شش ) پرستش معبودان دروغین
هیچ انسان فهمیده و عاقلی به خود اجازه نمی دهد که در برابر بت ها سجده کند یا چیزی را در وقت سجده و عبادت ، با ذات الهی شریک بداند ؛ اما انسان های جاهل چنین نیستند. آن ها نه تنها از پرستش معبود واقعی سر باز میزنند ، بلکه از دیگران نیز می خواهند هم چون آنان به پرستش معبودان دروغین روی آورند.
در سوره مبارکه « زمر » به این اصل اشاره دارد و می فرماید »
« قل افعیر الله تامرونی اعبد ایها الجاهلون [۱۰۷] »
آیا به من دستور می دهید که غیر خدا را عبادت کنم ای جاهلان ؟
این سخن مخصوصاً با توجه به این که کفار و مشرکان گاهی از پیامبر ( ص ) می خواستند که خدایان آن ها را احترام و پرستش کند ، با صراحت اعلام میدارد که مشرکان جاهل از رسول اکرم ( ص ) می خواستند ، به پرستش بت ها روی آورد.
تفسیر نمونه معتقد است که مفهوم این آیه این است که بت پرستان عموماً مردمی جاهلی اند. و نه تنها نسبت به پروردگار جهل دارند ، که مقام والای انسانی خود را نشناخته و لگدمال میکنند. [۱۰۸]
« علامه طباطبایی می فرماید خطاب به جهل در آیه فوق ( ایها الجاهلون ) برای اشاره به این مطلب است که امر شما به پرستش غیر خدا در حالی که دلائل روشن و براهین متقن را پیرامون یگانگی خدا می بینید ، این نیست مگر از جهل و نادانی شما. [۱۰۹] »
هفتم ) فراموش کردن نعمت های الهی
اما سجاد ( ع ) در دعای نورانی و زمزمه های عارفانه خود خطاب به پروردگار عالمیان چنین عرضه میدارد.
« ولا تحزنی یوم تبعثنی للقائک ، ولا تفضحنی بین یدی اولیائک و لا تنسی ذکرک و لا تذهب عنی شکرک ، بل الزمینه فی احوال السهو عند غفلات الجاهلین لا لائک و او زعنی ان اثنی بما لیتنیه و اعترف بما اسدیته الی [۱۱۰] »
« روزی که مرا برای دیدار خود ( حساب و بازرسی ) برانگیزی ، خوار و شرمنده نکن. و در جلو دوستانت رسوایم مگردان و یاد خود را از یادم مبر و شکر و سپاس خود را از من زایل مکن. بلکه آن را در حالات فراموشی هنگام فراموشی های نادانان به نعمت هایت همیشه با من قرار ده ، و به من الهام کن که بر آنچه مرا اعطا کرده ای ستایش نمایم و به آنچه به من نیکویی نموده ای اقرار کنم. »
امام ( ع ) در قالب این جملات نورانی به این نکته اشاره دارد که زمانی فرا میرسد که نادانان و جاهلان نعمت های بسیار متنوع و نامحدود الهی را فراموشی میکنند. در حالتی که به هر طرف خود ، توجه کنند ، الطاف الهی را مشاهده میکنند و غرق در نعمت اند ، اما به آن ها توجه ندارند. در واقع پرده ظلمانی جهل بردیدگان آن ها کشیده می شود و حقیقت را درک نمی کنند.
در این گفتار به ویژگی های جاهلان از دیدگاه قرآن و سنت پرداختیم و توانستیم هفت ویژگی از منابع اسلامی استخراج کنیم در حالی که این ویژگی ها بسیار زیاد است که در ادامه می توان هشت لجوج بودن[۱۱۱] نه هرزه گویی [۱۱۲] ده اهل افراط و تفریط بودن [۱۱۳] ( اسلام و این آیه اشاره به میانه روی دارد ) یازده بد گمانی به پروردگار [۱۱۴] دوازده اهل فساد بودن [۱۱۵] و غیره را نام برد ، اما محدودیت پایان نامه ما را از تفصیل بیش تر باز میدارد.
۵ – ۲ – ۲ – گفتار پنجم – آثار و پیامد های جهل و راه های عملی جهل زدایی
هدف من در این گفتار بررسی پیامدهای مخرب جهل است. پیامدهای مهلکی که به جان فرد و اجتماع را مورد تهدید قرار میدهد. و برای شخص و جامعه ، خطرات غیر قابل جبران را موجب می شود.
در این جا مبحث فوق را از دو زاویه و از دو منظر آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی مورد بحث قرار میدهیم.
