از دیگر پروژه های اجرا شده در آمریکا میتوان به کلاسون پونیت در نیویورک اشاره نمود. کلاسون پونیت با تعداد ۴۰۰ واحد مسکونی در بخش برانکس جنوبی شهر نیویورک در مقایسه با مناطق دیگر شهر از آمار جرائم بالایی برخوردار بود. این شهرک از ۴۸ بلوک خانههای ردیفی تشکیل شده و ساختمانها بدون آسانسور در تعداد طبقات کم با تراکم ۲۵ واحد در هر جریب احداث شده که در زمره استانداردهای بالای تراکم جمعیتی است همچنین فضاهای پارکینگ و سطوح خیابانها به میزان ۱۵ درصد سطح کل برای هر واحد مسکونی در نظر گرفته شده بود. این مجموعه در زمان جنگ جهانی دوم احداث شده است، زمانی که مردم کمی دارای اتومبیل بودند و پروژه حالت پادگان و محیط نظامی داشت، مردم قربانی جرایم بودند و از ترس گانگسترها و فروشندگان مواد مخدر آرامش نداشتند. در عین حال مسئولین شهرک بودجه کمی برای ارتقاء و پیشرفت پروژه در اختیار داشتند. در این زمان اسکارنیومن برنامهای برای ساماندهی این شهرک ارائه نمود که اهداف و راهبردهای آن به این شرح میباشد:
-
- احساس مسئولیت ساکنین نسبت به محیط خودشان را تقویت و افزایش داده و به وسیله تقسیم بندی فضاهای عمومی مشترک بین بلوکها این فضاها در کنترل خانوادههای همان قسمت ها باشد و در قسمت های خودشان بتوانند به طور سمبلیک فضاهایی را شخصیسازی بکنند.
-
- کاهش تعداد پیادهروهایی که دسترسی را به تمامی نقاط شهرک محدود کند و قسمت های اصلی را تشویق به تعمیر و استفاده زیاد توسط ساکنین نماید و فقط کسانی که پیادهرو در جلوی منازلشان قرار دارد از آن استفاده نمایند. استفاده از این فضاها و بازی بچهها و نشستن اطراف آن مخصوص ساکنین همان بلوک باشد.
-
- به منظور افزایش مراقبت و کنترل فضاهای کنار خیابانها برای قدم زدن در اوقات عصر باید نورپردازی تقویت گردد.
-
- ساکنین و مستأجرین طبقه اول با احساس مسئولیت و حساسیتهای بیشتری اطراف بلوک را مراقبت نمایند.
-
- برای پیشرفت تصویر ذهنی ساکنین و مردم شهر قسمت های خارجی و اطراف پروژه را بعد از انجام تغییرات داخلی با مصالح مختلف و نو اعم از مصالح و موانع فیزیکی و رنگآمیزی و پوشش گیاه تغییر داده و مرمت نمایند.
- برای کاهش برخوردهای عمومی بین ساکنان درون پروژه سطوح مخصوصی را برای هر یک از گروه های سنی اختصاص و مورد استفاده آنان قرار دهد. (حشمتی، ۱۳۸۲،۸۰-۸۲)
از دیگر پروژه هایی که در آمریکا توسط اسکارنیومن ساماندهی و اجرا گردیده و بسیار مؤفق عمل نموده، ساماندهی محله پنج بلوط شهر دیتون میباشد. این محله منطقهای مسکونی به وسعت نیم مایل مربع است که در یک مایلی شمال مرکز شهر قرار گرفته است. این منطقه شامل ۲۰۰۰ خانوار یا ۵۰۰۰ نفر جمعیت است که در خانههای یک یا دو خانواری و یا ساختمانهای آپارتمانی زندگی میکنند. دیتون نیز به مانند بیشتر شهرهای آمریکا، با گسترش حومهنشینی پس از جنگ جهانی دوم مواجه بوده است. خروج جمعیت متوسط از شهر با جایگیری مجدد تجهیزات تجاری، صنعتی و ساختمانهای دفتری همراه بوده است. این جمعیت در آغاز متشکل از خانوارهای مالک کارگر بود، اما بعداً با اجارهنشینان کم درآمد که اغلب آمریکاییهای آفریقایی تبار بودند ـ جایگزین شد. از جمله مسائلی که محله با آن مواجه بوده میتوان به این موراد اشاره نمود: ترافیک سنگین، افزایش جرم و جنایت، حضور فروشندگان مواد مخدر و خانههای تک خانواری که تبدیل به استفاده چند منظوره میشوند و ادامه جایگزینی مالکان از قشر متوسط با اقلیت مستأجر کم درآمد.
