ب)کارکنان بخش IT- این افراد نیازهای اطلاعاتی مربوط به مدیران را درست درک نمی کنند و تنها به تکنولوژی علاقه مندند. متخصصین IT آکادمی پشتیبانی یا مشارکت در رویکردهای اصلاحی مبتنی بر اطلاعات را ندارند.
ج)سایر کارکنان عملیاتی- وجه غالب کارکنان فهم استراتژیک ناچیزی از اطلاعات دارند، اما می توان آن را به دو گروه تقسیم کرد:
– گروهی که سواد کامپیوتری ندارند و از طرف IT و فرهنگ مربوط به آن احساس تهدید میکنند. این گروه از کارکنان به دلیل ترسشان در مقابل هر نوع اصلاحات عصر اطلاعات مقاومت میکنند.
-گروهی که سواد کامپیوتری دارند، بدون توجه به نیاز جرم به ایجاد هماهنگی میان فعالیت های IT می خواهند برنامه خود را دنبال کنند. این افراد به هیچ وجه مایل نیستند که تلاش های خود را در قالب یک برنامه اصلاحی جامع تر تعالی ببخشند و بنابرین هر نوع تلاش سازمانی با رویکرد یکپارچه سازی نسبت به اصلاحات عصر اطلاعات را تضعیف میکنند.
د)کمبود امکانات مالی و عدم اولویت بندی در تخصیص سرمایه- به کارگیری IT نیازمند سرمایه گذاری و اختصاص بودجه لازم از سود شرکت ها و سازمان هاست نیاز به سرمایه گذاری عمده در زمینه IT، از جمله مسائل بازدارنده در جهت اشاعه فن آوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در سازمان هاست.
۲-۱-۱۸-۲)مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات-اهم مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش تدوین، توسعه و اجرا عبارت اند از: (جهانگیری ۱۳۸۶، ص ۴۳)
الف)مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش تدوین- از جمله مشکلات مربوط به برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش تدوین عبارت اند از :
– حمایت نکردن مدیریت عالی از برنامه ریزی
– نپذیرفتن تغییر در فرایند سازمان
– ناتوانی در جذب نیروی متخصص
– تفویض مسئولیت برنامه ریزی به افراد فاقد تخصص و تجربه
– پیشبینی نکردن زمان صحیح برای پوشش کلیه وظایف برنامه ریزی
– پایین بودن سطح تعهد کمیته برنامه ریزی
– فقدان مرزهای روشن برای برنامه ریزی
– به کار نگرفتن فن آوری های نوین
– نادیده گرفتن جنبه سیاسی برنامه ریزی
– تعیین نکردن سطح کنترل و تمرکز مناسب سیستم های اطلاعاتی
– گرایش به افق بسیار طولانی برنامه ریزی
– فقدان رویۀ برنامه ریزی رسمی و روشن
– بی توجهی به فرایند یادگیری کاربران
– گرایش به افق بسیار کوتاه برنامه ریزی
ب)مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش توسعه- از جمله مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش توسعه عبارت اند از :
– مشارکت ناکافی مدیریت عالی
– نادیده گرفتن اهداف تجاری
– فقدان تعریف مناسب برنامه های عملیاتی در چهارچوب استراتژی ها و اهداف
– مشارکت ناکافی کاربران
– تقویت و ایجاد زمینه ی استفاده از پیشنهادهای کاربران
– ضعف در تعیین توانایی سازمان در اجرای استراتژی ها
– عدم اجرای تحلیل های بالا به پایین برای تعیین کارکردهای اصلی برنامه IT و IS
– ارزیابی غیر دقیق و غیرعلمی استراتژی های مختلف فن آوری اطلاعات
– ناهماهنگی و بی حمایتی در اجرا
– افزایش رسمیت واز بین رفتن خلاقیت در تعریف نیازمندی های اطلاعاتی
ج)مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش اجرا- از جمله مشکلات برنامه ریزی فن آوری اطلاعات در بخش اجرا عبارت اند از:
– پایین بودن سطح تعهد مدیریت عالی در به کارگیری برنامه های تدوین شده
– نادیده گرفتن اصل بازخورد مبتنی بر تغییرات محیطی
– ناسازگاری تصمیمات اساسی یا استراتژی های برگزیده
– استفاده نکردن از برنامه های IS به عنوان استانداردهای برای اندازه گیری عملکرد مدیریتی
– درک نکردن برنامه IS توسط کارکنان.
از نگاهی دیگر، مشکلات فرایند برنامه ریزی استراتژیک فن آوری اطلاعات در سازمان را می توان به عوامل بحرانی موفقیت تعبیر کرد که توجه برنامه ریزان به این عوامل میتواند موفقیت سازمان را در دستیابی به اهداف ناشی از به کارگیری فن آوری اطلاعات افزایش دهد.
۲-۱-۱۹)مدیران و فن آوری اطلاعات
طی دهه گذشته، شش روند اساسی روش استفاده سازمان ها از فن آوری را به طور قابل توجهی تغییر داده است که عبارتند از:(صرافی زاده، ۱۳۸۳، ص ۲۲)
ـ بهره گیری از فن آوری اطلاعات برای دگرگون سازی سازمان ها
ـ استفاده از فن آوری پردازشی اطلاعات به عنوان بخشی از استراتژی های سازمان
ـ فن آوری به عنوان بخش حیاتی از محیط کار سازمان
ـ بهره گیری به عنوان بخشی حیاتی از میحط کار سازمان
ـ ارتقاء رایانه، از ابزار محاسباتی به رسانه ی ارتباطی برای برقراری ارتباط
ـ رشد اینترنت و شبکه ی گسترده جهانی
این روند به این معنی است که مدیران باید توانایی درک و کاربرد فن آوری اطلاعات را داشته باشند. کار با رایانه و توانایی بهره برداری از شبکه اینترنت از ضروریات مهارت های مدیران در عصر نوین است. مدیران باید بتوانند کارشناسان فنی را به تفکر وا دارند تا از نوآوری فن آوری در تغییر ماهیت مشاغل و امور سازمان در جهت بهره وری واثربخشی استفاده کنند. در دنیای کنونی سیستم مدیریت سنتی دچار تحولات عمیقی شده است. جریان عظیم اطلاعات، فرایند تصمیم گیری را نیازمند آشنایی کامل مدیران با سیستم های اطلاعاتی و استفادۀ بهینه از آن ها کردهاست. چالش اطلاعات و تقابل مدیران سطح عالی سازمان با آن، مستلزم تغییرات بنیادین سازمان و تطابق ساختارهای سنتی مدیریتی با تعامل های محیطی است. امروزه مدیر موفق میتواند به نحوی شایسته از فن آوری اطلاعات در ارتقاء نقش مدیریتی خود استفاده کند. الگوهای جدید مدیریتی ایجاب میکند مدیران فاقد تفکر دیجیتالی ضمن آموزش های فشردۀ با فن آوری اطلاعات و کاربردهای آن آشنا شوند (صرافی زاده، ۱۳۸۳، ص ص۲۳-۲۲).مدیران در سازمان ها نقش ها و درکی در زمینه ی فن آوری اطلاعات دارند که عبارت است از:
الف)مدیریت اطلاعات- مدیریت اطلاعات عبارت است از استمرار تحصیل اطلاعات، استفاده مؤثر از آن در زمان مناسب. همچنین عبارت است از ادارۀ اطلاعات به طوری که ویژگی به موقع بودن، صحت، دقت و امنیت در جریان اطلاعات حاکمیت پیدا کند (جهانگیری، ۱۳۸۶، ص ۲۰).