۲۶-۲ یافته های پژوهشی داخلی و خارجی در خصوص موضوع
در این قسمت ابتدا پژوهشهایی عنوان خواهد شد که در آنها طرحواره درمانی موجب کاهش فعالیت طرحوارههای ناسازگار اولیه شده است و سپس پژوهشهایی که به بررسی طرحواره درمانی و رضایت زناشویی پرداختهاند، مرور خواهد شد.
هنرپروران، نظیری و محمدنژاد (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه در زنان افسرده سال ۱۳۸۸ که بر روی ۲۰ زن افسرده که به شیوه تصادفی انتخاب شده بودند، به این نتیجه دست یافتند که طرحواره درمانی به شیوه گروهی در کاهش طرحوارههای ناسازگار حوزه های بریدگی و طرد، دیگر جهتمندی و گوش به زنگی بیش از حد بهگونه ای معنادار مؤثر بود.
همچنین کاملی، قنبریهاشمآبادی و محمدیانشعرباف (۱۳۹۰) در پژوهش خود با عنوان بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بیسرپرست و بدسرپرست به این نتیجه دست یافتند که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره تأثیر معناداری بر تعدیل طرحوارههای بازداری هیجانی، خود تحول نیافته، وابستگی، نقص، محرومیت هیجانی، استحقاق، خودکنترلی ناکافی، بی اعتمادی، اطاعت، انزوای اجتماعی، فداکاری و آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری داشته است.
همینطور در پژوهشی با عنوان مقایسه اثربخشی تکنیکهای شناختی و هیجانی طرحواره درمانی بر کاهش طرحوارههای ناسازگار اولیه افراد افسرده که توسط دارابی، برجعلی و اعظمی (۱۳۹۳) بر روی ۴۳ نفر از افراد افسرده انجام شد به این نتیجه دست یافت که نمره کلی طرحوارههای ناسازگار همه بیماران در دو گروه پس از پایان مداخله کاهش پیدا کرد و این حاکی از اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش فعالیت طرحوارههای ناسازگار است.
همچنین مکوندحسینی، رضایی و عزالدین (۱۳۹۳) در پژوهش خود با عنوان اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست به این نتیجه دست یافتند که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در طی ۱۲ جلسه تنها توانست فعالیت طرحوارههای بازداری هیجانی، خود تحول نیافته ، و استحقاق/ بزرگمنشی را کاهش دهد.
هاتفیپور، محمدیانشعرباف، فریدحسینی و مشهدی (۱۳۹۳) نیز در پژوهش خود با عنوان به این نتیجه دست یافتند که طرحواره درمانی گروهی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و تعدیل فعالیت طرحوارههای بازداری هیجانی، استحقاق/ بزرگمنشی، اطاعت، بی اعتمادی/ بدرفتاری، نقص/ شرم و وابستگی/ بیکفایتی می شود. همچنین علائم بیماری در مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز کاهش پیدا کرد.
در پژوهش دیگری با عنوان اثربخشی و تداوم طرجواره درمانی به شیوه گروهی در درمان دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی که توسط صفارینیا، زارع، کرمی و سلگی (۱۳۹۳) بر روی ۳۵ نفر از دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعهکننده به مراکز مشاوره دانشگاه های کرمانشاه انجام شد به این نتیجه دست یافت که طرحوارههای محرومیت هیجانی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، بازداری هیجانی، انزوای اجتماعی، شرم/ نقص و اطاعت که پیش از آموزش وضعیت نامناسبی داشتند، پس از آموزش تغییر یافتند.
در نهایت پژوهش موسویاصل موسویسادات (۱۳۹۲) با عنوان اثربخشی طرحواره درمانی در کاهش شدت فعالیت طرحوارههای ناسازگار اولیه جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه، ۳ جانباز مرد مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد نمرات پرسشنامه طرحواره یانگ در همه بیماران در طول پروتکل طرحواره درمانی کاهش محسوسی داشته است. در آزمودنی اول به غیر از طرحوارههای انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه و استحقاق، سایر طرحوارههای ناسازگار اولیه کاهش فعالیت داشتند. در آزمودنی دوم و سوم همه طرحوارههای ناسازگار اولیه در فرایند درمان کاهش فعالیت داشتند .همچنین نتایج نشان داد که هرسه آزمودنی در حوزه های طرد و بریدگی، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگرجهتمندی و گوش به زنگی بیش از حد روند رو به بهبودی را طی نمودند که این با نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر همسو است که آموزش طرحوارهها موجب کاهش فعالیت آنها در آزمودنیها می شود.
در این قسمت به بحث در مورد پژوهشهایی پرداخته خواهد شد که در ارتباط با زوج درمانی با هدف افزایش رضایت زناشویی انجام گرفتهاند. تحقیقات بسیاری با هدف سودمندی رویکردهای زوجدرمانی بر ابعاد مختلف ارتباط زناشویی انجام گرفته است. همانند پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر برنامه بهبودبخشی ارتباط بر رضایت زناشویی زوجین هر دو شاغل که به این نتیجه دست یافت که برنامه بهبودبخشی ارتباط به طور معناداری، رضایت زناشویی کلی و همه ابعاد آن را بهبود بخشیده است. برنامه بهبودبخشی ارتباط، برنامهای آموزشی است که هم جهت پیشگیری از مشکلات زناشویی و هم برای درمان آنها استفاده می شود. این برنامه به زوجینی هم که در زندگی خود مشکلی ندارند کمک می کند تا بیشتر از یکدیگر لذت ببرند (نظری و نوابینژاد، ۱۳۸۴).
همچنین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی پیش از ازدواج بر افزایش رضایت زناشویی پس از ازدواج در پژوهش جعفری (۱۳۸۸)، مورد بررسی قرار گرفت که یافته های پژوهش حاکی از اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی در افزایش رضایت زناشویی زوجین بود. در همین راستا، صبحیقراملکی، پارسامنش و رضایی (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش خانواده بر رضایت زناشویی دریافتند که آموزش مهارت های زندگی، میزان رضایت زناشویی و جنسی را در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش میدهد.
طی چند سال اخیر در ایران و دهههای اخیر در خارج از ایران نیز چند پژوهش به بررسی اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بر رضایت زناشویی زوجین پرداختهاند ازجمله:
یوسفی (۲۰۱۲)، در پژوهشی با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد خانوادهدرمانی مبتنی بر طرحواره درمانی و نظام عاطفی بوئن بر طرحوارههای ناسازگار اولیه در مراجعان متقاضی طلاق شهر سقز دریافت که خانوادهدرمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوئن و طرحواره درمانی، تقریبا تأثیر یکسانی بر کاهش طرحوارههای ناسازگار اولیه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگرجهتمندی و گوش به زنگی گروه ها داشته اند. این پژوهش بر روی ۶۶ مراجع متقاضی طلاق به مراکز مشاورهای شهرستان سقز انجام شده است.