۲-۲-۵-۲- ساختار و مدیریت دانش
در شرایطی که بقا و مزیت رقابتی سازمان ها تا حدود زیادی به کسب، خلق، بهره گیری و انتقال دانش متکی شده است باید شرایط و الزامات لازم برای این امر را در ساختار سازمان ها فراهم نمود. برخی از مهمترین الزامات ساختاری برای مدیریت مؤثر دانش در سازمان عبارتند :
کاهش مرزهای سازمان: سازمان های دانش-محور نیازمند از بین بردن محدودیت هایی هستند که از طریق مرز های سازمانی ایجاد شده، و در عوض به ایجاد چارچوب فکری مشترک که بر اساس آن بتوان روابطی مبنی بر اعتماد ایجاد کرد، نیازمندند. انجان چنین کاری افراد را قادر میسازد بدون ممانعت ساختارها در کنترل های رسمی به اطلاعات دسترسی داشته باشند. روابط غیر رسمی نقش مهمی را در برداشتن این مرزها ایفا میکنند.
سیالیت: مدیریت مؤثر دانش مستلزم جریان دانش در سراسر سازمان است. ساختار سازمان باید جریان دانش را تسهیل کند و اجازه دهد دانش تاثیر عمیقی بر عملکرد سازمان داشته باشد. روابط غیر رسمی موجب ارتقای شبکه های داخلی و خارجی مناسب برای تسهیل دانش میشوند.
افزایش تعاملات: افزایش تعاملات بین فردی، فرا وظیفه ای و درون سازمانی مهمترین روش برای جریان یافتن دانش ضمنی در سازمان محسوب می شود و باعث بهبود جریان دانش در سازمان خواهد بود.
انعطاف پذیری: برای آنکه خروجی های مبتنی بر دانش را به صورت مؤثر ایجاد نمود ساختار سازمان باید منعطف باشد تا بتوان دانش را به موقع و بجا سازماندهی مجدد نمود، و افراد و واحدها را برای بر آوردن نیازهای سازمانی دور هم جمع نمود.(منوریان و همکاران، ۱۳۸۶،۹-۸)
۲-۳- بخش سوم: چارچوب نظری پژوهش حاضر
۲-۳-۱- مدل مفهومی تحقیق
بر اساس پژوهش های مختلف در خصوص عوامل مؤثر استقرار مدیریت دانش(جدول ۲-۳-۱) و جدول (۲-۳-۲) و مدل لی و چویی(۲۰۰۰)، عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در تحقیق حاضر را عوامل منابع انسانی، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی در نظر گرفته شده است. عوامل منابع انسانی، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی در اکثر پژوهش ها از عوامل اصلی بوده و طبق جداول مذکور در بیشتر مطالعات از عوامل اصلی بوده اند.
جدول ۲-۱- عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش
محققین
مؤلفه های مؤثر بر استقرار مدیریت دانش
دلفی(۱۹۹۸)
فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات،استراتژی سازمان
اندرسون(۱۹۹۹)
فناوری اطلاعات،منابع انسانی، فرهنگ سازمانی
پاولسکی(۲۰۰۰)
فناوری اطلاعات،منابع انسانی، ساختار سازمانی
انریو(۲۰۰۱)
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی
لی و هونگ(۲۰۰۲)
ساختار سازمانی،منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، فرایند ها
گلد(۲۰۰۲)
فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی
زعیم و تاتگلو(۲۰۰۲)
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سرمایه فکری
نک(۲۰۰۸
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی
اسمیت(۲۰۰۶)
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی
چونگ(۲۰۰۴)
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی
لی و چویی(۲۰۰۳)
فناوری اطلاعات،فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی
جدول ۲-۲- عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش
مؤلفه و محققین
فناوری اطلاعات
فرهنگ سازمانی
ساختار سازمانی
منابع انسانی
سرمایه فکری
فرایندها
اندرسون(۱۹۹۹)
*
*
*
پاولسکی(۲۰۰۰)
*
*
*
انریو(۲۰۰۱)
*
*
*
لی و هونگ(۲۰۰۲)
*
*
*
*
گلد(۲۰۰۲)
*
*
*
زعیم و تاتگلو(۲۰۰۲)
*
*
*
*
نک(۲۰۰۸
*
*
*
*
اسمیت(۲۰۰۶)
*
*
*
*
چونگ(۲۰۰۴)
*
*
*
*
لی و چویی(۲۰۰۳)
*
*
*
*
۹
۹
۹
۷
۱
۱
بر اساس توضیحات داده شده و جداول مذکور، عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در تحقیق حاضر، منابع انسانی، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی میباشد.
نمودار ۲-۱- مدل استقرار مدیریت دانش(منبع: مدل تحقیق لی و چویی، ۲۰۰۳)
۲-۴- بخش چهارم: پیشینه تحقیق
مدیریت دانش از جمله مباحث مهم و حیاتی است که اگرچه طی دهه اخیر مورد توجه و اقبال گسترده و روز افزون سازمان ها در عرصه کسب و کار قرار گرفته است، اما ویگ(۱۹۹۷) و پروساک(۲۰۰۱)ادعا میکنند که اصل و ریشه آن به سه هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح بر میگردد.آگاهی مدیران از ارزش سرمایه های فکری،ذهن آن ها متوجه راه های آزاد سازی این ظرفیت ها و تواناییهای پر قدرت کردهاست،به گونه ای که نونا کا و دیگران(۲۰۰۱)اذعان نموده اند که دانش سازمانی،منبع عمده کسب مزیت رقابتی پایدار است.پیتر دراکر، نخستین کسی بود که بیش از ۲۵ سال قبل توجه عموم را به این موضوع جلب کرد و از آن زمان تاکنون سایر متفکران امور مدیریتی و شرکت های پیشرو و متعالی در این زمینه گام برداشته اند.در ارتباط با ابعاد مختلف مدیریت دانش تحقیقات بسیاری انجام پذیرفته است.