آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های نوین درآمدزایی بدون سرمایه اولیه
  • راه‌های کسب درآمد جانبی در کنار شغل اصلی بدون سرمایه
  • راه‌های عملی کسب درآمد بدون پول؛ چگونه؟
  • راه‌اندازی کسب‌وکار خانگی با سرمایه کم و ایده‌های نوین
  • راهکارهای کاربردی کسب درآمد اینترنتی برای افراد بدون سرمایه
  • راهکارهای سریع و عملی برای شروع کسب درآمد بدون نیاز به سرمایه
  • راهنمای کامل کسب درآمد آنلاین از صفر تا صد با ایده‌های تازه
  • نکته های بی نظیر درباره آرایش دخترانه
  • توصیه های ارزشمند و حرفه ای درباره آرایش دخترانه و زنانه که باید بدانید
  • ☑️ راهکارهای آرایش دخترانه و زنانه
دانلود فایل های دانشگاهی | ۲-۳-۳-۵ -ریسک اجتناب پذیر یا ریسک غیر سیستماتیک: – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 30 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

۲-۳-۳-۴-ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک:

یکی از سئوالاتی که ممکن است در ذهن تداعی شود این است که ، منظور از عبارت پورتفوی در بورس چیست؟پورتفوی یا پورتفوی یو به سبد سرمایه گذاری گفته می شود که به عنوان راهکار برای کاهش ریسک مورد استفاده قرار می‌گیرد .

ریسک عامل بسیار مهمی در میزان موفقیت و یا ناکامی افراد در بازار بورس است .اما در بازار بورس برای هر میزان ریسک پذیری سهمی وجود دارد و فعالیتی متصور است .آیا ما فقط با یک نوع ریسک روبه رو هستیم ؟ به عبارت دیگر آیا ریسک فقط یک ماهیت و یک نوع دارد ؟ مطالعات نشان می‌دهد که حداقل ما در این زمینه،یعنی حوزه فعالیت اقتصادی با دو نوع ریسک مواجه هستیم یا به بیان دیگر در صورتی که ریسک را احتمال از دست دادن تمام یاقسمتی ‌از سود ویااصل سرمایه وبه عبارتی نوسان بازده سرمایه گذاری بدانیم ،میتوان آن را به دو دسته طبقه بندی نمودکه عبارتند از:

۱- ریسک اجتناب پذیر ۲- ریسک اجتناب ناپذیر

۲-۳-۳-۵ -ریسک اجتناب پذیر یا ریسک غیر سیستماتیک:

ریسکی است که می توان از وقوع آن پیشگیری کرد . این ریسک معمولا درون گرا است و به خود شرکت عرضه کننده سهم در بازار مربوط می شود و این ریسک زاییده مؤلفه‌ هایی از قبیل ضعف مدیریت،نوع ماشین الات،سخت افزار،نرم افزار،قدیمی و جدید بودن، کارابودن و یا نبودن،همچنین به نوع رفتار سهام‌داران در آن شرکت و از طرفی نوع محصولی که تولید می شود ، قدرت رقابت پذیری شرکت ارائه کننده سهم در بازار با شرکت های همطراز خودش می‌باشد .

تغییر پذیری در بازده کلاوراق بهادارکه به تغییر پذیری کل بازارارتباطی نداشته باشد، ریسک غیر سیستماتیک نامدارد . ریسک غیرسیستماتیک ریسکی است. که ناشی از خصوصیات ویژه وانحصاری شرکت است و از جمله این ویژگی ها عبارتنداز نوع محصول تولیدی ساختار سرمایه ،ترکیب سهامداری به ویژه سهام‌داران عمده شرکت بوده ویکی ازراه های مقابله با ریسک سیستماتیک ایجاد تنوع در سبدسهام است.

این ها مؤلفه‌ هایی هستند که باعث می شود یک شرکت موفق شود و شرکت کاملا مشابه آن موفق نشود به دلیل برخی از تفاوت ها و مؤلفه‌ های بالا که گفته شد . اما این ریسک قابل اجتناب است،یعنی با تغییر مدیریت و یا اصلاح روش های مدیریتی با تغییر نوع رفتار سهام‌داران،یا تعویض ماشین آلات ،نو کردن تجهیزات و خیلی مسائل دیگر که می توان این ریسک را به حداقل رساند .

اما یک نوع ریسک دیگر هم داریم و آن ، ریسک اجتناب ناپذیر است .

۲-۳-۳-۶-ریسک اجتناب ناپذیر یا ریسک سیستماتیک ؛

نوعی از ریسک است که گاه باعث سقوط های ناگهانی در ارزش سهم یک شرکت می شود وبسیار مشهود است .این ریسک به عوامل بیرونی شرکت مربوط می شود .یعنی میزان تورم در اقتصاد جامعه یک کشور ،نرخ ارز در بازار ، مؤلفه‌ هایی از قبیل سیاست های کلان اقتصادی کشور و حتی رفتارهای سیاسی حکومت ها در یک جامعه می‌تواند بر بورس تأثیر گذار باشد. روابط، مناسبات،معادلات و خیلی عوامل دیگر که ربطی به مدیر شرکت،سهامدار و تولید ندارد. این ریسک ها معمولا غیر قابل اجتناب هستند و نمی توان از وقوع آن ها جلوگیری کرد وقتی که به بازار بورس رفته و قصد خرید سهم را داشته باشیم ، با این تفکیک و شفافیت دو نوع ریسک چه باید بکنیم ؟

تغییر پذیری در بازده کلاوراق بهادارکه مستقیما تغییر و تحولات کلی دربازار با اقتصاد عمومی مرتبط است، ریسک سیستماتیک نامدارد. تقریبا تمامی اوراق بهادار تاحدودی ازریسک سیستماتیک برخودار می‌باشند، برای اینکه ریسک سیستماتیک مستقیما دربرگیرنده ریسکهای نوسان نرخ بهره وتورم است. این قسمت از ریسک غیرقابل اجتناب است برای اینکه ربطی به نحوه عملکرد سرمایه گذاری وایجاد تنوع درسهام ندارد.

گر بازار سهام باکاهش مواجه شود، بسیاری از سهام تحت تاثیر آن قرارگرفته و کاهش می‌یابند و اگر بازار سهام با افزایش مواجه شوند بسیاری از سهام با افزایش قیمت مواجه خواهندشد . ‌به این ترتیب تغییرو تحولات بدون توجه به نحوه عملکرد انفرادی سرمایه گذاران رخ می‌دهد.

در زبان فارسی ضرب المثلی وجود دارد و آن این است که : همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرارندهیم . چون فرض بر این است که اگر یک سبد پر از تخم مرغ داشته باشیم و به دلیلی این سبد از ما بیفتد، همه تخم مرغ ها خواهند شکست و ما از داشتن تخم مرغ محروم می‌شویم . ترجیح این است که تخم مرغ ها در چند سبد قرار داده شوند که اگر یک سبد از بین رفت، حداقل سبد های دیگر با تخم مرغ های دیگر باقی می ماند . در بازار بورس به استناد همین ضرب المثل تئوری خاصی شکل گرفته که در زبان فارسی به آن تئوری سبد می‌گویند .

معنای این تئوری این است که : سرمایه گذاران و سهامدارانی که در بورس فعالیت می‌کنند ، معمولا همه دارایی های خود را در یک سهم سرمایه گذاری نمی کنند و یک سهم را خریداری نمی کنند . چون ممکن است برای این سهم ریسک بالایی رخ دهد و سرمایه دار و یا سهام دار از هستی ساقط شود.

دست اندرکاران بورس معتقدند که بهتر است سبدی از سهام مختلف داشته باشیم . که امروز در بازار بورس این کار خیلی مرسوم است و حتی کارگزاران بورس یکی از وظایفشان ارائه همین نوع سبد ها است .‌به این معنی که شخص سرمایه گذار دارایی های متنوعی را خریداری می‌کند که ریسک های غیر قابل اجتناب کمتری داشته باشد. البته بعضی ها ممکن است با ریسک پذیری بالایی که دارند همان سهم را نیز خریداری کنند . اما معمولا در این سبد انواع سهام قرار می‌گیرد که بازدهی قابل انتظار سرمایه گذار را تأمین می‌کند . ‌بنابرین‏ این ویژگی ، یعنی متنوع سازی سبد سرمایه گذاری در بازار بورس کمک می‌کند که ما میزان انتظار خود را از سرمایه و بازدهی آن مشخص و تعریف کنیم . و اگر یک سهم سقوط ارزش داشت در مقابل ، سهم های دیگری باشند که یا با حفظ ارزش یا با افزایش ارزش آن ، کاهش را جبران می‌کند

نمودار ۶-۲ : ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

(منبع : جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۵، ۱۱۹)۱

سرمایه گذاران می‌توانند با تشکیل یک پرتفوی متنوع، قسمتی از ریسک کل را کاهش دهند. هر چه تعداد اوراق بهادار موجود در پرتفوی بیشتر شود، عناصر خاص شرکتی میل به حذف شدن خواهند داشت و ریسک غیرسیستماتیک کوچکتر و کوچکتر می شود و ریسک کل پرتفوی به ریسک سیستماتیک نزدیک تر می شود. ‌بنابرین‏ ایجاد تنوع در اوراق بهادار، نمی تواند باعث کاهش ریسک سیستماتیک شود، و به عبارت دیگر کل ریسک پرتفوی، نمی تواند بیشتر از کل ریسک پرتفوی بازار کاهش یابد. با تنوع بخشیدن به دارایی ها (خرید اوراق بهادار گوناگون ) می‌تواند ریسک منحصر به فرد و یا غیر سیستماتیک سهام عادی را از بین برد.

۲-۴- تاریخچه مطالعاتی

در اینجا تنها به ذکر پژوهش های تجاربی مهم خارجی که رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد را بررسی کرده‌اند بسنده می‌کنیم لازم به ذکر است که تحقیقات داخلی و خارجی در زمینه بررسی رابطه بین سرمایه فکری و ریسک نپرداخته است و به دلیل محدود بودن این پژوهش به تحقیقات مربوط به سرمایه فکری و ریسک به تفکیک می پردازیم.