الف ) « آثار و پامدهای فردی جهل » :
یک ) خواری در جامعه : امیر مؤمنان علی ( ع ) می فرماید :
« اذا ارذل الله عبداً حظر علیه العلم » [۱۱۶]
« هرگاه خدا بخواهد بنده ای را خوار کند ، دانش را از او دور میکند. »
آری ، علم موجب عزت انسان در جامعه است. انسان های اهل علم معمولاً در جامعه خود ، دارای موقعیت و شأنی در خور توجه میباشند ؛ و بالعکس انسان های نادان و کم مایه نمی توانند جایگاه رفیعی در جامعه خود داشته باشند.
در این روایت شریف ، از وجود رابطه تنگاتنگ میان جهل و خواری خبر داده شده به گونه ای که اگر جهل بود ، خواری نیز همراه و همزاد او خواهد بود.
نتیجه سخن این که آثار سوء جهل و جهالت ، خود فرد را در برمی گیرد و موجب خواری و زبونی او در میان مردم خواهد شد.
دو ) در معرض سقوط قرار گرفتن
حضرت علی بن ابی طالب ( ع ) در کلام گهربار خود اشاره میکنند که :
« عباد الله لا ترکنوا الی جهالتکم و لا تنقادوا لا هوائکم فان النازل بهذا المنزل نازل بشفا جرف مار ، ینقل الردی علی فلهر من موضع الی موضع » [۱۱۷]
« ای بندگان خدا ، به نادانی های خود تکیه نکنید و تسلیم هوای نفس خویش نباشید که چنین کسی بر لبه پرتگاه است ، و بار سنگین هلاکت و فساد را بر دوش می کشد و از جائی به جای دیگر می رود. »
« ابن ابی الحدید می نویسد که حضرت امیر ( ع ) در این جمله مردم را از اطلاعت هوای نفس و تبعیت از جهلشان برحذر میدارد و تصریح میکند که چنین شخصی هلاکت و تباهی را در پشت خود حمل کرده ؛ به هر جا می رود آن را نیز به دنبال خود میبرد و پس از رأی فاسدی ، به دنبالش رأی فاسد دیگری اظهار میکند و خود را به پرتگاه نیستی می کشاند. [۱۱۸] »
سه ) پشیمانی در کردار و گفتار
در سوره مبارکه ملک هنگامی که کافران را وارد جهنم میکنند ، از زمان آن ها نقل میکند و می فرماید :
« و قالوا لوکنا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السعیر [۱۱۹] »
« و میگویند : اگر ما گوش شنوا داشتیم با تعقل میکردیم ، جزء دوزخیان نبودیم. »
در این آیه ضمن بیان سرنوشت وحشتناک دوزخیان ، انگشت روی علت اصلی بدبختی آن ها گذارده شده است ، می فرماید : از یک سو خداوند گوش شنوا و عقل و هوش داده است و از سوی دیگر پیامبرانش را با دلیل روشن فرستاد.
اگر این دو با هم ضمیمه شوند ، سعادت انسان تأمین است ولی هنگامی که انسان گوش دارد اما با آن نمی شنود ، چشم دارد و نمی بیند و عقل دارد اما نمی اندیشد ، اگرچه تمام پیامبران الهی و کتب آسمانی به سراغ او آیند اثری ندارد.
علامه طباطبایی می فرماید :
« مراد از سمع ، استجابت دعوت پیامبران است و این که باید سخن و یضاع آن ها را می پذیرفتند و عمل می کردنند. »
هم چنین مراد از عقل ، التزام به مقتضای آن هدایت هایی است که عقل به آن ها می نمود و به آن ها می گفت که باید در برابر خداوند خاضع و مطیع بود. [۱۲۰]
خلاصه این که طبق این آیه شریفه ، مجرمان ندامت و پشیمانی خود را ، معلول به کار نبستن عقل و اندیشه خود بیان میکنند و اضهار می دارند که اگر به رسول ظاهری ( پیامبران ) و به رسول باطنی ( عقل ) در کارهایمان توجه و تمسک داشتیم ، نتیجه تلخ آتش جهنم را در پی نداشت. [۱۲۱]
چهار ) کاهش ثواب اعمال :
شاخصه بسیار مهمی که می توان از آثار سوء فردی جهل برشمرد ، مسئله ناچیز بودن اعمال شخص جاهل است. بر اساس روایات اسلامی ثواب و پاداش اعمال انسان بر اساس میزان عقل و معرفت اوست. روایات در این زمینه فراوان است.