۳-گروه بندی افراد برحسب منطقه جغرافیایی: یعنی منابع موجود در سازمان را با توجه به نوع مشتری و ارباب رجوعی که باید به آن ها خدمات خاصی ارائه کرد گروه بندی میکنند. بنابرین، شاید همۀ فعالیتها یا کارهایی که باید به یک نهاد دولتی ارائه شود بر عهدۀ یک سرپرست یا مدیر گذارده میشود. برای مثال، سازمان همۀ فعالیتهایی را که در رابطه با بخش شرقی امریکا یا کانادا انجام میدهد در یک گروه قرار میدهد. یا اینکه مدیران، از نظر استراتژیک صلاح خود را در این میبینند که منابع خود را به گونهای سازماندهی کنند که بتوانند نیازهای بخش خاصی از بازار (مثل بازرگانان یا ساکنان یک منطقه) را تأمین نمایند.
۴-گروه بندی چند محوری: این نوع گروه بندی بدان معنی است که سازمان به صورت همزمان دارای دو نوع ساختار است. اغلب این نوع ساختارها را ماتریسی مینامند. امکان دارد یک سازمان با توجه به نوع وظیفه یا برحسب نوع محصول، ساختار خود را تنظیم کند، یا امکان دارد برحسب نوع محصول و منطقه جغرافیایی خود را سازمان دهد.
نمونه های ساختار سازمانی که در نمودار ۲-۸ ارائه شده، طرحی کلی از نمودار سازمانی به دست میدهد که هر سازمان میتواند ساختار خود را (به صورتی مفصل) بر آن اساس یا آن روش تهیه کند. هر یک از این طرحهای ساختاری نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود دارد. (دفت، ۱۳۸۹: ۲۲۹-۲۲۵).
نمودار ۲- ۸: طراحی ساختار سازمانی برای گروه بندی کارکنان و قرار دادن آن ها در واحدهای سازمانی
مدیر کل اجرایی
تولید
بازاریابی
مهندسی
مدیر کل اجرایی
خط تولید شمارۀ ۳
خط تولید شمارۀ ۲
خط تولید شمارۀ ۳
مدیر کل اجرایی
کانادا
دایرۀ غرب آمریکا
دایرۀشرق آمریکا
مدیرکل اجرایی
تولید
بازاریابی
تولید شمارۀ
تولید شمارۀ
برحسب نوع وظیفه
برحسب فرایند کارها
برحسب میزان معلومات
سطح مهارت و رشتۀ علمی
برحسب نوع محصول
برحسب نوع خدمت
برحسب طرحهای اجرایی
برحسب مرکز سود
برحسب منطقۀ جغرافیایی
برحسب مشتری و مصرف کننده
برحسب بخشهایی از بازار
ماتریسی
پیوندی
منبع: (نادلر و توشمن[۱۰۵]، ۱۹۸۸: ۶۸)
ساختارهای رسمی و غیر رسمی در سازمان
– ساختار رسمی را مسئولان به طور قانونی بنیان میگذارند و تصویب میکنند و در آن تعداد مشاغل، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی اجرای آن ها مشخص میشود.
ویژگیهای ساختارهای رسمی:
- ساختارهای رسمی آرمانی اند زیرا سازمان آن گونه که پیشبینی شده است عمل نمیکند.
۲- ماهیت ساختار (سازمان) رسمی غیر شخصی است زیرا سازمان رسمی به طراحی مشاغل محدود میشود و از راه فرایند کارگزینی افراد خاصی برای تصدی این مشاغل انتخاب میشوند.
۳- در سازمان رسمی، روابط سازمانی به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت زیادی برای کارکنان تشریح میشود ولی تغییرات بعدی، در صورت لزوم، میتواند رسمی یا غیر رسمی باشد.
- ساختار غیررسمی
بعد از آنکه ساختار رسمی ایجاد شد سازمان غیررسمی، به طور طبیعی در چارچوب آن پدید میآید. سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی را تعدیل و تحکیم میکند یا آن را گسترش میدهد.
ویژگیهای ساختارهای غیر رسمی:
- ساختار غیر رسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عملکرد سازمان را به طور واقعی نشان میدهد.
۲- ماهیت سازمان غیر رسمی شخصی است، یعنی این نوع سازمان هنگامی شکل میگیرد که تصدی شغل معینی در سازمان برحسب برقراری روابط اجتماعی با دیگران میشود.
۳- در سازمان غیر رسمی مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح میدهد و این روابط برحسب نیاز تغییر میدهد.
انواع ساختارهای عملی سازمانی
انواع ساختارهای عملی بر اساس بخشهای پنجگانه سازمان: مــینـتـزبرگ[۱۰۶] اظهار میدارد که هر سازمان از پنج بخش اصلی تشکیل شده است:
– هسته عملیاتی: کارکنانی که در زمینهی تولیدات (کالاها یا خدمات) سازمان کارهای اصلی را انجام میدهند؛
– مدیریت عالی: مدیرانی که در رأس هرم قرار میگیرند و کسانی که مسئولیت کل سازمان را برعهده دارند؛
– مدیران ردهی میانی: مدیرانی که بین هسته عملیاتی و مدیریت عالی سازمان ارتباط برقرار میکنند؛
-
- Schumpeter ↑
-
- Amit ↑
-
- Timmons ↑
-
- Krizner ↑
-
- Shultz ↑
-
- Hayek ↑
-
- Mises ↑
-
- Link & Herbert ↑
-
- Pinchot ↑
-
- Jean Batiste Say ↑
-
- Collins & Moor ↑
-
- Kornoval & Perlman ↑
-
- Ucbasaran & Westhead ↑
-
- Shan ↑
-
- Milto ↑
-
- Liang ↑
-
- Corporate entrepreneurship ↑
-
- Peterson & Berger ↑
-
- Quinn ↑
-
- Sathe ↑
-
- Schollhammer ↑
-
- Jennings & Seaman ↑
-
- Daman pour ↑
-
- Stevenson & Jarillo ↑
-
- Pinchot ↑
-
- Brown, Davidsson & Wiklund ↑
-
- pizaro ↑
-
- Heinonen ↑
-
- ۵ zahra ↑
-
- ۶ Guth & ginsberg ↑
-
- Hornsby ↑
-
- Zahra & O Neil ↑
-
- ۳ Barringer & Bluedorn ↑
-
- Lumpkin & Dess ↑
-
- ۵ Collins & porras ↑
-
- ۶Lumpkin & Dess ↑
-
- ۷Vesper ↑
-
- ۱Covin & Miles ↑
-
- ۲Sharma & Chrisman ↑
-
- . Covin & Sliven ↑
-
- . Guth & Ginsberg ↑
-
- . Geisler ↑
-
- . Ferguson et.al. ↑
-
- Morris & Kuratko ↑
-
- Kuratko & Hodgetts ↑
-
- Michael Hill, et al ↑
-
- Peter. T. Ward & et al ↑
-
- Lyon, et al ↑
-
- Eisenhardt & Martin ↑
-
- Brush et al ↑
-
- Proactive ↑
-
- Dess, Lumpkin and Mcgee ↑
-
- Doern ↑
-
- Hitt & Ireland ↑
-
- Eisenhardt, Brown and Neck ↑
-
- Meyer and Heppard ↑
-
- .James,1998,p28 ↑
-
- .Fremont, 1997, pp115-234 ↑
-
- .Robbey,1994,p.289 ↑
-
- .Robbins,s.p.(2002. ↑