اخیراً بحث هایی نیز در رابطه با مالیات فروش آنلاین از گوشه و کنار به گوش میرسد، در حال حاضر در کشور آمریکا خریداران آنلاین در پایان هر سال مالیات اجناسی را که از طریق اینترنت خریداری نموده اند، همراه با بقیه مالیات های خود پرداخت میکنند. هر چند به نظر میرسد تنها تعداد اندکی از کاربران این نوع مالیات را پرداخت می نمایند.
به همین منظور اخیراً در سیزده ایالت مختلف آمریکا شرکت ها را تشویق میکنند که به ازای هر کالایی که آنلاین به فروش می رسانند، مالیات آن را نیز در نظر بگیرند، اما هنوز اجباری در این مورد وجود ندارد. به هر حال اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، طولی نمی کشد که دولت آن ها را مجبور به دریافت مالیات نماید. دولت آمریکا اعلام نموده همه ساله رقمی معادل ۱۵ میلیارد دلار مالیات پرداخت نشده مربوط به خریدهای آنلاین به اقتصاد این کشور لطمه وارد می کند.
۲-۳- تبیین بازار در محیط الکترونیکی
بازارهای الکترونیکی معمولاً به معاملات و حراجی های روی شبکه ، مانند بازارهای سهام و حراجی ها از طریق اینترنت ، اشاره دارد؛ اما فضای بازار الکترونیکی به پدیده اقتصادی اشاره دارد که محصولات، واسطه ها و مشتریان به یک طریقی به صورت الکترونیکی با هم تماس و مبادله دارند . فضای بازار الکترونیکی نماد مجازی از بازارهای فیزیکی است. به طور کلی ، فعالیتهای اقتصادی تحت این فضای الکترونیکی ، اقتصاد الکترونیکی را ارائه میکنند . فضای بازار الکترونیکی شامل بخشهای زیر است :
بازیگران بازار ، یعنی کارخانهها ، بازرگانان ، عمده فروشها ، واسطه ها ، فروشگاه ها و مشتریان
کالاها و خدمات
فرایندهای تامین ، تولید ، بازاریابی ، رقابت ، توزیع ، مصرف و غیره
تفاوت دو بازار فیزیکی و الکترونیکی این است که در فضای بازار الکترونیکی حداقل برخی از ترکیبات یا عناصر ، الکترونیکی ، دیجیتال ، مجازی ، مستقیم و یا از طریق شبکه میباشند . برای مثال ، یک بازیگر بازار الکترونیکی دارای پست الکترونیک و یک صفحه Web است . ممکن است یک کالای الکترونیکی ، مانند CDROM در یک فروشگاه فیزیکی عرضه شود . کسی که کالای فیزیکی را در فروشگاه فیزیکی ارائه میکند ممکن است اطلاعات تجاری خود را از طریق شبکه به مشتریان برساند و مشتریان از طریق شبکه اینترنت کالاهای مورد اشاره را جستجو کنند ؛ اما تولید ، سفارش ، پرداخت و توزیع به شیوه سنتی انجام گیرد .
بازار الکترونیکی روی شبکه ای بودن تمام این حلقه های فعالیت تأکید دارد. اما اگر یکی از فرآیندهای تجارت یا مصرف ، الکترونیکی باشد قبلاً بخشی از فضای بازار الکترونیکی ایجاد شده است . به این ترتیب اکثر بازیگران تجارت از قبل در فضای بازار الکترونیکی بوده اند . فناوری اطلاعات محور استراتژیک پویائی اقتصاد در سالهای آتی میباشد . این فناوری مجازاً کلیه صنایع تولیدی – خدماتی را تحت تاثیر قرار میدهد . شاید به سختی بتوان سازمان و کسب و کاری را یافت که از این فناوری در فرآیندهای سازمانی خویش بهره نگرفته یا به آن متکی [و وابسته] نباشد .
از این فناوری در طراحی ، تولید کالاها و خدمات ، رهگیری روندهای بازار و ارائه پاسخ مناسب و بهموقع [به فرصتها و تهدیدات] محیطی و همچنین اتخاذ تصمیمات هوشیارانه در اعمال تغییرات سازمانی به نحوه گستردهای استفاده خواهد شد .
به گواهی تاریخ ، فناوری اطلاعات در مقایسه با انواع دیگر فناوریها تغییرات به مراتب گستردهتر و بنیادین در جوامع ما ایجاد خواهد نمود .
«ال گور – معاون رئیسجمهور آمریکا»
سازمانها به نحو فزایندهای کسب و کارهای جدیدی به وجود میآورند و بازارهایی را هدف قرار میدهند که در گذشته امکان دسترسی به مشتریان آن ها ممکن نمیبود .
