دهاوان (۱۹۹۷) در پژوهشی به بررسی رابطه جریان اطلاعات آزادانه و تأمین مالی خارج از ترازنامه پرداخت. یافته های وی حاکی از این است که اگر جریان اطلاعات آزادانه باشد، تأمین مالی خارج از ترازنامه از طریق بهبود در نسبتهای کلیدی باعث افزایش ارزش شرکت میگردد.
در پاسخ تحقیق دهاوان، تحقیقی که توسط آکرلف (۱۹۹۷) انجام شده، چنین نتیجه گیری نمود، که در واقع اطلاعات می تواند به صورت کاملاً آزادانه جریان داشته باشد و هرینههای سنگین و پیچیدگیهای مربوط، منجر به تضعیف جریان اطلاعات میشوند. در این تحقیق، به این پرسش که آیا تأمین مالی خارج ترازنامه منجر به ارزش افزایی برای شرکت می شود یا نه، پاسخ داده نشده است.
۲-۳-۱-۲ پیشینه پژوهشهای داخلی
مرادزاده فرد و فرامرز (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان مطالعه تأثیر تأمین مالی خارج از ترازنامه بر ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نتیجه این شده که تأمین مالی خارج از ترازنامه بر بالا بردن ارزش شرکت تأثیر مثبت نداشته و حتی میتوان گفت اثر منفی و عکس داشته است.
۲-۳-۲ بخش دوم: پیشینه واکنش سرمایه گذاران
۲-۳-۲-۱ پیشینه خارجی
میشایل پوزنر و همکاران (۲۰۱۳) با در نظر گرفتن گروهی از مطالعات در ارتباط با فرهنگ و سرمایه اجتماعی و به صورت ویژه اعتماد، همچنین مطالعات انجام شده در ارتباط با واکنش سرمایه گذاران به اطلاعات منتشر شده از سوی شرکتها، در تحقیقی با عنوان وقتی که شرکتها حرف میزنند؛ آیا سرمایه گذاران گوش میکنند؛ سطح اعتماد در یک کشور که بر درک سرمایه گذاران و بهره گیری از اطلاعاتی که توسط شرکتها منتشر می شود؛ را بررسی میکنند. در این تحقیق دو فرضیه رقیب در نظر می گیرند: از یک سو اطلاعات درآمد شرکتهای بزرگ با اعتبار بیشتر اعتماد سرمایه گذاران در جوامع بیشتر و در نتیجه واکنش سرمایه گذاران را جلب می کند. از طرف دیگر، اعتماد اجتماعی، نگرانی سرمایه گذاران را از ارزشهای اخلاقی و اطلاعات سود شرکت را کاهش میدهد. در ادامه با در نظر گرفتن نتایج تحقیقات پیشین و با استدلال از آنها، در سه فرضیه دیگر به صورت جدا موارد؛ اعتماد و نهادهای رسمی جانشین هستند، حفاظت از سرمایه گذار و الزامات افشا، سطح سواد سرمایه گذاران و عدم تقارن اطلاعات را مورد بررسی قرار میدهد. در این پژوهش با توجه به ویژگیهای متفاوت شرکت در سطح کشورها متغیرهای کنترلی زیادی را در نظر می گیرند.
نتایج تحقیق بیان می کند که واکنش سرمایه گذاران به اخبار واطلاعات سود منتشر شده از سوی شرکتها به میزان قابل توجهی به اعتماد در کشورها بستگی دارد. با در نظر گرفتن خصوصیاتی در سطح کشور ازجمله منشأ قانونی، حمایت از سرمایه گذاران، الزامات افشا، کیفیت سود ودیگر ابعاد فرهنگی نتیجه به دست آمده مستندتر می شود. اثراعتماد بر واکنش سرمایه گذاران به دنبال الزامات افشا و حفاظت از سرمایه گذاران ضعیف، سطح آموزش پایین و هنگامی که سطح عدم تقارن اطلاعات بالا ست، تحت تأثیر قرار میگیرد. بنابرین، نتایج دیگر پژوهش بیان می کند که:
۱) هنگامی که حفاظت از سرمایه گذار و الزامات افشا در یک کشور ضعیف باشند؛ اعتماد به عنوان جایگزینی برای نهادهای رسمی مطرح می شود.