۲-۴-۱-تحقیقات خارجی

نظر دهید »
منابع پایان نامه ها – ۲-۱۸-۲-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور – 8
ارسال شده در 30 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

۲-۱۸-۲-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

-گروهول(۲۰۱۵ به نقل از پوراکبری،۱۳۹۴) طی تحقیقاتی که در خصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیاد آور آن ها از اینترنت انجام دادند، بدین نتیجه رسید که افرادی که وقت زیادی را صرف استفاده از کامپیوتر می‌کنند، کسانی هستند که در زندگی با مشکلاتی مواجه اند. در واقع این افراد چون رغبتی به برخورد با مشکلات زندگی ندارند و مایل نیستند حتی با آن ها روبهرو شوند به فعالیت اعتیاد آور در اینترنت می پردازند. در واقع این گونه رفتار ها مشابه رفتار کسانی است که تلوزیون نگاه می‌کنند، یا کتاب زیاد می خوانند و یا مرتب برای نوشیدن آب به بیرون از اتاق می‌روند.

-دیوید(۲۰۱۵به نقل ازپور اکبری ۱۳۹۴) در پژوهش خود با عنوان” عنوان ویژگی های شخصیتی و رشد اجتماعی ” در دانش آموزان ، دو ویژگی برونگرایی در پرسشنامه آیزنگ و منبع کنترلی در مقیاس خود سنجی شخصیت و خصوصیت رفتاری گوشه گیری در مقیاس خود سنجی به طور معنادار ی با رشد اجتماعی ارتباط داشت.

-ینگ و ونبین(۲۰۱۱) ویژگی های شخصیتی ۳۰ نوجوانی را که به شدت به اینترنت معتاد بودند با ۴۳ نوجوان غیر معتاد مقایسه کردند. نوجوانان معتاد در مقایسه با گروه غیر معتاد حمایت اجتماعی کمی را احساس می‌کردند، برای زندگی هدفی نداشتند و تمایل پیشرفت در آنان کم بود.

-نتایج تحقیق انجام شده توسط آنیتا گومبور و لیلیانا واس(۲۰۰۸) روی ۳۰۰ دانشجوی پزشکی که ۱۵۰نفر از آن ها مجاستانی و ۱۵۰ نفر از آ نها اسرائیلی بودند نشان داد که ویژگی های شخصیتی تاثیر مهمی بر استفاده از اینترنت دارد . در این تحقیق ارتباط مثبت و معنی داری میان برون گرایی و خوشایندی با استفاده ی مفرط از اینترنت در مردان اسرائیلی وجود داشت . هم چنین نتایج ، ارتباط مثبت ومعنی داری نیز میان خوشایندی و روان رنجورخویی با استفاده ی مفرط از اینترنت در میان زنان اسر ائیلی نشان داد. علاوه بر این استفاده ی مفرط از اینترنت ارتباط مثبت و معنی داری با وظیفه شناسی و روان رنجورخویی در آ ن ها را نشان می‌داد و ارتباط مثبت و معنی داری نیز میان وظیفه شناسی و گشودگی با استفاده ی مفرط از اینترنت در مردان مجارستانی و عدم ارتباط معنی دار میان مقیاس های آزمون NEO و استفاده ی مفرط از اینترنت در زنان مجارستانی مشاهده شد.

-کو و همکاران(۲۰۰۶) خصوصیات شخصیتی ۳۶۶۲ نوجوان تایوانی معتاد و غیر معتاد به اینترنت را مطالعه کردند. یافته های آنان نشان داد که افراد معتاد به اینترنت بسیار مشابه نوجوانانی هستند که سابقه سوء مصرف مواد داشته اند، و گروه معتاد و غیر معتاد به اینترنت، راهبردهای متفاوت اجتناب از آسیب داشتند.

    1. . Kubey ↑

    1. . Van der ↑

    1. . Orzack M.H. ↑

    1. . psychological symptoms ↑

    1. . physical symptoms ↑

    1. . Margaret , D. ↑

    1. . Anges, H. ↑

    1. . peele ↑

    1. . Vaugeois ↑

    1. . Goodman ↑

    1. . Sallence ↑

    1. . Conflict ↑

    1. . erplace ↑

    1. . Murali & George ↑

    1. . Beard & Wolf ↑

    1. . Baron. RA ↑

    1. . Siers ↑

    1. . Aleport. GW ↑

    1. . siegel & senna ↑

    1. . individual theories ↑

    1. . social structre theories ↑

    1. . social process theories ↑

    1. . social reaction theories ↑

    1. . social disorganization ↑

    1. . cultural divence ↑

    1. . differential association ↑

    1. . social control theories ↑

    1. . social control theory . Hirschi ↑

    1. . labeling thcory ↑

    1. . confling theory ↑

    1. .Zukernan ↑

    1. . Otto fenichel ↑

    1. . Winnicott ↑

    1. .cognitive theory ↑

    1. . Durand & Barlow ↑

    1. . Drummond et al ↑

    1. . ecology ↑

    1. . social control theory ↑

    1. . Uri bron fen brener ↑

    1. . Morris ↑

    1. . microsystem ↑

    1. . erosystem ↑

    1. . macro system ↑

    1. . attachment ↑

    1. . Self-control ↑

    1. . Averill ↑

    1. . Adler ↑

نظر دهید »
فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۱-۳٫ اهداف پژوهش – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 30 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

سیمن انواع رفتار بیگانه را در پنج نوع تشخیص داده است (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۴۱۷-۴۰۷). این پنج مؤلفه عبارتند از: عبارتند از: ۱- احساس بی­قدرتی[۱]: این مفهوم، احتمال و یا انتظار متصوره از سوی فرد در قبال بی‌تأثیری عمل خویش در انجام کارِ مورد نظر را می­سنجد. ۲- احساس بی­معنائی[۲]: هنگامی رخ می­دهد که فرد نسبت به آن چه می‌باید عقیده داشته باشد، دچار ابهام باشد. ۳- احساس بی‌هنجاری[۳]: زمانی رخ می‌دهد که فرد راه مقبول رسیدن به هدف را مسدود می‌داند و لذا راه‌هایی را انتخاب می­ کند که جامعه آن را نفی ‌کرده‌است. ۴- احساس انزوای اجتماعی[۴]: واقعیتی ذهنی است که در آن فرد با هر آن­چه که از نظر جامعه معتبر و ارزشمند است، خود را هم عقیده و همسو نمی‌بیند. ۵- احساس تنفر از خویشتن[۵]: این جنبه از بیگانگی به عنوان فقدان معنای ذاتی یا پاداش در کار است، در واقع شخص فاقد خشنودی‌های به طور ذاتی با معنا در کارش می‌باشد (همان، ۴۰۴). در این پژوهش، مفهوم از‌خودبیگانگی روانی، متغیری ترکیبی مشتمل بر ابعاد: احساس بی‌قدرتی، احساس بی‌هنجاری، احساس بی‌معنایی، احساس انزوای اجتماعی، و احساس تنفر از خویشتن است.

محل هیچ تردیدی نیست که رفتارهای خرابکارانه از علل و عوامل متعددی نشأت می­ گیرند که هر کدام از آن­ها چنان اثری بر روحیات و اخلاقیات کودک و نوجوان گذاشته که باعث می­شوند در کوتاه­ترین زمانِ ممکن ایشان با محیط پیرامون خویش ناسازگاری پیدا کرده و سعی در عینی ساختن این ناسازگاری کنند. شاهد مثال مثبت این مدعا این است که کودک و نوجوانی که به علّت برخوردهای تند و خشنِ فضای خانواده، برخورد بد پرسنل نظام آموزشی (مشخصاً مدرسه)، احساس ناکامی و کمبود امکانات، نبود فضاها و اماکن مناسب جهت بهره ­برداری از نشاط و شادابی دوران جوانی و نوجوانی و… ممکن است به ناگاه و یکباره به سوی ارتکاب اعمالی تمایل نشان دهد که مخل به امنیت و سلامت جامعۀ مدنی هستند.

بر این اساس، ‌می‌توان چنین نتیجه گرفت که این نوع رفتارها، واکنش در برابر برخی صور فشار، تحمیلات، ناملایمات، اجحاف­ها، شکست­ها و مشکلات درون جامعه، خانواده و مدرسه است که مبین تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواستۀ اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است. در اینجا سؤال اساسی این خواهد بود که کدام دسته از عوامل تربیتی می ­تواند در کنترل و کاهش رفتارهای خرابکارانه به ویژه در میان نوجوانان مؤثر باشد؟ و با چه ترفندی ‌می‌توان در آینده از بروز چنین رفتارهایی جلوگیری و سلامت تربیتی جامعه را تضمین کرد؟ به نظر می­رسد با کاربست تجربی چشم­انداز نظری ملوین سیمن در فضای فرهنگی جامعۀ ایران، ‌می‌توان مباحث نظری این نظریه را در زمینۀ عوامل تربیتیِ مرتبط با رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزانِ دبیرستانی تحت آزمون تجربی قرار داد. به عبارت دیگر، شناسایی سهم و نقش مؤلفه­ های ازخودبیگانگی روانی در پیش ­بینی رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزان سال سوم دبیرستان در شهر فسا از اهداف پژوهش حاضر است.

برخی از روانشناسان، رفتارهای خرابکارانه را به ساختار هویت خشن مردانه نسبت می­ دهند (اسپایج، ۲۰۰۶). لیکن به نظر می­رسد که این مشکلِ تربیتی تنها خاصِ مدارس پسرانه نیست بلکه برخی مطالعات نشان داده ­اند که دختران نیز هر چند در عمل، به دلایل مختلفی نسبت به پسران، کمتر مرتکبِ اعمال خرابکارانه می­شوند؛ لیکن به ارتکاب اعمال خرابکارانه، تمایل نشان داده ­اند (میرفردی و دیگران، ۱۳۹۱). لذا بررسی این موضوع که آیا تفاوتی بین دختران و پسران در ارتکاب به اعمال خرابکارانه وجود دارد یا خیر نیز می ­تواند در این پژوهش مورد توجه قرار گیرد.

