند، تا در شرایطی که عوامل پیروزی برای مشرکان آماده بود، با پیروزی شما حق را از باطل مشخص سازد تا از آن پس هر که هلاک می شود، با دلیلی روشن هلاک گردد، و هر که حیات مییابد، با دلیلی آشکار حیات یابد. و نیز چون خدا شنوندهی استغاثهی شما و آگاه به راز درونتان بود چنین تقدیر کرد.» همچنین در سوره النساء(۴)، آیات۲۴ و ۹۸ و ۹۹، سوره البقره(۲)، آیه۱۱، سوره القصص(۲۸)آیه۷۵) نیز تصریح شده است. اما آزادی عقیده، خصوصیت دیگری دارد همان طور که میدانیم تمامی عقاید از تفکر صحیح و درست نشأت نمیگیرد، بلکه منشا بسیاری از عقاید یک سلسله عادتها و تقلیدها و تعصبها است، عقیده به این معنا نه تنها راه گشا نیست که به عکس نوعی انتقاد اندیشه به حساب می آید.
ب) آزادی عقیده
آزادی عقیده یکی از انواع آزادیهای اجتماعی است که پس از دوره رنسانس در غرب از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. زندگی بدون عقیده همانا بدون معنا خواهد بود. در واقع عقیده، جوهر و اکسیر حیات انسانی است. در آیه ۸۴ سوره اسراء میفرماید: “قل کل یعمل علی شاکلته” یعنی هر کس مطابق شاکله خود عمل می کند. در این آیه شریفه جایگاه باورها و رفتار شخصی شکل گرفته، آدمی اعم از اخلاقیات، روحیات و باورها به خوبی ترسیم شده است.(اسلامی،۱۳۸۳،۱۴) اسلام به طور کلی طرفدار تفکر آزاد است، در اصول دین و در اسلام تعبد و تقلید در عقاید و اصول دین پذیرفته نیست.
پ) آزادی بیان