فناوری اطلاعات هرچند زیرساخت لازم در جمع آوری و اشتراک اطلاعات را به وجود میآورد معهذا
آن چنانکه متفکر برجسته مدیریت ، پیتر دراکر توصیه نموده است ، باید جهتگیری سازمانها از تأکید مضاعف بر فناوری [۷] به تأکید بر نوع اطلاعات باشد .
بیکاس و کرمر نیز در پژوهشهای خود متوجه تمرکز تحقیقات پیشین حول محور سیستمهای اطلاعاتی و مفاهیم اقتصادی آن در سازمانها شده بودند (باکوس، یانیس، ۱۹۹۲) .[۸]
لذا اهمیت فزاینده اطلاعات نویدبخش تغییرات ساختاری صنایع به سوی کارآئی و طلایهدار ظهور بازارهای جدید و بدیع در آینده است .
۲-۴- نظریه های بازاریابی
بازاریابی، هنر ارتباط تولیدکنندگان و عرضهکنندگان (یا تولید کنندگان و عرضه کنندگان بالقوه) یک کالا یا خدمت با مشتریان موجود یا بالقوه است. بازایابی نتیجه ناگزیر، دوریناپذیر و ضروری سرمایهداری است. البته این نکته بدان معنا نیست که بازاریابی تنها به کشورهای دارای نظام سرمایهداری محدود میشود. تکنیکهای بازاریابی در تمام نظامهای سیاسی و بسیاری از جنبههای زندگی کاربرد دارد. روشهای بازایابی به وسیله برخی از شاخههای علوم اجتماعی معرفی میشوند. به ویژه رشتههایی روانشناسی، جامعهشناسی، علوم اقتصادی و تحقیقات بازاریابی این فعالیتها را پیکره بندی میکنند و به آن ها نظم میبخشد. بازاریابی، از طریق تبلیغات به بسیاری از هنرهای خلاق ربط پیدا میکند. بازاریابان موفق برمشتری تمرکز دارند، به دیگر سخن مشتریگرا یا مشتریمدار هستند.
بر خلاف تصور عموم، بازاریابی تنها تبلیغات و ترویج نیست!! مقولهی بازاریابی به چهار بخش اصلی تقسیم میشود که به ۴Ps مشهور است:
محصول: مدیریت محصول در بازاریابی با مشخصات و ویژگیهای محصول از یک سو و چگونگی ارتباط آن با نیازها و خواستههای مشتری نهایی از سوی دیگر سر و کار دارد.
قیمتگذاری: فرایند وضع قیمت (و یا تخفیف) بر محصول را شامل میشود.
ترویج: شامل تمام فعالیتهای تبلیغاتی، آگهیها، شعارها، جوایز و سایر روشهای گونا گون برای ترویج محصول، نام و نشان تجاری و شرکت است.
مکان؛ توزیع و حمل و نقل: فرایند رساندن محصول به مشتری است.
در مباحث بازایابی به این چهار عنصر، آمیختهی بازاریابی (Marketing mix ) میگویند.
یک بازاریاب از این چهار عنصر برای تدوین برنامه بازاریابی استفاده میکند. برای کسب موفقیت در برنامهریزی بازاریابی، آمیختهی بازاریابی یا ۴Ps باید بازتابی از خواستهها و تمایلات مشتریان در بازار هدف باشد. تلاش برای متقاعد کردن خریداران به خرید محصولی که مورد پسند و توجه آن ها نیست، بسیار گران و به ندرت موفقیتآمیز است. بازاریابها برای ارزیابی خواستههای مصرف کنندگان و شناسایی محصولاتی که مصرفکنندگان برای به دست آوردن آن ها حاضرند پول بپردازند، نیازمند تحقیقات بازاریابی هستند. آن ها امیدوارند که این فرایند دستیابی به یک رقابت موفق و پایدار را ممکن سازد. مدیریت بازاریابی ابزار کاربردی این فرایند به شمار میآید. به طور کلی سر فصلهای اصلی بازایابی عبارتند از: مبانی بازاریابی، استراتژیهای بازاریابی، مدیریت بازایابی، مدیریت محصول، قیمتگذاری، ترویج، توزیع، بازایابی مستقیم، رفتار مصرفکننده، تحقیقات بازاریابی، بازایابی خدمات، بازاریابی الکترونیک، تکامل و گسترش تدریجی بازاریابی.
۲-۵- مبانی بازاریابی؛ مفاهیم پایه