همچنین روانشناسان در مطالعات خود روی رفتارهای ضد اجتماعی نشان داده ­اند که کیفیت دلبستگی به والدین و دوستان نیز در مسیر تحولی افراد مؤثر بوده و می ­تواند در ظهور و بروز رفتارهای ضد اجتماعی و خرابکارانه اثرگذار باشد (پاکدامن، ۱۳۸۴؛ بهزادی­پور و همکاران، ۱۳۸۹؛ پاکدامن و همکاران، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۰). بر اساس نظر کاترل (۱۹۹۲)، دلبستگی شیوه­ای است که برای مفهوم­سازی و سنجش کیفیت روابط دوگانه به کار می­رود. بیشتر پژوهش­های انجام گرفته دربارۀ دلبستگی به والدین، متمرکز بر دلبستگی به مادران و کودکان خردسال آن­ها بوده و توجه چندانی به نقش پدرها و یا همسالان نشده است (ویلیامز و کلی، ۲۰۰۵). در واقع بر اساس نظریۀ دلبستگی فرض شده است که مراقب اولیۀ کودک، که پیوند دلبستگی با او صورت ‌می‌گیرد مادر است و عقیدۀ رایج بر این است که کیفیت دلبستگی، بر بسیاری از ابعاد زندگی کودکان اثرات درازمدت دارد (بورگس و همکاران[۶]، ۲۰۰۳ و اریکسون و همکاران[۷]، ۱۹۸۵). با این وجود میزانِ دلبستگی به مادر، پدر و دوستان صمیمی در اواخر کودکی و اوایل نوجوانی و جوانی که سازگاری را تحت تأثیر قرار می­دهد کاملاً بررسی نشده است و اطلاعات کمتری ‌در مورد آن مشاهده می­ شود (کلمن[۸]، ۲۰۰۳). معمولاً عقیده بر این است که دلبستگی به والدین و دوستان، هر دو در بروز رفتارهای خرابکارانۀ نوجوانان نقش مهمی را ایفا ‌می‌کنند هرچند اکثر تحقیقات در این زمینه از ترسیم رابطۀ علّی ناتوان بوده ­اند و شیوۀ به خصوصی که در آن روابط گوناگون دلبستگی بر ابعاد مختلفی از سازگاری جوانان مؤثر باشد روشن نشده است (دویلی و مارکیویکز، ۲۰۰۵). حال این سؤال مطرح می­ شود که در نوجوانی و جوانی، روابط دلبستگی با والدین و همسالان چه تأثیری بر رفتارهای مخرّب فرزندان دارد؟ پاسخ ‌به این سؤال می ­تواند به تدوین برنامه ­های پیشگیرانه به منظور کاهش رفتارهای خرابکارانه در نوجوانان در معرض خطر کمک کند. همچنین از آنجا که ممکن است روابط دلبستگی در رفتارهای خرابکارانه تأثیرگذار باشد، درک و فهم اثرات نسبی کیفیت دلبستگی به والدین می ­تواند در موقعیت­های بالینی و آموزشی نیز مفید باشد. مفهوم کیفیت دلبستگی از عناصر متعددی مانند اعتماد متقابل، کیفیت ارتباط و بی اعتنایی هیجانی (بیگانگی) تشکیل شده است که جنبه­ های عاطفی، شناختی و رفتاری دلبستگی بین فرزندان با والدین و همسالانشان را ارزیابی می­ کند. به طوری که عنصر اعتماد متقابل، احساس امنیت افراد را در میزان پاسخدهی والدین و همسالان نسبت به نیازهای هیجانی آن­ها، عنصر کیفیت ارتباط، کمیت و کیفیت ارتباط کلامی و عنصر بیگانگی نیز احساساتِ بی­اعتنایی هیجانی و انزوا را نشان می­دهد (آرمسدن و گرینبرگ، ۱۹۸۷: ۴۳۰-۴۲۷). بر این اساس، پژوهشگران متعددی در حوزۀ روانشناسی به بررسی ارتباط بین مؤلفه­ های کیفیت دلبستگی والدین و همسالان با رفتارهای نازسازگارانه، پرخاشگرانه و ضد اجتماعی پرداخته­ و نشان داده ­اند که بین کیفیت اعتماد و ارتباط با والدین و همسالان با بروز رفتارهای ناسازگارانۀ دانش ­آموزان رابطۀ منفی و بین بی­اعتنایی هیجانی (بیگانگی) از والدین و همسالان با رفتارهای خرابکارانه رابطۀ مثبت و معنی­دار وجود دارد (واحدی و مرادی، ۱۳۸۸؛ کُهن[۹]، ۱۹۹۰؛ بارتلومی و هوروتز[۱۰]، ۱۹۹۱؛ کنی و دونالدسون[۱۱]، ۱۹۹۱؛ هولمبک و واندری[۱۲]، ۱۹۹۳؛ رأس کراسنر[۱۳] و همکاران، ۱۹۹۶؛ نوم و همکاران[۱۴]، ۱۹۹۹؛ کوکو[۱۵]، ۲۰۰۰؛ لیبل[۱۶] و همکاران، ۲۰۰۰؛ اشنایدر[۱۷]، ۲۰۰۱؛ ورشوئرن و مارکوئن[۱۸]، ۲۰۰۲؛ روبین و همکاران[۱۹]، ۲۰۰۴؛ فانتی[۲۰]، ۲۰۰۵؛ گالن و رابینسون[۲۱]، ۲۰۰۵).

لذا این پژوهش علاوه بر سنجش میزان ازخودبیگانگی در دانش ­آموزان، با تکیه بر نظریۀ دلبستگی در پی بررسی ارتباط کیفیت دلبستگی با رفتارهای خرابکارانه و به عبارت دیگر، شناسایی سهم و نقش دلبستگی­های والدین و همسالان در پیش ­بینی رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزان سال سوم دبیرستان در شهر فسا نیز خواهد بود.

در متون روانشناسی، خرابکاری به عنوان نوعی اختلال سلوک[۲۲] و روحیۀ بیمارگونه و نو ظهور و مدرن به کار رفته که مبیّن تمایل به تخریب آگاهانه اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است. شواهد موجود حاکی از آن است که موضوعِ اختلال سلوک همواره مورد توجه صاحب‌نظران حوزۀ روانشناسی بوده (ضیاء­الدینی و همکاران، ۱۳۸۶؛ لوبر، بورک و پاردینی، ۲۰۰۹؛ نامداری و نظری، ۱۳۸۶؛ گاتالا و بلاو ۲۰۰۷)، و در این میان، خرابکاری به عنوان نوعی اختلال سلوک، باید اهمیت خاصی برای روانشناسان تربیتی داشته باشد لیکن آن­چه تا کنون در حوزۀ اختلال سلوک انجام شده مطالعاتی مربوط به بیش­فعالی و نافرمانی مقابله­ای و رفتارهای ایذائی علیه انسان­ها و حیوانات بوده که به نوعی در زمرۀ اختلالات روانپزشکی دسته­بندی می­شوند. البته ذکر این نکته ضروری است که اختلال سلوک یک رشته رفتارهای پایدار را شامل می­ شود که با زمان تکامل پیدا می­ کند و بیش از همه با پرخاشگری و نقض حقوق دیگران مشخص است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ویرایش چهارم، ۲۰۰۰). این در حالی است که خرابکاری تخریب اموال عمومی و خصوصی به وسیلۀ جوانان است که از نوع رفتار جمعی بوده و معمولاً از مظاهر انبوه خلق است که بیشتر نوعی رفتار احساسی و هیجانی است و تقلید و سرایت در آن مؤثرند (احمدی، ۱۳۸۴؛ آیزل و نیلگون، ۲۰۱۱؛ رضائی و همکاران، ۲۰۱۱)، ‌بنابرین‏ نمی­ توان آن­را هم پایه با دیگر دسته­بندی­های اختلال سلوک قرار داد. شاهد مثال این ادعا، نظرگاهِ روانشناسی به نام جان کِر[۲۳] در اوایل دهه ۱۹۹۰ است که در مطالعه­ ای نشان داد جوانانی که درگیر خشونت طرفداران فوتبال می­شوند، مبادرت به ارضای نیازهای خویش از طریق رفتارهایی ‌می‌کنند که مستلزم خطر، هیجان یا وضعیت­های متفاوت است. به اعتقاد وی، رفتارهای خرابکارانۀ انسان کاملاً ناپایدار است و ترکیبی از رفتارهای فراعاطفی در بروز رفتارهای خرابکارانه مؤثر است و چنین رفتارهایی لزوماًً شرارت­آمیز نیست، بلکه عمدتاًً به منظور هیجان و خشنودی ناشی از رها شدن از قواعد و محدودیت­ها صورت ‌می‌گیرد (رحمتی، ۱۳۸۲).

از طرف دیگر ما شاهد آن هستیم که در مطالعات صورت گرفته در حوزۀ روانشناسی، معمولاً دانش ­آموزانِ دارای اختلال سلوک را در برابر کودکانِ بهنجار قرار می­ دهند (رضائیان و همکاران، ۱۳۸۵؛ رحیم­نیا و رسولیان، ۱۳۸۳؛ نجفی و همکاران، ۱۳۸۸؛ اسمائیل­نسب و دیگران، ۱۳۸۹؛ ربیعی و دیگران، ۱۳۹۰؛ اسمائیلی نسب و دیگران، ۱۳۹۰؛ طبائیان و دیگران، ۱۳۹۰؛ استکی آزاد و دیگران، ۱۳۹۰) این در حالی است که بسیاری از رفتارهای خرابکارانه توسط دانش ­آموزان بهنجار اتفاق می ­افتد (میرفردی و دیگران، ۱۳۹۱). به­ طوری­ که این­گونه رفتارها تبدیل به یکی از مهمترین و شاید اصلی­ترین معضل مدارس دورۀ متوسطه شده است. ‌بنابرین‏ یکی از تلاش­ های ما در این پژوهش این خواهد بود تا با دلایل علمی، خرابکاری را (هر چند جامعه­شناسان از منظر جامعه ­شناسی به آن پرداخته­اند) به عنوان یک موضوعِ ناب و شایستۀ پژوهش در حوزۀ روانشناسی تربیتی معرفی کنیم.

در هر صورت، عدم آگاهی و شناخت ناکافی از این پدیده در مطالعات روانشناختی، که نتیجۀ فقر پژوهشی در این زمینه است، باعث گردیده است که مسؤولان، برنامه‌ریزان آموزشی و متولیان امور تربیتی، نتوانند از بروز این­گونه رفتارها پیشگیری و یا آن را درمان کنند.