اسکارنیومن برای حل این معضلات ایده مجموعه همسایگی را پیشنهاد داد و پلان جدید محله را با مشارکت مردم در طی جلساتی ارائه نمود. وی اصول خاصی را برای تعریف مجموعه همسایگی به کار بست که عبارت بودند از:
-
- کوچک بودن شرط لازم برای هویت بخشیدن است. بنابرین مجموعه همسایگی نباید دارای بیشتر از سه تا شش خیابان باشد. ترکیببندی بهینه برای یک مجموعه همسایگی شامل تقاطع یک عنصر عمودی با دو عنصر افقی است. فقط یک نقطه تقاطع باز است و بر پنج تای بقیه دروازههایی بسته می شود.
-
- دوربرگردان نباید بیش از اندازه بزرگ باشد. بزرگ بودن آن ساکنان را از مسیر خود دور می کند و ترافیک شلوغ داخلی را سبب می شود.
-
- مجموعه همسایگی باید از یک گروه از خیابانهایی که دارای هویتهای مشابه خانهسازیاند تشکیل گردد به عنوان مثال، نوع بنا (به هم پیوسته، نیم پیوسته، خطی)، اندازه ساختمان، اندازه قطعه، عقبنشینی از خیابان، مصالح بنا، نوع معماری و تراکم.
-
- برای تسهیل دسترسی وسایل نقلیه اضطراری، دسترسی به دروازه ورودی از هر مجموعه همسایگی باید از خیابانهای شریانی باشد. تا آنجا که امکان دارد، این دروازهها باید در حاشیه همسایگی محله پنج بلوط بوده، تا افراد از بیرون به راحتی بتوانند راهشان را پیدا کنند.
- دسترسی به شریانهای اصلی باید به نحوی طراحی شود که در عین سهولت، ترافیک را به درون محله هدایت نکند.
با اعمال این اصول و اجرای پروژه واحدهای همسایگی مطابق اظهار دپارتمان پلیس کل جرائم ۲۶% و جرائم شدید تا ۵۰% کاهش یافته است. (همان منبع ،۸۷)
ج) انگلستان
انگلستان یکی از کشورهای پیشرو در نظاممند کردن طراحی و برنامه ریزی شهری است. در این زمینه اسناد بسیاری وجود دارد که عمدتاًً مصوب هیئت دولت و به تأیید نخست وزیراند. در این کشور طراحی به منظور حذف جرایم و برای ایمنی جامعه باید مبنای اصلی برنامه ریزی و توسعه های جدید باشد. در همین ارتباط در بخش ۱۷ قانون جرایم و بینظمی سال ۱۹۹۸ از مسئولان محلی خواسته شده است که عملیات خود را با مدنظر قرار دادن تأثیر آن بر جرمخیزی و بینظمی و با در نظر گرفتن نکاتی برای کاهش این موارد، به انجام برسانند.
مهمترین سندی که ارتباط با کاهش جرایم از طریق طراحی و برنامه ریزی شهری در دولت مورد تأیید قرار گرفته است تحت عنوان “مکانهایی امن، سیستم برنامه ریزی و پیشگیری از جرم” است که به تفصیل به آن میپردازیم. اما از جمله سایر مواردی که میتوان ضوابط مربوط به طراحی و برنامه ریزی به منظور کاهش جرم را از آن استخراج کرد، “راهنمای طراحی و ابزار اجرایی برنامه ریزی در مراکز شهری است. اهداف ارائه این راهنما همانطور که از نام آن پیدا است، پرداختن به موضوع طراحی شهری در مراکز شهری انگلستان است؛ همچنین سیاستهای دولت برای برنامه ریزی مراکز شهری آینده در آن نمایان است. در بخشی از این راهنما تحت عنوان طراحی و قلمرو عمومی (Design and Public realm) به مواردی اشاره شده است که در راستای توسعه پایدار جامعه به فراهم آوردن محیطی با کیفت بالا و ایمن در مراکز شهری کمک می کند. اصول طراحی مرتبط با بحث ما برای توسعه مراکز شهری در این سند به شرح زیر است:
توسعه باید:
-
- به طور معمول در جهتی باشد که رو به خیابان داشته باشد.
-
- حداکثر فعالیت را در بر خیابان ایجاد کند.
-
- دسترسی هم سطح از قلمرو عمومی را فراهم کند.
-
- در مواردی که توسعه در لبه مرکز صورت میگیرد دسترسی پیاده مناسبی را به مرکز ایجاد کند.