۲-۲-۱ ) مفهوم شناسی آموزش و آموزش کارکنان
آموزش به فرایند انتقال معلومات، نگرش ها و مهارت ها از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر برای ایجاد تغییرات در ساختارهای شناختی، نگرشی و مهارتی آن ها گفته میشود(صدری،۱۳۸۳ ص ۱۴).
آموزش اصطلاحی است که دامنه آن طیف وسیعی از فعالیت ها را در بر میگیرد. طول یک فعالیت آموزشی میتواند از یک دوره آموزشی کوتاه مدت مانند یک گردش صحرایی یک روزه تا یک دوره بهسازی حرفه ای با شاگردان و فراگیران متفاوت را شامل شود(چیذری، ۱۳۷۵ ص ۲۳). از نظر شعاری نژاد، آموزش یک عمل اجتماعی است که اشخاص را زیر تأثیر و نفوذ محیط برگزیده و مضبوط قرار میدهد تا شایستگی اجتماعی کسب کنند و به حد نهایی رشد و تکامل فردی برسند(شعائری نژاد، ۱۳۶۴).
منظور از آموزش کارکنان، کلیه مساعی و کوشش هایی است که در جهت بهبود سطح دانش و آگاهی، مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و هم چنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان به عمل میآید و آنان را آماده انجام وظایف و مسئولیت های شغلی خود می کند. آموزش کارکنان معنای وسیع و گسترده ای دارد و تنها معنی کارآموزی، کارورزی و یا تمرین عملی در یک زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن به قدری وسیع می شود که از فرا گیری یک حرفه و فن ساده شروع شده و به احاطه کامل بر علوم و فنون بسیار پیچیده، ورزیدگی در امور سرپرستی و مدیریتی در سازمان های دولتی و صنعتی و بازرگانی و هم چنین به چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسط مییابد(سبحان اللهی، ۱۳۷۹ ص ۲۷).
آموزش کارکنان مهم ترین روش بهسازی منابع انسانی میباشد و برنامه ریزی برای توسعه آن در راستای اهداف و استراتژی های سازمان، نقش عمده ای در بهسازی سازمانی دارد. آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بصیرت و معرفت بالاتر، دانش و معرفت بیشتر و مهارت بهتر میگردد. آموزش در حقیقت خود مدیریت است و بدون آموزش کارکنان، پایه های مدیریت متزلزل و سست میگردد(جعفریقوشچی، ۱۳۸۱ ص ۵۱).
آموزش کارکنان فرایندی است برای سازگاری افراد با محیط متحول سازمانی و در نتیجه انطباق سازمان با محیط بیرونی. بنابرین آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بینش و بصیرت عمیق تر، دانش و معرفت بالا تر توانایی و مهارت بیشتر کارکنان در سازمان برای اجرای وظایف و مسئولیت های شغلی می شود و در نتیجه موجب نیل به هدف های سازمانی با کارایی و اثربخشی بهتر و بیشترمی گردد، و باید گفت امروزه هیچ سازمانی قادر نیست بدون آموزش، بهبود و توسعه یابد(مطهری نژاد،۱۳۸۱ ص ۲۸).
۲-۲-۲ ) اهمیت و ضرورت آموزش کارکنان
از آن جا که یکی از ابعاد زندگی اجتماعی انسان زندگی سازمانی اوست، و زندگی سازمانی علاوه بر این که دیگر شئون زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، همواره در معرض تغییرات ناپایدار نیز قرار دارد و این تغییر در کار راهه شغلی و روش های انجام کار در سازمان ها مشهود است. به همین دلیل انسان و به تبع آن سازمان ها باید به طریقی خود را با این تغییرات همساز نموده تا بتوانند دوام و بقای خود را حفظ کنند(صدرالدین،۱۳۸۳ ص ۲۸). تغییرات و چالش هایی که در محیط صنعتی امروز در حال رخ دادن است بیانگر این واقعیت است که موفقیت یا شکست سازمان ها در عرصه رقابت جهانی متأثر از نقش کارکنانی میباشد که از دانش، مهارت و توانمندی بالایی برخوردارند(سلیمی، ۱۳۸۲).
