به این منظور سرعت بخشیدن به نرخ های پس انداز و سرمایه گذاری و افزایش سطح بهره وری از اهداف اولیه پنج برنامه پیاپی این کشور بوده است. با این وجود نرخ بیکاری در میان جوانان به دلیل کمبود امکانات افزایش یافته است. به این جهت کشورسیاست های دیگری راکه اغلب آن ها بر اشکال مختلف آموزش های فنی و حرفه ای متکی است به اجرا گذاشته است که از جمله روش های مهم پذیرش حرفه گرایی[۷۹] در آموزش متوسطه در سال های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۲ بود. اهداف طراحی شده برای سال های ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ سوق دادن ۱۰ تا ۲۵ درصد از دانش آموزان دبیرستانی برای مطالعه در زمینههای حرفه ای فراتر از دریافت گواهی امتحانات دبیرستان بود. اهداف این طرح عبارت بودند از: بهبود قابلیت های شغلی در دانش آموزان، کاهش شکاف بین عرضه و تقاضای نیروی انسانی ماهر و ایجاد یک جایگزین برای کسانی که آموزش های عالی را بدون هدف خاصی دنبال میکردند .(پراوین ویزاریا: ۲۰۰۳: ۳۲) .
کوبا نیز از زمان انقلاب تا کنون ارزش زیادی را برای برقراری ارتباط بین مطالعه و کار قائل شده است و از این طریق نه تنها آموزش ها را مؤثر و کار آمد نموده است، بلکه بخش قابل توجهی از هزینه های آموزشی را نیز از طریق فراگیران ( نیروی کار مولد ) تامین نموده است. به علاوه، کار مولد همچنان بخش مهمی از دوره تحصیل را تشکیل میدهد .
اتخاذ چنین سیاستهایی از جمله اولین اقدامات اساسی در پرورش روحیه کارآفرینی است و در مقابل این دیدگاه قرار دارد که به کار آفرینی صرفا” به عنوان نوعی ویژگی نگریسته شده است( تولنشینو، ۱۹۹۵ :۳۱۱)[۸۰] مطالعات انجام گرفته در ۴۰ سال گذشته این واقعیت را نشان دادهاند که هم جنبههای وراثتی و هم وجود فرصتهای فراهم آمده در محیط در پرورش افراد کارآفرین مؤثر بوده اند(ام هارپر، ۱۹۸۳: ۸۶)[۸۱]. شواهد حاکی از آن است که مداخله های نظام مند از طریق برنامه های آموزش و توسعه آن هم با شناخت گروههای هدف و نیاز[۸۲] بازار کار، در شکل دهی به فعالیتهای کار آفرینانه اثر بخشی بالایی را به همراه داشته است. با این توضیح که نیازها ایستا نیستند و تغییر در شرایط محیط نیازهای آموزشی جدیدی را طلب میکند (گیب، ۱۹۹۱: ۲۱)[۸۳].
برای پی بردن به اهمیت پرورش روحیه کارآفرینی کافی است بدانیم که فقط بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ در کشور آمریکا قریب به ۸/۱۰ میلیون شغل بر خاسته از فعالیتهای کارآفرینانه به وجود آمده است که در مقایسه با حذف ۳/۸ میلیون شغل به سبب سیاستهای کوچک سازی و بهره ور کردن فعالیتها، اقدامات کارآفرینانه به ایجاد قریب به ۵/۲ میلیون فرصت شغلی به طور خالص کمک کردهاست و اثرات منفی ناشی از بیکاری را بر طرف ساخته است( وب سایت: اس بی ا.جی او وی.ادو/اسیتس/.)[۸۴].
در دو مطالعه دیگر نیز نشان داده شده است که وجود سرمایه انسانی بالا به طور مثبت با سودآوری کسب و کار همبستگی داشته است و به عنوان مهمترین عامل رشد در محیط پر تلاطم کنونی شناخته شده است(جی گیمنو، تی بی فولتا، سی کوپر و سی وای وو، ۱۹۹۷ و بی هواینگ، ۱۹۹۸: ۱۱۱)[۸۵].