در اکثر کشورها، کودکان و نوجوانان با شکستن وسایل روشنایی معابر و جاده‌ها و اماکن عمومی، شکستن صندلی پارک‌های عمومی و شیشۀ در و پنجرۀ ساختمان‌هایی که بدون سکنه بوده، همچنین کندن و ویران ساختن علایم راهنمایی و رانندگی، که به منظور حفاظت جان عابرین و مسافرین و رانندگان نصب شده و پاره‌کردن روکش صندلی اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها و واگن‌های راه‌آهن، سالیانه میلیون‌ها ریال خسارت به جامعه و دولت و صاحبان آن وسایل وارد می‌سازند (شامبیاتی، ۱۳۷۵: ۱۲۳). با وجود این که در ایران با فقدان آمار رسمی ‌در مورد تعداد و نوع خرابکاری مواجه هستیم، به نظر می‌رسد، این مسأله عینی و ملموس باشد.

از آنجا که خرابکاری در میان قشر جوان و نوجوان معمول­تر است و آن­ها زمان بیشتری با مدرسه سروکار دارند، مدارس بیشتر در معرض رفتارهای خرابکارانه قرار دارند. دانش ­آموزانِ خرابکار، میز و نیمکت­های کلاس را تخریب ‌می‌کنند، روی آن­ها حکاکی­های خرابکارانه انجام می­ دهند، نقاشی می­کشند و یادگاری می­نویسند. دیوارهای کلاس­ها خط­خطی شده و جمله­های عاشقانه یا شعارهای شیطنت­آمیز در هر طرفی به چشم می­زند. بیشتر کلاس­ها به وسیلۀ خرابکار­ها از دستگیرۀ درب محروم می­شوند، شیشۀ کلاس­ها و حتی درب آن­ها شکسته می­شوند. در کمتر مدرسه­ای شیرهای آب آشامیدنی و درب توالت­ها نیز از تخریب در امان می­مانند. البته دانش ­آموزان خرابکار، در بیرون از مدرسه نیز دست از خرابکاری بر نمی­دارند. آن­ها به صندلی اتوبوس­ها آسیب وارد ‌می‌کنند، دیوارها را با اسپری می­نویسند، به پارک­ها، سینماها، اماکن تاریخی، متروها، ماشین­های پارک شده در کنار خیابان، تابلوهای راهنمایی و رانندگی در سطح شهر آسیب می­رسانند.

در این پژوهش، خرابکاری آسیب عمدی و ارادی به اموال عمومی دانسته شده است و اعتقاد بر این است، که تخریب این اموال عمدتاًً توسط جوانان و نوجوانان صورت می‌گیرد. به همین دلیل است که امروزه ما شاهد این هستیم که بسیاری از مدیران، از معلمان درخواست ایفای نقشِ ناظم را دارند تا مدرّس. لازم است اشاره شود که در این پژوهش تأکید بر خرابکاری‌هایی است که دانش‌آموزان، در محیط دبیرستان و در مسیر رفت­ و ­آمد از خانه به مدرسه و محلۀ زندگی و بلعکس مرتکب می­شوند. لذا با توجه به مطالب اشاره شده، سؤال اساسی پژوهش این است، که اساساً نگاه روانشناختی چگونه رفتارهای خرابکارانه را تبیین می­ کند؟ و در این بین، آیا مؤلفه­ های نظریۀ بیگانگی روانی ملوین سیمن و نظریۀ دلبستگی تأثیری بر پیدایش و گسترش خرابکاری در بین دانش‌آموزان شهر فسا دارند؟

۱-۳٫ اهداف پژوهش

۱-۳-۱٫ هدف کلی

هدف کلی این پژوهش، بررسی ارتباط کیفیت دلبستگی با رفتارهای خرابکارانه بر مبنای نظریۀ بیگانگی روانی ملوین سیمن در دانش ­آموزان دبیرستانیِ جامعۀ شهری است.

۱-۳-۲٫ اهداف خاص

از اهداف خاص این تحقیق نیز می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

شناخت انواع مهم رفتارهای خرابکارانه در بین دانش ­آموزان دبیرستانی

مطالعۀ نقش شرایط ازخودبیگانگی و تأثیر آن بر اعمال خرابکارانه

مطالعۀ نقش اعتماد به والدین و همسالان و تأثیر آن بر اعمال خرابکارانه

مطالعۀ نقش ارتباط با والدین و همسالان و تأثیر آن بر اعمال خرابکارانه

مطالعۀ نقش بیگانگی با والدین و همسالان و تأثیر آن بر اعمال خرابکارانه

مطالعۀ تأثیر تفاوت جنسی بر ارتکاب اعمال خرابکارانه

۱-۴. فرضیات پژوهش

    1. بین احساس بی­قدرتی و خرابکاری رابطۀ معنی­داری وجود دارد.

    1. بین احساس بی‌هنجاری و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین احساس بی‌معنایی و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین احساس انزوای اجتماعی و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین احساس تنفر از خویشتن و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین احساس از خودبیگانگی و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین کیفیت دلبستگی به مادر و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین کیفیت دلبستگی به پدر و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

    1. بین کیفیت دلبستگی به همسالان و خرابکاری رابطۀ معنی‌داری وجود دارد.

  1. بین جنسیت و خرابکاری تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

هر یک از فرضیاتِ مربوط به کیفیت دلبستگی به والدین و همسالان، با توجه به خرده­مقیاس­های اعتماد، ارتباط و بیگانگی به فرضیه ­های جزئی­تری تقسیم می­شوند به گونه ­ای که تعداد ۹ فرضیۀ دیگر به فرضیاتِ فوق اضافه خواهد شد.

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش

اگر فرد خرابکار را قربانی جامعه بدانیم، درمان و رهایی چنین فردی میسر نیست و عملاً از او یک دشمن کینه‌توز و خون­آشامِ بی‌رحم و انتقام‌جو برای جامعه ساخته‌ایم. لذا محکوم کردن فرد خرابکار، بدون شناخت شخصیت او و عواملی که او را ‌به این روز سیاه و بدبختی انداخته است، دور از عدل و انصاف است (کی­نیا، ۱۳۷۳: ۵۹-۶۰). ‌بنابرین‏، پژوهش‌هایی از این دست که ‌در مورد مسائل مهم تربیتی صورت می‌گیرد، با ریشه‌یابی بحث خرابکاری و نیز نشان‌دادن ضرورت برخورد علمی با مسألۀ فوق­الذکر، می‌تواند باعث شود تا فرد خرابکار، به جامعه برگردد. بدین جهت از دیدگاه فردگرایی، می‌توان چنین نتیجه گرفت، که برخورد علمی با قضیۀ خرابکاری، در درجۀ اول به نفع فرد و خانوادۀ فرد است.

استدلال دوم، مکمّل استدلال اول است. قبل از این بحث شد که کمک به فردی که دچار اختلال سلوک است برای صرف نظر کردن از اعمال خرابکارانه‌اش، می‌تواند در درجۀ اول به خودِ وی کمک کند. در این جا، یعنی استدلال دوم، عمدۀ توجه، به نجات جامعه معطوف می‌‌شود، جامعه‌ای که چنان‌چه نیروی جوان آن دچار خرابکاری گردد؛ دچار ضرر و ضربه‌های زیادی خواهد شد. با توجه ‌به این‌که، ساخت سنّی جمعیت ایران بسیار جوان است؛ بی‌توجهی و رها‌سازی این خیل عظیم نیروی بالقوه، نه تنها غیر‌عقلانی به نظر می‌رسد، بلکه بزرگ‌ترین مانع تربیتی، در رسیدن به توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار می‌رود. زیرا، با گذشت زمان، نیازها، مشکلات و انتظارات جوانان نیز متنوع‌تر، پیچیده‌تر و به مراتب شناخت مشکل‌تر می‌گردد. مسلّماً یکی از علل این پیچیدگی می‌تواند، ناشی از پیچیدگی خود انسان و گرایش‌ها و رفتار انسان باشد.

امروزه سطح مسئولیت‌پذیری میان جوانان، به شدت پایین آمده است، و جوانانی که مسئولیت‌پذیری را از بزرگسالان نیاموخته باشند نسبت به قوانین و عرف اجتماعی نیز احساس مسئولیت نخواهند کرد، البته این افت و شانه خالی کردن از مسئولیت را در همۀ جوامع و کشور‌ها با اندکی تأمل، می‌توان مشاهده کرد. با توجه به موارد فوق، ضرورت توجه به رفتارهای خرابکارانۀ نوجوانان و جوانان در حوزۀ مطالعات روانشناسی تربیتی کاملاً آشکار می‌گردد.

بسیاری از روانشناسان بر این عقیده­اند که رفتار اجتماعی در جامعه و خانواده و چگونگی برخورد والدین و به طور کلّی مکان‌هایی که نوجوان با آن تماس دارد می‌تواند در طرز تفکر و رفتار شخص مؤثر واقع شود و هر کدام تعلیمات خاص خود را به‌ وجود آورد. کلاً هر فرد دارای یک مقدار غریزۀ سرکشی است و این وظیفۀ تعلیم و تربیت اجتماعی است که افراد سرکش را با محیط منطبق ساخته و اجتماعی کند. حال اگر اجتماع نتواند الگوهای صحیحی برای فرد پیشنهاد کند، طبیعتاً به سوی بربریت پیش خواهد رفت (فرجاد، ۱۳۷۲: ۳۹). در این‌جا، باید گفت که تعلیم و تربیت صحیح بدون یاری گرفتن از علم راه به جایی نخواهد برد.

پژوهش‌های متعدد در دنیا نشان می‌دهد که مطالعۀ خرابکاری از چند جنبه واجد اهمیت است. کودکان و نوجوانانی که گرفتار این بلیۀ اجتماعی و در نوعِ شدیدِ آن می‌شوند در اکثر موارد فرصت‌های جبران ناپذیری را از حیث تحصیل و کار از دست می‌دهند. وجود چنین سابقۀ نامطلوبی در زندگی آیندۀ آن‌ ها تأثیر فراوان می‌گذارد و با توجه به پذیرفته نشدن آنان در حلقه‌های درسی و کاری آبرومند و آینده‌ساز، قشری مطرود از این گونه افراد به وجود می‌آید که به نوبۀ خود مسأله را برای نسل‌های آینده تشدید می‌کند و باعث تباهی کودکان و نوجوانان بیشتری می‌شود. رنج و ناراحتی خانواده های کودکان و نوجوانان خرابکار نیز از لحاظ سلامت اجتماع قابل توجه است و ممکن است موجب تنش‌های بین خانواده ها، همسایگان و دیگران شود (مشکانی، ۱۳۸۳: ۲۴۰).