۲) هنگامی که سطح آموزش یک کشور پایین است، افراد کمتر تحصیل کرده در تصمیمات اقتصادی خود بر اعتماد تکیه میکنند.
۳) هنگامی که عدم تقارن اطلاعات در سطح بالایی باشد، از این مفهوم که اعتماد نقش مهمی را در محیط فقیر از نظر اطلاعات دارد، حمایت می کند.
لنگ، لینز و مافیت (۲۰۱۲) در تحقیقی به بررسی رابطه بین شفافیت در سطح شرکت، نقدینگی بازار سهام و ارزیابی در کشورها با تمرکز بر ارتباطهای گوناگون با توجه به ویژگیهای شرکت و محیطهای اقتصادی پرداختند. در آزمون اول ارتباط شفافیت با هزینه های معامله و نقدینگی بازار سهام بررسی می شود که جهت اندازه گیری شفافیت از چند متغیر شرکت با توجه به تحقیقهای پیشین از جمله میریت سود، کیفیت حسابرس و تعهد به استفاده از استانداردهای حسابداری بین المللی و استفاده از اجماع اطلاعات خارج از شرکت مثل پیش بینی تحلیلگران استفاه شده است. با در نظر گرفتن محیط بین المللی و با توجه به اینکه ارتباط بین شفافیت، نقدینگی و هزینه سرمایه وارزیابی شرکت در سراسر کشورها، توسط عوامل سازمانی و در سطح بنگاه و با تنوع در سری زمانی در عدم قطعیت تحت تاثیر قرار میگیرد ؛ و با در نظر گرفتن متغیرهای اندازه گیری شفافیت نتایج ذیل به دست آمده است: به دنبال مشاهدههای کمتر از مدیریت سود، نقدینگی بالاتر و هزینه های معامله پایینتراست، با در نظر گرفتن متغیرها؛ نقدینگی بالاتر و هزینه های معامله پایینتر است و اینکه مقدار اقتصادی بیانگر ارتباط معنادار اقتصادی بین شفافیت با نقدینگی است.
در آزمون دیگر، حد اهمیت شفافیت در سطح بنگاه در سراسر سیاستهای اقتصادی متفاوت است را بررسی می کند. با انتظار از اهمیت شفافیت در سطح بنگاه به جهت تقاضای سرمایه گذاران به اطلاعات بیشتر به دنبال عدم اطمینانی که محیط شرکت ایجاد می کند، مورد را در سه جنبه، سطح کشور، سطح شرکت و زمان بررسی می کند.
در سطح کشور، استدلال میکنند که اهمیت شفافیت در سطح بنگاه در کشورهای مبتلا به کدورت به طور کلی بیشتراست. نمونه را بر اساس چند اقدامات سازمانی و پیدا کردن ارتباط بین شفافیت و نقدینگی در سطح بنگاه به ویژه در کشورهایی که در آن به احتمال زیاد خرید و فروش قوی قابل توجهی وجود دارد، الزامات افشای نسبتاً ضعیف است و نفوذ رسانه کم است تقسیم می کند. هنگامی که حفاظت از سرمایه گذار، الزامات افشا و نفوذ رسانههای گروهی فقیر هستند؛ ارتباط بین شفافیت و نقدینگی در دوره نوسانات بالا برجستهتر است. در سطح شرکت؛ با توجه به تنوع در سطح بنگاه و مشکلات حکومتی ارتباط بین شفافیت و نقدینگی بررسی می شود که با توجه به در نظر گرفتن سطح بالایی از تمرکز مالکیت، شفافیت به نقدینگی بالایی منجر می شود.
از نظر تغییرات سری زمانی به این نتیجه دست یافت که نوسانات بالا با سطح بالایی از شفافیت، نقدینگی را کاهش میدهد و این اهمیت شفافیت را در دورههایی که عدم قطعیت بیشتر است را میرساند.در نهایت نشان میدهد که نقدینگی یک کانال قابل توجهی است که از طریق آن ، شفافیت بر ارزیابی بنگاه و هزینه حقوق صاحبان سرمایه سهام تاثیر میگذارد.