بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران (خدامی پور و قدیری، ۱۳۸۹).
هدف این تحقیق، بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، در بورس اوراق بهادار تهران است. در این مطالعه، برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و اجزای اقلام تعهدی، به ترتیب از دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و مدل تعدیل شده جونز با رویکرد مبتنی بر خطای برآورد، استفاده شده است. فرضیات تحقیق بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از ۱۰۱ شرکت برای یک دوره ۷ ساله، از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ و با بهره گرفتن از مدلهای رگرسیون ساده و چند متغیره و روش داده های پانل، مورد آزمون قرار گرفته است. که این فرضیات به شرح زیر میباشند:
فرضیه اول: بین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و قدر مطلق کل اقلام تعهدی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
-
- فرضیه اول: بین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و قدر مطلق کل اقلام تعهدی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
-
- فرضیه دوم: بین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و قدر مطلق کل اقلام تعهدی غیرعادی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
-
- فرضیه سوم: بین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و قدر مطلق کل اقلام تعهدی، با در نظر گرفتن اثرات متغیرهای کنترلی نقدشوندگی سهام، اندازه شرکت، نسبت مالکیت نهادی و تغییرپذیری بازده سهام، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
- فرضیه چهارم: بین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و قدر مطلق کل اقلام تعهدی غیرعادی، با در نظر گرفتن اثرات متغیرهای کنترلی نقدشوندگی سهام، اندازه شرکت، نسبت مالکیت نهادی و تغییرپذیری بازده سهام، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از این است که میان اقلام تعهدی غیرعادی و عدم تقارن اطلاعاتی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، به طوری که با افزایش میزان اقلام تعهدی غیرعادی، عدم تقارن اطلاعاتی نیز افزایش مییابد. با این حال، نتایج تحقیق، رابطه معنی داری را میان قدر مطلق کل اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی، نشان نمیدهد. همچنین یافته های تحقیق بیان گر وجود یک رابطه منفی و معنی دار میان نقدشوندگی سهام، اندازه شرکت و نسبت مالکیت نهادی با عدم تقارن اطلاعاتی است. در ارتباط با تغییرپذیری بازده سهام نیز نتایج نشان دهنده وجود یک رابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی و تغییرپذیری بازده سهام است.
بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران (قائمی و وطن پرست، ۱۳۸۴).
در این مقاله، نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله اطلاعات منتشر شده از سوی شرکتها، اعلان سود برآوردی هر سهم برای سال مالی آینده است. در این پژوهش وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تأثیر آن بر روی قیمت سهام و حجم مبادلات در روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، متشکل از ۱۲۱ مورد اعلان سود برآوردی شرکتها در طول سالهای ۱۳۸۳-۱۳۸۱ است. فرضیه های این تحقیق به صورت زیر میباشد:
-
- فرضیه ۱: دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود نسبت به دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود بیشتر است.
-
- فرضیه ۲: حجم مبادلات قبل از اعلان سود، بیشتر از حجم مبادلات پس از اعلان سود است.
- فرضیه ۳: اعلان سود منجر به تعدیل قیمت سهام میشود.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که در طی دوره مطالعه، عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران بین سرمایه گذاری وجود داشته و این امر در دوره های قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دوره های پس از اعلان سود است. هم چنین مشخص شد که عدم تقارن اطلاعاتی با حجم مبادلات و قیمت سهام مرتبط بوده است به طوری که در دوره قبل از اعلان سود حجم مبادلات افزایش یافته و قیمت سهام شرکتها نیز دچار نوسان شدند.
احمد پور و عجم (۱۳۸۹) در بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس پرداختند و نشان دادند که کیفیت اقلام تعهدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنی داری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
۲-۱۳-۲ پژوهشهای خارجی
چن[۲۸] (۲۰۰۹) به بررسی اثر هموارسازی سود بر عدم اطمینان اطلاعاتی، بازده سهام و هزینه سرمایه پرداخت. نتایج نشان میدهد که هموارسازی سود منجر به کاهش عدم اطمینان اطلاعاتی واحد تجاری میشود. شواهد حاکی از آن است که بازار، هموارسازی سود را ارزش گذاری کرده و پاداشی را برای واحدهای تجاری هموار کننده سود در نظر میگیرد، به طوری که واحدهای تجاری هموار کننده سود به طور معناداری بازده غیرعادی بالایی را در بازه زمانی اعلام سود دارند. در نهایت، هموارسازی سود هزینه سرمایه واحد تجاری را کاهش میدهد.
لافلند[۲۹] (۲۰۰۷) و همکاران استدلال میکنند که کاربرد فرصتطلبانه هموارسازی سود ممکن است بر شفافیت داده های حسابداری گزارش شده تأثیر معکوس بگذارد. از نتایج اقتصادی عدم شفافیت این است که بر سطح رضایت سرمایه گذاران برای معامله سهام شرکت اثر میگذارد؛ در نتیجه شفافیت کم یا کاهش یافته باعث کاهش نقدشوندگی، افزایش ریسک نقدشوندگی و افزایش هزینه سرمایه میشود. هزینه بالای معاملات مربوط به سهام با نقدشوندگی پایین، ممکن است باعث ابهام و عدم کشف قیمت سهم شود.
زو[۳۰] (۲۰۰۷) در پژوهشی با طبقه بندی شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول به بررسی تأثیر چرخه عمر بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک پرداخت. یافته های وی نشان میدهد که میزان مربوط بودن و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله افول، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار هستند.
باچاریا و همکاران[۳۱] (۲۰۰۹) خاطر نشان کردند که اگرچه سود یکی از مهمترین ارکان افشای عمومی است، ولیکن تحقیق وی مبنای درستی جهت استنباط یک رابطه منطقی بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی ارائه نمیدهد. آن ها دلایل متفاوتی را برای دستیابی به این نتایج با بهره گرفتن از اندازه های کوچکتر نمونه و شرکتهای فرعی ذکر کردند.