همچنین، انجام رفتارهای تخریب­گرایانه توسط دانش ­آموزان گویای این واقعیت است که این رفتارها در بلندمدت می ­تواند سبب فرسودن شدن ساختمان­ها، از بین رفتن وسایل و امکانات آموزشی برای مدرسه گردد و از آثار آن پایین آمدن کیفیت تدریس، ایجاد اختلال در یادگیری و عدم انگیزه در دانش ­آموزان گردد و ادامۀ رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزان می ­تواند هزینۀ گزافی را بر سیستم آموزشی کشور وارد کرده و به جای این­که در راستای توسعۀ مدرسه اقدام گردد، می­بایست در راستای تعمیرات مدرسه هزینه نمود. ‌بنابرین‏، امروزه خرابکاری در بین دانش ­آموزان به عنوان یک مشکل حادِ تربیتی مطرح است، که نه تنها سلامت و امنیت حاکم بر مدرسه را به مخاطره می‌اندازد، بلکه هزینه­ های مالی هنگفتی را به آموزش و پرورش تحمیل می‌کند. پر واضح است که پرورش نیروهای سالم فکری و کارآمد از کارویژه­های اساسی نظام آموزش و پرورش هر کشوری است که می ­تواند جامعه را به سوی ترقی و پیشرفت رهنمون سازد و این امر تنها از طریق جوانان بالنده و پویا امکان­ پذیر خواهد بود.

به هر حال مطالعه رفتارهای خرابکارانه از این حیث دارای اهمیت است که در صورتی که مورد توجه قرار نگیرد به شدت مستعد تبدیل شدن به رفتارهای بزهکارانه و مجرمانه در آینده از سوی مرتکبین آن خواهد شد. لذا آن­گونه که در جوامع گوناگون، مطالعۀ این نوع رفتارها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در جامعۀ ما نیز می­بایست ذهن مسؤولان آموزشی و تربیتی را به خود مشغول داشته و برای آنان تبدیل به دغدغه گردد. ‌بنابرین‏ ضروری است روانشناسان تربیتی، عوامل مؤثر بر این­گونه رفتارهای مخرّب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند؛ چرا که به نظر می‌رسد پژوهش و مطالعۀ روانشناختی در زمینۀ رفتارهای خرابکارانه و عوامل مؤثر بر آن، می‌تواند از گسترش آن جلوگیری کند. همچنین می‌توان با برنامه‌ریزی­های آگاهانه از وقوع آن -لااقل در برخی موارد- تا حد ممکن پیشگیری کرد.

به طور خلاصه، اهمیت این پژوهش ‌به این لحاظ است که اولاً: با شناخت علل و زمینه ­های مختلف پیدایش رفتار خرابکارانه در بین دانش ­آموزان بتوان راهکارهای علمی و عملیِ مفید و کارآمد جهت اصلاح و بازسازی آنان و همچنین جلوگیری و پیشگیری از پیدایش و کاهش رفتار خرابکارانۀ دانش ­آموزان به عنوان نسل جوان و آتیه­ساز جامعه ارائه نمود. زیرا پیشگیری آسان­تر و بسیار کم هزینه­تر از درمان است. ثانیاًً: رفتار خرابکارانۀ دانش ­آموزان از جمله موانع اساسی در امر آموزشِ دانش ­آموزان محسوب می­ شود چراکه از یک طرف زمینه­ ساز بی­احترامی و عدم توجه به هنجارها و مقررات آموزشی و ارزش­های اجتماعی در محیط آموزشگاه می­ شود که این امر به نوبۀ خود موجبات بی­نظمی و امحای انسجام اجتماعی در کلاس درس و مدرسه می­گردد در نتیجه در چنین محیطی، امکان تعلیم و تربیتِ سایر دانش ­آموزان با مشکل مواجه خواهد شد و از طرف دیگر رفتار دانش ­آموزان خرابکار تأثیرات منفی و مخربی بر سایر دانش ­آموزان بر جای می­ گذارد. زیرا رفتارهای خرابکارانه مانند سایر رفتارها آموختنی هستند. ‌بنابرین‏ امکان گرایش سایر دانش ­آموزان به ارزش­های منفی و رفتارهای خرابکارانه در اثر تقلید و ارتباط با دانش ­آموزان خرابکار افزایش می­یابد و همچنین در فرایند انتقال ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی مثبت و مناسب به نسل نوجوان و جوانِ جامعه نیز اختلال ایجاد می­ کند. ‌بنابرین‏ شناخت عوامل مؤثر بر این رفتارها، می ­تواند در ایجاد محیط آموزشی سالم و پر نشاط که در آن آموزش و هم­چنین جامعه­پذیری جوانان به نحو مناسب و مطلوب امکان­ پذیر است مفید و دارای اهمیت باشد. ثالثاً: بررسی رفتار خرابکارانۀ دانش ­آموزان از لحاظ خانوادگی نیز دارای اهمیت است چراکه دانش ­آموزان خرابکار معمولاً به هنجارها و ارزش­های خانوادگی تقید و دلبستگی چندانی ندارند و رفتارهای آن­ها انسجام و یکپارچگی محیط خانواده را تحت شعاع قرار می­دهد و موجب ناسازگاری و اختلاف میان والدین و جوانان می­ شود که محیط گرم و صمیمی خانواده را پر تنش می­سازد، در این صورت ممکن است که دانش ­آموزان به بیرون از خانه پناه ببرند و به علت ویژگی­های سِنّی خود در خطر آسیب­های گوناگون قرار گیرند. رابعاً: رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزان و اثرات آن­ها جامعه را تحت شعاعِ خود قرار داده و باعث از دست رفتن ثروت­های مادی جامعه و موجب بی­هنجاری اجتماعی می­گردد. خامساً: اهمیت کاربردی این پژوهش این است که می ­تواند سیاست­گذاران و مجریان آموزش و پرورش را از رفتار خرابکارانۀ دانش ­آموزان که مقدمۀ ایجاد رفتارهای بزهکارانه در میان آنان ‌می‌باشد آگاه سازد تا سیاست­هایی را جهت جلوگیری و یا کاهش این­گونه رفتارها اتخاذ نمایند که منجر به بهبود وضعیت تعلیم و تربیت، نظم اجتماعی مدارس و افزایش کارایی آموزشی مدارس شود. علاوه بر آن می ­تواند اطلاعات و پیشنهاداتی را در زمینۀ رفتارهای خرابکارانۀ نوجوانان و جوانان و عوامل زمینه­ ساز آن در اختیار خانواده ­ها قرار دهد و بدین­وسیله در جلوگیری و یا کاهش رفتارهای خرابکارانۀ دانش ­آموزان و ارتباط میان خانه و مدرسه مؤثر واقع شود.

‌بنابرین‏، ضرورت انجام این پژوهش خصوصاًً برای مجامع علمی، مسؤولان جامعه و برنامه‌ریزان حوزۀ تربیتی کاملاً آشکار است. به طوری­که با توجه به مطالب پیش گفته، می‌توان به سادگی اهمیت و ضرورت پژوهش‌هایی ‌در مورد مسألۀ خرابکاری را نتیجه گرفت.

مسلماًً یکی از مهم­ترین مسائل دنیای امروز، تخلفات رفتاری افراد است. آمارهای منتشر شده در این خصوص نشان می­دهد که در اکثر کشورهای جهان جرایم ارتکابی نوجوانان و جوانان با سرعت بالایی رو به افزایش است. یکی از نهادهای مهمی که مسئولیت تعلیم و تربیت اجتماعی نوجوانان را بر عهده دارد، آموزش و پرورش است. به طوری­که در صورت بروز برخی آسیب­ها، خود می ­تواند یکی از عوامل مؤثر در شکل­ گیری و تداوم انواع گرفتاری­های اخلاقی و اجتماعی باشد. به عبارت دیگر ‌می‌توان گفت آموزش و پرورش ناسالم، بی­نظمی و رفتارهای نابهنجار را در بین جوانان اشاعه می­دهد. ‌بنابرین‏ نظام آموزش و پرورش (در مباحث مربوط به ساختار کلاسی و مدیریت کلاسی) و معلّمان (بخصوص معلّمان پرورشی) را ‌می‌توان بهره­برداران اصلی از این پژوهش دانست. همچنین خانواده ­ها و والدین به منظور گزینش الگوی تربیتی مناسب، پلیس به منظور انتخاب الگوی تعاملی مناسب با دانش ­آموزان خرابکار، و شهرداری ­ها به منظور حفظ جنبۀ زیباشناختی تأسیسات شهری می ­توانند از جمله بهره­برداران این پژوهش باشند. نهایتاًً و از همه مهم­تر، از آن­جا که این پژوهش از نوع بنیادی است و سعی بر توسعۀ علمی در حوزۀ مورد بررسی را دارد؛ می ­تواند الگوی مناسبی برای مطالعات آینده با رویکردی روانشناسانه در اختیار دانشجویان و اساتید مشتاق به مطالعۀ خرابکاری در حوزۀ روانشناسی تربیتی قرار دهد.

۱-۶٫ تعریف‌های عملیاتی

برای هر متغیر در این پژوهش، شاخص یا شاخص‌هایی در نظر گرفته شده است. زیرا، «بدرستی ‌می‌توان گفت، شاخص‌ها، اساس پژوهش‌اند. بدون آن‌ ها، امکانِ سنجش نیست؛ هر ارزیابی مستقلی بر شاخص‌های درستی استوار است، که به‌درستی نیز پیاده شده باشند. به بیان دیگر، هر ارزیابی، به همان اندازه قابل قبول است، که بر معیارها یا دلایلی درست متکی باشد، که شاخص‌ها همین دلایل و معیارها را فراهم می‌آورند» (ساروخانی،۱۳۸۲: ۱۸).

احساس بی­قدرتی

در پژوهش حاضر، احساس بی­قدرتی عبارت بود از نمره­ای که هر فرد از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی سیمن (P.A&V.B) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

احساس بی هنجاری

در پژوهش حاضر، احساس بی­هنجاری عبارت بود از نمره­ای که هر فرد از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی سیمن (P.A&V.B) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

احساس بی­معنایی

در پژوهش حاضر، احساس بی­معنایی عبارت بود از نمره­ای که هر فرد از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی سیمن (P.A&V.B) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

احساس انزوای اجتماعی

در پژوهش حاضر، احساس انزوای اجتماعی عبارت بود از نمره­ای که هر فرد از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی سیمن (P.A&V.B) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

احساس تنفر از خویشتن

در پژوهش حاضر، احساس تنفر از خویشتن عبارت بود از نمره­ای که هر فرد از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی سیمن (P.A&V.B) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

احساس از خودبیگانگی

در این پژوهش، مفهوم از‌خودبیگانگی، متغیری ترکیبی مشتمل بر ابعاد: احساس بی‌قدرتی، احساس انزوای اجتماعی، احساس بی‌هنجاری، احساس بی‌معنایی و احساس تنفر از خویشتن است.