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
پژوهش حاضر به بررسی نقش و جایگاه آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه منابع انسانی، دراستان چهارمحال و بختیاری ( مطالعه موردی مهارت آموختگان شاغل بخش خصوصی) می پردازد. در این فصل به تفضیل روش تحقیق،جامعه و نمونه آماری، متغییرهای تحقیق، ابزار اندازه گیری، چگونگی جمع آوری اطلاعات، تعیین روایی و پایایی پرسشنامه و روش های تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق پرداخته خواهد شد.
۳-۲ روش تحقیق
در این تحقیق به سنجش نتیجه و اثرگذاری که به دنبال پدیدهای معین و تلاشی مشخص شکل میگیرد، توجه می شود یعنی به بررسی اثرهای حاصل از بررسی نقش و جایگاه آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه منابع انسانی، دراستان چهارمحال و بختیاری می پردازد لذا از نوع توصیفی محسوب می شود و از طرفی دیگر چون به مطالعه رابطه موجود بین دو متغیر یا دو پدیده توجه میشودیعنی دربارۀ نوع و میزان رابطه موجود بین نقش و جایگاه آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه منابع انسانی را که طی آن، نوع و میزان همبستگی بین آن ها مورد مطالعه قرار میگیرد، میتوان این تحقیق را از نوع همبستگی به حساب آورد. لذا روش تحقیق این پژوهش ازنوع توصیفی – همبستگی میباشد.
۳-۳ جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مهارت آموختگان شاغل بخش خصوصی استان چهارمحال و بختیاری است.که طبق آمار ارائه شده از اداره کل آموزش فنی و حرفه ا ی استان، تعداد۱۶۶نفر دانش آموخنه در بخش خصوصی مشغول خدمت هستند.تعداد نمونه آماری در این تحقیق با بهره گرفتن از فرمول کوکراین برابر ۱۱۶ نفر تعیین شد.
به منظور تعیین حجم کلی نمونه ای که باید از جامعه مورد مطالعه انتخاب گردد و این افراد پاسخگوی پرسشنامهء تحقیق باشند از فرمول کوکران به شرح ذیل استفاده شد:
حجم نمونه :n حجم جامعه: N واریانس جامعه: S احتمال داشتن صفت مورد نظر: P
احتمال نداشتن صفت مورد نظر: q تی استیودنت که برای جامعه بالاتراز ۱۲۰ در سطح ۵% برابر ۹۶/۱ میباشد: t2 t²Pq N
n = ———————-
(N-1) d² + t²Pq
-
- – dob ↑
-
- – Werner ↑
-
- – Peravin Vizara ↑
-
- – Beker ↑
-
- – The Human resourseM anagement ↑
-
- – Knowledge ↑
-
- – Education ↑
-
- – Communacations ↑
-
- – CH.T Geraham ↑
-
- – Keristomer Langdel ↑
-
- – Hersi Pal ↑
-
- ۱-Knowledge base Economy ↑
-
- -Human Capital. ↑
-
- ۳-Vocational and Technical Eduactions ↑
-
- ۴- Knowledge-Worker. ↑
-
- .Formal Education ↑
-
- .Continuous Education ↑
-
- .Non-Formal Education↑
-
- – Learning Organization ↑
-
- – KIRK PATRICK ↑
-
- – Artor ber ↑
-
- – Jarvis ↑
-
- -formal ↑
-
- -nonformal ↑
-
- – Formal Training ↑
-
- -Informal Training / nonformal ↑
-
- – Hersi Pal ↑
-
- – Mayer ↑
-
- – Paowo ↑
-
- -Hoves lid ↑
-
- -Kamuchi ↑
-
- -Baxel ↑
-
- -Paauwe & Boselie ↑
-
- -Alen & Wright ↑
-
- – Myles & Sno ↑
-
- – Snel:1992 ↑
-
- – John ↑
-
- – De Cieri & Dowling, 1998:6-7 ↑
-
- .Lecture ↑
-
- .Audiovisual Presentation ↑
-
- .Self Directed Learning(SDL) ↑
-
- .Independent Study ↑
-
- .Programmed Instruction(PI) ↑
-
- .Experimental Training Methods ↑