-
- علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیت زیاد
- قدرت تأثیرگذاری بر دیگران (اشتاین، ۱۹۷۴، سیف ، ۱۳۸۲).
۱-تیز هوشی
۲-اندیشه عمیق
۳-علاقه به مسائل علمی و فرهنگی
۴-غوطه ور در تفکر و تخیلات خود
۵-حساس به مسائل سیاسی و اجتماعی
۶-متکی به قضاوت خویش
۷-شجاعت در ابراز عقیده
۸-انعطاف پذیر
۹-علاقه به پرسش
۱۰- ریسک کننده
۱۱-عدم خودخواهی
۱۲-اهمیت به سرنوشت دیگران
نمودار ۲-۲ : ویژگیها و خصوصیات افراد خلاّق
منبع : (حقیقی ۱۳۸۰ ، نقل از ایمانی و همکاران، ۱۳۸۹)
۲-۲-۷پرورش خلاقیت و ایدهپردازی در دانش آموزان
صاحب نظران در زمینه روشهای آموزشی و پرورشی خلاقیت نظریاتی را ابراز کرده اند. به عنوان نمونه، «تورنس» (۱۹۶۱) دانشمند معروف، برای رشد و پرورش خلاقیت توصیه هایی را به والدین و مربیان می نماید تا از این طریق بتوانند زمینه را برای بروز خلاقیت فرزندان و مربیان خود آماده نمایند.
۱-تجسم قوی : توانایی تصور و تجسم اشیاء مفاهیم و فرآیندها امکان بروز خلاقیت را بیشتر می کند. بهتر است تصویرها زنده، متنوع، روشن و قوی باشند. تحریک کنجکاوی، انواع بازیهای فکری، نقاشی، تجسم آنچه بیان یا خواند می شود و دستکاری تصاویر روشهای مفیدی برای این مهارت میباشد.
۲-درک مطلب : در این زمینه باید مطلب اصلی فهمیده شود و موارد غیر اساسی و بیمورد را کنار گذاشت. برای آموزش این مهارت به عنوان نمونه میتوان داستانی را برای کودکان خواند و از آن ها خواست تا اصل مطلب را به تصویر بکشند و یا آن را به شعر در آورند و یا خلاصه نمایند. هر چه مطلب ساده و روشن باشد. دریافت اصل مطلب راحتتر است.
۳-توجه به عواطف : در نظر گرفتن احساسات و عواطف نقش بسزایی در رشد و یا عدم رشد خلاقیت دارد. عواطف می تواند باعث شور و شوق شود و یا در جنبه منفی عامل باز دارنده باشد.
۴-قدرت تخیل : در این روش فرد خود را جای چیز دیگر قرار میدهد. روشهای پرورشی تخیل بسیار متنوع است، مثل خواندن و نوشتن داستانهای تخیلی و علمی. اختراعات و ابداعات بسیار زیادی وجود دارند که نتیجه قدرت تخیل افراد است.
۵-ابتکار : در این روش باید از فرد خواست تفکر عادی و آنچه را که عادت کردهاست کنار بگذارد و به تفکر غیر معمولی توجه نماید. او نباید از اینکه تفکری متفاوت با دیگران دارد اضطراب داشتهباشد.
۶-توانایی درونی : رشد و پرورش تجسم مسائل پنهانی و درونی می تواند نقش مؤثری در خلاقیت داشتهباشد. تمرکز، دقّت و توجه به مسائل درونی فرایند خلاقیت را تسهیل می نماید.
۷-بررسی راههای متفاوت : والدین و مربیان باید از کودکان بخواهند راه حلهای گوناگون را برای حل مسائل در نظر بگیرند. یافتن راه حلهای متفاوت و دوری از انتقاد نسبت به ایده ها و عدم محدودیت در ارائه اندیشه ها زمینه را برای خلاقیت مهیا می نماید.
۸-شوخ طبعی : از ویژگیهای افراد خلاق شوخ طبعی است. شوخ طبعی به این معنا است که فرد مسائل بیربط و نامناسب را که برخلاف آداب معمول است به هم مربوط میسازد.
بنابراین ما باید آن را تقویت و تأیید نمود.
۹-زود قضاوت نکردن : باید به کودکان آموزش داد که از قضاوت عجولانه بدون تفکر و پیش داوری و تعصب خود دارای نمایند و در داوری تفکر و استدلال را مد نظر قراردهند.
۱۰-نگاهی دوباره : از مسائل مهم خلاقیت، داشتن نگرشی متفاوت است. فرد خلاق به دنبال جنبه های جدیدی است (رأس، ترجمه دلفروز ، ۱۳۷۵).