سنجش متغیر احساس از‌خود‌بیگانگی نیز، حاصل جمع نمره­هایی است که فرد از طریق پاسخ به پرسشنامۀ ازخودبیگانگی روانی ملوین سیمن (معرف‌هایی که پنج متغیر فوق را می­سنجند (P.A&V.B)) به دست ‌می‌آورد.

اعتماد به والدین و همسالان

در پژوهش حاضر، اعتماد به والدین و همسالان عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در سیاهۀ دلبستگی آرمسدن و گرینبرگ نسخۀ تجدید نظر شده (I.P.P.A-R) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

ارتباط با والدین و همسالان

در پژوهش حاضر، ارتباط با والدین و همسالان عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در سیاهۀ دلبستگی آرمسدن و گرینبرگ نسخۀ تجدید نظر شده (I.P.P.A-R) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

بیگانگی از والدین و همسالان

در پژوهش حاضر، بیگانگی از والدین و همسالان عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به معرف‌هایی که در سیاهۀ دلبستگی آرمسدن و گرینبرگ نسخۀ تجدید نظر شده (I.P.P.A-R) برای سنجش این متغیر مشخص شده است به دست ‌می‌آورد.

کیفیت دلبستگی به والدین و همسالان

در پژوهش حاضر، کیفیت دلبستگی به والدین و همسالان عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به سیاهۀ دلبستگی آرمسدن و گرینبرگ نسخۀ تجدید نظر شده (I.P.P.A-R) به دست ‌می‌آورد.

رفتار خرابکارانه[۲۴]

جهت عملیاتی نمودن متغیر وابسته (خرابکاری)، سه شیوه (صور موازی) اتخاذ گردید. این سه شیوه به قرار زیر است:

سنجش شدت نگرش افراد نسبت به اعمال خرابکارانه

شیوۀ مبتنی بر پرسش از کار دیگران (فرافکنی)

سنجش شدت کردار خرابکارانه (خرابکارانۀ) افراد

در پژوهش حاضر، نگرش به اعمال خرابکارانه عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به معرف‌هایی که نیک­اختر (۱۳۷۸) در پایان­نامۀ کارشناسی­ارشد خود به کار برده بود[۲۵] و با تأیید استاد راهنما برای سنجش این متغیر مشخص شد، به دست ‌می‌آورد.

در بخش عملیاتی کردن خرابکاری به شیوۀ فرافکنی نیز در ذیلِ هر یک از معرف‌هایی که ‌در مورد سنجش شدت نگرش به کار گرفته شده بود، با نظر استاد راهنما این سوال مطرح شد، که «از ۱۰ نفر افرادی که با شما آشنایی دارند، چند نفر با ارتکاب چنین عملی مخالفتی ندارند»، سپس پیوستاری شامل نمرات صفر تا ده را در ذیل هر سوال قرار داده و پاسخگو می‌بایست یکی از این اعداد را علامت می‌زد؛ در شیوۀ اخیر به نوعی شدت تمایل به رفتار خرابکارانه سنجیده می‌شود. بدیهی است نمره­ای که پاسخگو از طریق پاسخ ‌به این سؤالات به دست ‌می‌آورد، نمرۀ فرافکنیِ خرابکاری را به دست می­دهد.

و نهایتاًً در پژوهش حاضر، شدت کردارِ خرابکارانه عبارت بود از نمره­ای که آزمودنی از طریق پاسخ به معرف‌هایی که نیک­اختر در پایان­نامۀ کارشناسی­ارشد خود (۱۳۷۸) به کار برده بود و با تأیید استاد راهنما برای سنجش این متغیر مشخص شد، به دست ‌می‌آورد.

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش

هر چند خرابکاری ریشه در تحولات اخیر نظام جهانی دارد و از قدمت چندانی برخوردار نیست، لیکن هر گونه بررسی علمی و تجربی از خرابکاری بدون ارجاع به نظریه­ های کج­روی و انحرافات اجتماعی امکان­ پذیر نخواهد بود. البته به دلیل سابقه کمِ موضوع، کمتر نظریه­ای در این خصوص صورتبندی شده است.

با این حال، در منابع مختلف در خصوص رویکردهای نظری مربوط به خشونت و پرخاشگری به طور کلّی و خرابکاری به طور خاص، سه رویکرد عمده مطرح است که شامل: رویکرد زیست­شناختی، روانشناختی و جامعه­شناختی می­ شود (محسنی­تبریزی، ۱۳۸۳؛ رحمتی، ۱۳۸۲؛ عنبری، ۱۳۸۱).

لذا از آنجا که پژوهش حاضر، وجهۀ همت خود را در ارائۀ تبیین روانشناختی از موضوع قرار خواهد داد، از ذکر و توضیح رویکردهای زیست­شناختی، صرف­نظر کرده و بیشتر فعالیت خود را معطوف به بررسی موضوع از دیدگاه تلفیقی و روانشناسانه خواهد کرد. مع­هذا به ذکر نظریاتی در رابطه با موضوع خرابکاری خواهیم پرداخت که شواهد تجربی موجود (که در بخش مبانی تجربی خرابکاری اشاره ‌شده‌اند) به آزمونِ آن­ها پرداخته­اند.

۱-۲. تبیین­های سطح خرد روانشناسی

۲-۱-۱٫ نظریه های خرده‌فرهنگی

نظریه های خرده‌فرهنگی به موضوع رفتارهای بزه‌کارانه در میان جوانان طبقات پایین جامعه بر حسب ویژگی‌های خرده‌فرهنگی آنان نظیر ارزش‌ها، زبان و اسلوب‌های زندگی پرداخته‌اند (احمدی، ۱۳۸۴).

۲-۱-۱-۱٫ نظریۀ کوهن (ناکامی منزلتی)

کوهن[۲۶] (۱۹۵۵)، در نظریۀ ناکامی منزلتی[۲۷] خود تحت عنوان پسران بزه‌کار معتقد است طبقات پایین در جامعه، از نظر دستیابی به منزلت دچار ناکامی هستند. جامعه در عین حال که آن‌ ها را به کسب منزلت تشویق می‌کند، امکان دستیابی را در اختیار آن‌ ها قرار نمی‌دهد (ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۰۰). به نظر کوهن، دانش‌آموزانی که در خانواده های طبقه پایین، جامعه‌پذیر شده‌اند، به طور نسبی قادر به همسازی با این معیارها نیستند و نمی‌توانند بر اساس این استانداردها با دانش‌آموزان طبقات اجتماعیِ دیگر رقابت کنند. یکی از راه‌‌هایی که آنان برای مشکل همسازی خود انتخاب می‌کنند، رفتار خرابکارانه، با مشارکت دانش­آموزانی است، که شرایط مشابهی دارند. آنان دارودسته‌های بزه‌کار شکل می‌دهند، زیرا اگر به تنهایی مرتکب رفتار خرابکارانه شوند، از دیگران جدا افتاده و موفق نخواهند شد. رفتار بزه‌کارانه در دارودسته‌های بزه‌کار مجموعۀ جدیدی از هنجارها را برای اعضای این دارودسته فراهم می‌کند، که با ارتکاب رفتار بزه‌کارانه علیه مظاهر فرهنگ طبقۀ متوسط نظیر تخریب اموال دولتی (شکستن کیوسک­های تلفن و پاره­ کردن صندلی‌های اتوبوس‌های عمومی و غیره) می‌توانند برای خود منزلت اجتماعی کسب کنند.

۲-۱-۱-۲٫ نظریۀ کلووارد و اوهلین (فراوانی فرصت‌های نابرابر یا فرصت افتراقی)

نظریۀ فرصت افتراقی[۲۸] کلووارد[۲۹] و اوهلین [۳۰]‌در مورد گرایش جوانان به ‌بزهکاری به ساختار فرصت مشروع و نامشروع تأکید دارد. به نظر آنان رابطۀ میان ارزش‌های فرهنگی از یک سو و فرصت‌های مشروع و نامشروع از سوی دیگر تعیین‌کنندۀ انواع و فراوانی ‌بزهکاری است. آن‌ ها بر این باورند، که ‌بزهکاری از نظر اجتماعی به صورت خرده‌فرهنگ بزه‌کار نمایان می‌شود و به همان گونه که در خرده‌فرهنگ بهنجار فرصت‌های مشروع وجود دارد، در خرده‌فرهنگ بزه‌کار هم فرصت‌های نامشروع برای نیل به هدف‌های فرهنگی وجود دارد (اشرف، ۱۳۵۵: ۱۸۸). کلووارد و اوهلین اعتقاد دارند که برخی از نوجوانان طبقۀ پایین که قادر به کسب موفقیت از راه‌های مشروع و نامشروع نیستند، به شکستی دچار شده‌اند که زاییدۀ عدم دستیابی مشروع به اهداف و دیگری عدم موفقیت در ایجاد فرهنگ‌های جنایی و ستیزه‌جویانه است.

کلووارد و اوهلین، به مفهوم بیگانگی نیز اشاره می‌کنند. بیگانگی از این دیدگاه شکست اجتماعی گروهی است، یا در مواردی انتظار شکست در مقابل دسترسی موفقیت‌آمیز به اهداف تعیین شدۀ اجتماعی از طریق راه‌های قانونی می‌باشد. به‌طوری که، جوانان طبقۀ پایین اغلب خود را در رقابت برای دستیابی به اهداف ناموفق می‌بینند و در نتیجه در این ‌خرده فرهنگ ها استفاده از شیوه های غیر قانونی و کاربرد خشونت متداول می‌شود و هنجار‌شکنی یک راه مقابله با فرهنگی در نظر گرفته می‌شود که راه‌های پیشرفت را برای آن‌ ها مسدود ساخته است. (ممتاز، ۱۳۸۱: ۹۶-۹۷).