معمولاً آموزش های کلاسیک در تمام زمینه ها برای شروع و ادامه فعالیت افراد در سازمان ها به طور کامل مؤثر واقع نمی شود، لذا بهره گیری از آموزش های قبل از خدمت و ضمن خدمت میتواند گام مؤثری برای بهبود و پیشرفت فعالیت های افراد در سازمان های اجتماعی باشد(توماس، ۱۹۶۵).
آموزش اقدامی حیاتی و لازم برای تمام سازمان ها است و منافع ملموس آن عبارتند از: کاهش زمان فراگیری به منظور انجام کار برابر با استاندارد قابل قبول، افزایش کمی و کیفی بازده کار در شغل مورد تصدی کارآموز، منطبق ساختن منش افراد با خواسته های سازمان، کمک در حل مشکلات عملیاتی، تأمین نیازمندی های نیروی انسانی و بلاخره آماده ساختن افراد برای ترفیعات و بهبود وضع درآمد آنان(دالس، ۱۹۶۵).
ابیلی(۱۳۸۲)، می نویسد: « توسعه منابع انسانی در سازمان ها به نوعی تعهد و انتظار متقابل و وظفیه دو سویه بین فرد و سازمان مبدل شده است. در چهارچوب این تعهد و انتظار متقابل، کارکنان باید ضمن نشان دادن التزام عملی به انجام وظایفی در راستای اهداف سازمانی و هم چنین رفتار در چهارچوب نظام نامه آن حقوق متقابلی را نیز برای خود تعریف کنند. از اهم این حقوق میتوان به بهره مندی از فرصت توسعه مستمردانش و مهارت کاری و تکامل جنبههای مختلف شخصیتی کارکنان اشاره کرد.»
طوسی و صائبی(۱۳۷۵)، در مورد اهمیت آموزش معتقد است که آموزش کارکنان به طور کلی فعالیتی است که می توان آن را اغلب اوقات از بالاترین سطح سازمان تا پایین ترین سطح سازمان به کار گرفت. جان پریور(۱۹۹۴)، مزایای آموزش را در رابطه با شغل شامل ۱- تغییر ۲- افزایش بهره وری ۳- افزایش تخصص کاری ۴- کاهش اشتباهات ۵- استاندارد کردن کار، و در رابطه با فرد شامل: ۱- افزایش انگیزه ۲- تشویق ۳- مهارت در ارائه ۴- افزایش دانش، و نیز در رابطه با گروه و تیم مبادله اطلاعات و تولید و رشد عقاید میداند.
۲-۲-۳ ) اهداف آموزش نیروی انسانی
به طور کلی هدف آموزش، ارتقای سطح دانش، توانش و نگرش فراگیران از طریق اعمال یک رشته ساز و کارهای یادگیری است. انتقال اطلاعات، دانش و مهارت برای تغییر در رفتار فراگیران، هدفی است که همه آموزش ها، چه رسمی یا غیر رسمی به فراخور شرایط محیطی و زمینه ای در پی آن هستند.
تعیین هدف های آموزشی از گام های اساسی و ضروری در برنامه ریزی آموزشی است.
هدف های کلی باید در ارتباط کامل و متناسب با وظایف و مسئولیت های سازمان بوده و در جهت گیری کلی به فعالیت های آموزشی سازمان و هدف های ویژه آموزشی بدهد. هدف های ویژه در چارچوب هدف های کلی آموزشی سازمان، و با توجه به نیازهای آموزشی تعیین گردد.
مارک پلانک(۱۹۹۲)، در مورد هدف از آموزش نیروی انسانی می نویسد: « با اشاره به یک حقیقت مهم زندگی را آغاز میکنیم. بین دو گروه افرادی که دارای سن و جنس مساوی هستند، گروهی که از آموزش بیشتری برخوردار است نسبت به گروه هایی که آموزش کم تری دارند، درآمد بیشتری خواهد داشت، حتی اگر این دو گروه در شغل و فعالیت های یکسان شاغل باشند و جهان مشمول بودن این پیوند مثبت آموزش و بهره وری و درآمد یکی از خیره کننده ترین بافته های علوم اجتماعی جدید است. این در واقع یکی از معدودترین مسائلی است که با اطمینان می توان آن را به بازار هرکشوری تعمیم داد».