۲-۲-۸ اصول تورنس
تورنس (۱۹۹۲)، بیست اصل برای توسعه تفکر خلاّق از طریق تجربه های مدرسه ارائه میدهد:
۱-تفکرّ خلاّق را با ارزش بدانید.
۲-بچهّ ها را به محرکهای محیطی حساستر سازیم.
۳-دستکاری اشیا ء و عقاید را تشویق کنید.
۴-چگونگی آزمایش منظم عقاید را یاد دهید.
۵-تحمّل عقاید تازه را توسعه دهید.
۶-از تحمیل یک الگوی خاص اجتناب کنید.
۷-در کلاس جوّی خلاّق ایجاد کنید.
۸-به کودک یاد بدهید تفکّر خلاّق خویش را ارزشمند بداند.
۹-مهارتهایی را به منظور اجتناب از بد آموزی همسالان آموزش دهیم.
۱۰-اطلاعات لازم راجع به فرایند خلاّق و ارائه دهیم.
۱۱-احساس ضعف در برابر شاهکارها را دور کنید.
۱۲-یادگیری خودانگیز را تشویق و ارزیابی کنید.
۱۳-خار در پای ایجاد کنید. (یعنی توجهشان را به یافته های بحث برانگیز جلب کنید).
۱۴-برای تفکر خلاق ضرورتهایی ایجاد نمائیم.
۱۵- موقعیتهایی برای فعالیت و فرصتهایی برای آرامش ایجاد کنید.
۱۶-برای رسیدن به عقاید، منابع قابل دسترسی فراهم کنید.
۱۷-عادت رسیدن به کاربرد کامل عقاید را تشویق کنیم.
۱۸-انتقادات سازنده را توسعه دهید نه فقط انتقاد کردن را.
۱۹-کسب شناخت در رشته های مختلف را تقویت کنید.
۲۰-معلمانی با روح حادثهجویی باشید. (افضل السادات حسینی، ۱۳۹۳)
۲-۲-۹ الگوی پرورش خلاقیت ویلیافر
فرانک ویلیافر[۷۹] (۱۹۷۰) مدل پیچیدهای را ارائه می نماید. هدف ویلیافر ارائه مدل خاصی برای آموزش در کلاس است که به منظور کمک به معلم برای تغییر دادن تکالیف همراه با ابعاد مربوط به برنامه درسی، رفتار دانش آموز و رفتار معلم در کلاس طراحی شدهاست. معلمان می توانند این مدل را در انواع موقعیت یادگیری در کلاس به کار ببرند.
این مدل یک ساختار عملی برنامه ریزی درسی تهیه میبیند که معلمان دانش آموزان را آن گونه آموزش بدهند که بتوانند مهارت های عقلی و تفکر واگرا در آن ها بپرورانند.
و شامل بیست و سه روش است، که از آن در عرض موضوعات درسی تعداد زیادی ترکیبات یادگیری به وجود می آید.
این ۲۳ سبک عبارتند از :
۱-از مغایرتها[۸۰] استفاده کنید.
۲-ازتمثیل[۸۱] یا تعدادی موقعیت های مشابه استفاده کنید.
۳-نواقص[۸۲] و خلا[۸۳] موجود در دانش را نشان دهید.
۴-اجازه بدهند در باره امکانات[۸۴]، احتمالات، حدسیات یا فرضیات فکر شود.
۵-از روش سؤالهای محرک[۸۵] استفاده کنید.
۶-از روش فهرست صفات استفاده کنید.
۷-فرصتهایی برای دانش آموزان ایجاد کنید تا رمز هر چیز را جستجو کنند.
۸-تفکر ابتکاری[۸۶] (اصیل) را تقویت کنید.
۹-اهمیت تغییر[۸۷] را گوشزد کنید و از مثالهای متغییر استفاده نمایید.
۱۰-جستجوی تصادفی سازمان یافتهای[۸۸] را طراحی کنید.
۱۱-در بارۀ دقت، تثبیت و عادت[۸۹] آموزش دهید.
۱۲-مهارتهای تحقیق را به عنوان راه هایی که انسان برای یافتن حقایق جستجو می کند، آموزش دهید.
۱۳-با قرار دادن موانع با هدف در فرایند یادگیری،تحمّل ابهام را به وجود آورید.
۱۴-فرصتهایی برای حالت شهودی ایجاد کنید.
۱۵-فرایند ابداع و نوآوری را با بهره گرفتن از تجربه های برنامه ریزی شده مناسب یادگیری آموزش دهید.
۱۶-با توسعه هماهنگی به عمل آورید.
۱۷-زندگی افراد خلاّق و فرایند خلاّق مطالعه شود.
۱۸-اجازه دهید دانش آموزان با اطلاعات قبلی تعامل داشتهباشند.