شکاف بین احساس توانایی و فرصت‌های مشروع محدود، باعث می‌شود تا جوانان قادر نباشند با دیگران در شرایط مساوی رقابت نمایند. این افراد بی‌عدالتی را از ساختار می‌دانند تا کمبودهای شخصی خود، و اینجا است که فرد از خود بیگانه است و احتمالاً به رفتارهای خرابکارانه دست خواهد زد و در نتیجه جهت حل مشکل سازگاری به مشابهین خود می‌پیوندد (نبوی، ۱۳۷۴: ۷۷).

۲-۱-۱-۳٫ نظریۀ میلر (فرهنگ طبقۀ پایین)

نظریۀ میلر[۳۱] مبتنی بر ویژگی‌های طبقاتی جوانان طبقات پایین جامعه است. به اع

نظر دهید »
مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – قسمت 10 – 2
ارسال شده در 30 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

کودک عصبانی، قسمتی در بیمار است که از عدم ارضای نیازهای هیجانی‌اش در کودکی بسیار عصبانی است و بدون توجه به پیامدهای منفی رفتارش، پرخاشگری می‌کند. کودک عصبانی در مقایسه با کودک آسیب‌پذیر، فرد را از احساس‌های دردناک مرتبط با طرحواره‌های برانگیخته شده، بیشتر حمایت می‌کند.

کودک تکانشی/ بی انضباط، هیجان‌های خود را بیان می‌کند، بر اساس خواسته‌های خود رفتار می‌کند، و پیرو تمایلات ذاتی لحظه به لحظه خود به شیوه بی‌انضباطی است، بدون آنکه پیامدهای احتمالی آن را برای خود و یا دیگران در نظر بگیرد. کودک خوشحال، سبکی است که در آن نیازهای هیجانی برآورده می‌شود.

سبک تسلیم‌شونده فروتن، در مقابل طرحواره تسلیم می‌شود و تظاهر آن به صورت کودکی منفعل و درمانده است که به دیگران وابسته می‌شود. سبک محافظ جدا افتاده، حالتی از کرختی یا انفصال است که در آن عواطف مرتبط با طرحواره به طور کامل از حیطه آگاهی منفک می‌شوند. سبک جبران کننده افرطی، با بد رفتاری با دیگران و رفتار کردن به سبک متضاد با طرحواره، سعی می‌کند با طرحواره خود بجنگد. سبک پدر یا مادر تنبیه‌گر، خشم یا نفرت درونی‌شده یکی از والدین یا هر دو است.

شکل‌گیری این سبک ناشی از تنبیه بیمار در زمان کودکی به دلیل انجام کارهای غلط است. نشانه ها و علامت‌های آن به صورت خود- سرزنش‌گری، انکار خود، خود-آسیب‌رسانی، افکار خودکشی و رفتارهای خود- ویرانگر بروز می‌یابد. پدر و مادر پر توقع به طور مداوم به کودک فشار می‌آورد تا استانداردهای بی‌نهایت افراطی را رعایت کند.

سبک‌ بزرگ‌سال، سبک آگاهانه‌ای است که در آن فرد قادر می‌شود تا بدون آن‌که درگیر احساس‌های دردناک شود، به طور عینی و منطقی فکر کند. یک هدف عمده کار بر روی سبک طرحواره درمانی، شناسایی سبک‌های طرحواره در جلسه های درمان و کمک به بیمار به منظور چرخش از سبک‌های مختلف به سمت سبک بزرگ‌سال سالم است.

سبک‌های عمده در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی عبارتند از: کودک آسیب‌پذیر، کودک عصبانی، کودک تکانشی/ بی انضباط، محافظ جدا افتاده، پدر یا مادر تنبیه‌گر و پدر یا مادر پرتوقع. خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با وقایع دردناک[۱۷۰] دوران کودکی منجر به شکل‌گیری طرحواره‌ها می‌شود. خلق و خوهای متفاوت، کودکان را در معرض شرایط گوناگونی قرار دارد. به عنوان مثال، یک کودک پرخاشگر در مقایسه با یک کودک منفعل و پذیرا، بیشتر احتمال دارد که مورد بدرفتاری والدین خشن خود قرار بگیرد. علاوه بر این، خلق و خوهای مختلف به گونه‌ای متفاوت، کودکان را نسبت به شرایط مشابه آسیب‌‌پذیر می‌سازند. کودکان ممکن است به دلیل خلق و خوهای متفاوت، در مقابل رفتار مشابه والدین خود، واکنش‌های کاملاً متفاوتی نشان بدهند. به عنوان مثال، دو پسر بچه را در نظر بگیرید که هر دو توسط مادرهایشان طرد شده‌اند. کودک خجالتی از محیط اطراف کناره‌گیری می‌کند و به تدریج منزوی شده و به مادر خشن خود وابسته می‌شود، ولی کودک اجتماعی جرئت می‌کند که از لاک خود بیرون بیاید و دیگران را به برقراری ارتباط مثبت وادار کند. واقعیت ایناست که اجتماعی بودن یکی از صفات غالب کودکان پرطاقت[۱۷۱] است و علی‌رغم اینکه چنین کودکانی ممکن است مورد بدرفتاری و غفلت قرار گیرند، ولی صفت اجتماعی بودن باعث رشد آن‌ ها می‌شود[۱۷۲].

مشاهدات ما حاکی از آن است که محیط اولیه فوق‌العاده محبت‌آمیز یا منزجرکننده می‌تواند به میزان زیادی خلق و خوی هیجانی را تحت‌الشعاع قرار دهد. به عنوان مثال، محیط امن و محبت‌آمیز یک خانواده ممکن است بتواند حتی یک کودک خجالتی را به کودکی دوست داشتنی و مهربان تبدیل کند و بر عکس اگر محیط اولیه طرد کننده باشد، حتی یک کودک اجتماعی ممکن است منزوی شود. همچنین خلق و خوی هیجانی افراطی می‌تواند بر محیط پیرامون چیره شود و بدون هیچگونه توجیه آشکاری در تاریخچه زندگی بیمار منجر به آسیب روانی گردد.

چهار ویژگی عمده در مبتلایان به اختلال‌های شخصیت وجود دارد، که آن‌ ها را برای درمان شناختی- رفتاری استاندارد نامناسب می‌سازد:

  1. مشکل مبهم و آشفته[۱۷۳]

بیماران مبتلا به اختلال‌های خصیصه‌ای، بسیاری از اوقات آمادگی لازم را برای بیان مشکل‌های مشخص و قابل تعریفی که کانون درمان قرار بگیرد، ندارند. معمولاً این قبیل بیماران مشکل‌های مشخصی را در انطباق و سازگاری در زندگی و ارتباط‌های بین فردی خود نشان می‌دهند، اما در عین حال، شکایت‌های فراوان و مبهمی دارند، به گونه‌ای که نمی‌توان با بهره گرفتن از درمان شناختی- رفتاری به هدف درمانی خاصی رسید.

  1. مشکل در رابطه های بین فردی

مشکل در رابطه های بین فردی، در بسیاری موارد، هسته اصلی مشکل‌های این گروه از بیماران است. در شناخت‌درمانی سنتی انتظار می‌رود بیمار رابطه‌ای مشارکتی در جلسه ها با درمان‌گر خود برقرار کند، در حالی که برای بیماران مبتلا به اختلال‌های خصیصه‌ای این امر بسیار دشوار است. برخی از این بیماران هیچ گونه رابطه‌ای با درمان‌گر برقرار نمی‌کنند و برخی دیگر، به طور افراطی به درمان‌گر وابسته می‌شوند.

  1. انعطاف ناپذیری

در شناخت‌درمانی سنتی، فرض می‌شود که باید بیماران به میزان قابل ملاحظه‌ای از ویژگی انعطاف‌پذیری برخوردار باشند، تا بتوانند افکار و رفتارهای خود را از طریق تحلیل تجربی و دیگر تکنیک‌های شناختی- رفتاری تعدیل کنند. چون یکی از علامت‌های مشخص اختلال‌های شخصیت، وجود رگه‌های انعطاف‌پذیری است، تکنیک‌های استاندارد شناخت‌درمانی به تنهایی در درمان این بیماران موفقیت‌آمیز نیست. حتی، در بیمارانی که افکار و یا اعمال غیر انطباقی و ناسازگارانه خود را تشخیص می‌دهند، باز هم تجربه ناامید کننده‌ای پیرامون تغییر احساسها، رفتارها یا باورهای بنیادین خود در این روش درمانی به دست می آورند.

  1. اجتناب

چون بیماران مبتلا به اختلال‌های خصیصه‌ای، به طور دیرپا از تجربه احساس‌های ناخوشایند خود می‌گریزند (اجتناب هیجانی) و در عین حال از افکار دردناک خود روی گردانند (اجتناب شناختی)، ‌بنابرین‏ تکنیک‌های استاندارد شناختی غالباً در دستیابی به افکار و احساس‌های غیرانطباقی در این افراد ناموفق است. یانگ معتقد است که این گونه اجتناب‌ها در نتیجه شرطی‌سازی بیزارانه به وجود می‌آید. بدین معنا که اضطراب و افسردگی به مرور زمان با خاطره‌ها و شناختارهای ناخوشایند پیوند می‌یابند و در نتیجه، منجر به اجتناب در فرد مبتلا می‌ انجامد.

واژه طرحواره در روانشناسی و به طور گسترده‌تر در حوزه شناختی، تاریخچه‌ای غنی و برجسته دارد . در حوزه رشد شناختی طرحواره را به صورت قالبی در نظر می‌گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می‌گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند. علاوه بر این ادراک از طریق طرحواره واسطه‌مندی[۱۷۴] می‌شود و پاسخ‌های افراد نیز توسط طرحواره جهت پیدا می‌کنند. طرحواره، بازنمایی[۱۷۵] انتزاعی خصوصیات متمایز کننده یک واقعه است. به عبارت دیگر طرح کلی از عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره می‌گویند .

نظر دهید »
پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 30 آذر 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

کلیات تحقیق

۱-۱- مقدمه

مسئله ­های زمان­بندی و برنامه­ ریزی، سازگارسازی و هماهنگ نمودن مجموعه ­ای از نهاد­ها مانند رخدادها، فعالیت­ها، افراد، ابزار و دستگاه­ها، خودروها، مکان­ها و مانند این­ها در یک الگوی مکان- زمان است. در این دسته از مسئله­ ها هدف این است که منابع در دسترس به بهترین روش ممکن مورد بهره ­برداری قرار گیرند و محدودیت­ها و شرایط موجود مورد توجه قرار گرفته و برآورده شوند (مسعودیان و استکی، ۱۳۸۸). مسائل زمان­بندی ماهیتاً مسائل پویایی بوده و لحاظ نمودن انواع انعطاف پذیری­ها منجر به رفع مشکلات گلوگاهی، بهبود عملکرد سیستم و ایجاد مزیت رقابتی می­شوند (نهاوندی و عباسیان، ۱۳۸۹). زمان­بندی کلاس­ها در سطح دانشگاه بسیار پیچیده است، این بدان علت است که در زمان­بندی کلاس­های دانشگاه، عامل­های زیادی اثرگذار هستند و شمار و انواع زیادی از محدودیت­ها نیز باید برآورده شوند (بابایی زاده، ۱۳۹۰).

در این مسئله­ ها سعی بر این است که مجموعه ­ای از منابع معین، متشکل از کلاس­ها، اساتید دروس تحت شرایط خاص به مجموعه ­ای از ساعت­های درسی اختصاص یابد. ‌بنابرین‏، لزوم در نظر گرفتن متغیر­های متناظر با دروس، اساتید، کلاس­ها، روزهای هفته و ساعات قابل برنامه­ ریزی در روز سبب می­ شود که با یک مسئله برنامه­ ریزی ریاضی از نوع برنامه­ ریزی غیر­خطی صفر و یک مواجه باشیم که حتی نرم افزار­های قوی نیز نمی ­توانند آن را در زمان کم حل کنند، ‌بنابرین‏ الگوریتم­های فراابتکاری مورد توجه قرار ‌گرفته‌اند که بتوانند مسائل بهینه­ سازی با ابعاد بزرگ را با زمان اجرای مناسب تا حدودی حل کنند (خلیلی و منصورزاده، ۱۳۸۵).

از میان الگوریتم­های فرا­ابتکاری الگوریتم ژنتیک یکی از قوی­ترین و پرکاربرد­ترین الگوریتم­ها در مسائل جستجو و بهینه­ سازی است. یکی از دلایل محبوبیت الگوریتم­های ژنتیکی عدم نیاز به مدل ریاضی سطح بالا و پیشرفته ‌می‌باشد، این الگوریتم­ها از قانون تکامل پیروی ‌می‌کنند. عمل تکامل توسط آمیزش کروموزوم­ها و عمل جهش بر روی آن­ها انجام می­ شود و کروموزوم­هایی که دارای برازندگی بیشتری هستند شانس بیشتری برای انتقال به نسل­های بعد را دارند (مسعودیان و استکی، ۱۳۸۸).

۱-۲- بیان موضوع

با توجه به تعداد روزافزون دانشجویان، رشته­ های جدید، کمبود کلاس­ها، اتاق­های کنفرانس و آزمایشگاه­ها و تعداد رو به افزایش درس­های ارائه شده برای دانشجویان، برنامه­ ریزی با محدودیت­های بسیاری برای ساخت یک جدول مناسب مواجه خواهد بود (مسعودیان و استکی، ۱۳۸۸).

از این رو انتخاب این موضوع با توجه به محدودیت­های بسیار زیاد، به جهت استفاده صحیح از منابع مختلف موجود در دانشگاه­ها و مراکز آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است.

این پژوهش با توجه به موارد اشاره شده فوق و افزایش تعداد رشته­ ها و دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده در هر نیمسال تحصیلی در دانشگاه علم و هنر یزد، با ارائه یک مدل ریاضی و حل آن با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک سعی در تحقق اهداف موجود در مسئله زمان­بندی دارد.

مسئله برنامه­ ریزی دروس دانشگاهی از جمله مسائل NP-hard است که به لحاظ تاثیر عوامل بسیار و وجود محدودیت­های مختلف از مشهورترین مسائل بهینه­ سازی است (راستگارامینی، ۱۳۹۱). یکی از دسته­های خاص مسائل زمان بندی را جدول­بندی زمانی می­نامند. جدول­بندی زمانی، در واقع زمان­بندی مجموعه ­ای از رویدادهای هم­پیوند، در کم­ترین بازه ­های زمانی است به گونه ­ای که منابع مورد نیاز، همزمان توسط بیش از یک رویداد استفاده نشوند (دتین و همکاران، ۲۰۰۹٫م).

در این مسئله سعی بر این است که مجموعه ­ای از منابع معین، متشکل از کلاس­ها، اساتید و دروس تحت شرایط خاص به مجموعه ­ای از ساعت­های درسی اختصاص یابد (خلیلی و منصورزاده، ۱۳۸۵). با توجه به توضیحات و پیچیدگی مسئله، روش­های مختلفی برای حل این مسئله در مقالات مختلف پیشنهاد شده است (غافری، ۱۳۸۷)، مانند برنامه­ ریزی­های خودکار (باشی زاده، ۱۳۹۱) و در نظرگیری معیار­های ارزیابی نظیر ترجیحات اساتید ­(­اولویت زمانی و اولویت درسی­) و رعایت محدودیت­هایی مانند تعداد ظرفیت کلاس­ها ‌می‌باشد (راستگار­امینی، ۱۳۹۱).

در مسئله زمان­بندی کلاس­های دانشگاه، این محدودیت­ها به دو دسته محدودیت­های سخت و محدودیت­های نرم گروه بندی می­شوند. محدودیت­های سخت، محدودیت­هایی هستند که در هر زمان­بندی، باید رعایت شوند. اگر یک زمان­بندی، این دسته از محدودیت­ها را نقض کند، آن زمان­بندی پذیرفتنی نخواهد بود. هر چه این محدودیت­ها بیشتر برآورده شوند، زمان­بندی به دست آمده از مطلوبیت بیشتری برخوردار خواهد بود (بابایی زاده، ۱۳۹۰).

الگوریتم ژنتیک یکی از قوی­ترین و پرکاربردترین الگوریتم­ها در مسائل جستجو و بهینه­ سازی است. یکی از دلایل محبوبیت الگوریتم­های ژنتیکی عدم نیاز به مدل ریاضی سطح بالا و پیشرفته ‌می‌باشد، این الگوریتم­ها از قانون تکامل پیروی ‌می‌کنند. عمل تکامل توسط آمیزش کروموزوم­ها و عمل جهش بر روی آن ها انجام می­ شود و کروموزوم­هایی که دارای برازندگی بیشتری هستند، شانس بیشتری برای انتقال به نسل­های بعد را دارند یکی از دلایل محبوبیت الگوریتم­های ژنتیکی عدم نیاز به مدل ریاضی سطح بالا و پیشرفته ‌می‌باشد (مسعودیان و استکی، ۱۳۸۸). این الگوریتم­ها بر روی یک سری از جواب­های مسئله، به امید به دست آوردن جواب­های بهتر، قانون بقای بهترین را اعمال می­ کند. در هر نسل به کمک فرایند انتخابی متناسب با ارزش جواب­ها و تولید مثل جواب­های انتخاب شده به کمک عملگرهایی که از ژنتیک طبیعی تقلید ‌شده‌اند، تقریباً جواب­های بهتری از جواب نهایی به دست می ­آید (باوی و صالحی، ۱۳۸۹).

۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

مسئله زمان­بندی کلاس­های دانشگاه، چالشی جدی برای مدیران دانشگاهی در هر نیم­سال تحصیلی است، زیرا در این­گونه مسائل با محدودیت­های فراوانی مواجه خواهیم بود، تمامی محققان در این زمینه اتفاق نظر دارند که مسئله جدول­های زمانی دارای فضای پاسخ نمایی بوده و مانند تمامی مسائل NP-hard نیاز به استفاده از الگوریتم­های هوشمند جهت حل آن اجتناب ناپذیر است (غافری، ۱۳۸۷).

دستیابی به یک برنامه زمان­بندی پذیرفتنی که محدودیت­های سخت را برآورده نماید و بتواند محدودیت­های نرم را تا حد ممکن برآورده کند، کاری بس دشوار و بسیار زمان­بر است (بابایی زاده، ۱۳۹۰). ‌در مورد محدودیت­های سخت ‌می‌توان به قوانین و مقررات آموزشی اشاره نمود که این گونه محدودیت­ها حتماً باید در نظر

گرفته شوند زیرا نشان­دهنده اهمیت نحوه برنامه­ ریزی درسی ‌می‌باشد (حاجی یخچالی، ۱۳۷۸)، و رعایت نکردن این قوانین و مقررات به عنوان محدودیت­های سخت نشان­دهنده نامعتبر بودن برنامه درسی ‌می‌باشد (دهقانی و ذاکر تولائی، ۱۳۸۵ ).

‌بنابرین‏ با توجه به افزایش تعداد رشته­ ها و دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده در هر نیم­سال تحصیلی در دانشگاه علم و هنر یزد به برنامه­ای جامع که علاوه بر رعایت کردن محدودیت­های سخت و نرم بتواند در زمان کم جواب­های بهینه را در بهترین شرایط ایجاد کند نیاز است.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 165
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 دانش ضروری برای موفقیت در ارز دیجیتال
 پیشگیری و درمان پارواویروس سگ‌ها
 دلایل عقیم‌سازی گربه‌ها
 درآمد از نقد و بررسی محصولات آنلاین
 فروش الگوهای گرافیکی وبسایت
 انتخاب بهترین غذای خشک سگ
 مصرف سیب‌زمینی برای سگ‌ها
 تغذیه سالم سگ ژرمن شپرد
 افزایش درآمد طراحی گرافیک آنلاین
 درآمد از آموزش مهارت‌های دیجیتال
 انتخاب ظرف خاک مناسب گربه
 نشانه‌های بیماری در گربه‌ها
 درآمدزایی از اپلیکیشن‌ها
 نگهداری طوطی برزیلی (کوتوله)
 درآمد از یوتیوب با محتوای تخصصی
 معرفی نژاد سگ شپرد استرالیایی
 راه‌های درآمد از فریلنسری
 اشتباهات مهلک در طراحی لوگو هوش مصنوعی
 بیماری کوشینگ در سگ‌ها
 ایجاد رابطه پایدار و امن
 نگهداری سگ پامرانین در آپارتمان
 تحلیل رقبا در فروشگاه آنلاین
 افزایش فروش لوازم ورزشی
 نشانه‌های پیری در سگ‌ها
 دلایل احساس گم‌شدگی در رابطه
 ایجاد تعادل در رابطه عاشقانه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان