به عبارتی به این دلیل که تالاب ها مختصات هر دو اکوسیستم آبی و خاکی را دارا هستند، شنا سایی تعریفی که تمامی جهات را در بر گیرد با مشکلاتی مواجه میباشد . این نقص و معضل موجب آشفتگی و بی ثباتی در مدیریت، طبقه بندی و آگاهی از سیستم های تالابی میگردد. اما لحاظ و در نظر گرفتن تنوع گونه های تالابی، ابعاد، موقیت و شرایط تالاب در هر کشوری، موجب میگردد که بی ثباتی موجود را غافلگیر کننده ندانیم.
با وجود مشکلات و معضلات مفهوم شناسی تالاب ها، دو گروه یعنی متخصصان علوم زیستی و حقوق دانان بینالمللی به دلیل نقشی که در شناسایی، طبقه بندی، تحقیقات راجع به تالاب ها و همچنین حفاظت، مدیریت و قانونگذاری به منظور جلوگیری از تغییر و تخریب تالاب ها دارند، از منظر و نگاه خود در راستای مفهموم شناسی و ارائه تعریفی دقیق اقدام نموده اند.
البته باید اشاره کرد تعاریف اولیه از تالاب ها بیشتر بر جنبه زیست شناسی تأکید داشت، اما در ادامه جنبه حقوقی اهمیت بیشتری پیدا کرد.
گفتار دوم: مفهوم شناسی تالاب ها از لحاظ علوم زیستی
آب، خاک، گیاهان از عناصر ثابت در مفهوم شناسی تالاب ها از منظر علوم زیستی هستند. به این منظور در این بخش دو تعریف از منظر متخصصان زیستی تالاب ها ارائه گردیده، که به نحوی اولین و آخرین دیدگاه ها در مفهوم شناسی تالاب ها را در بر گرفته است.
تعریف اولیه از تالاب ها که توسط مؤسسه حیات وحش و ماهی ایالات متحده آمریکا به سال ۱۹۵۹ اتخاذ گردیده، عبارت است از:
اصطلاح “تالاب ها” به زمین های پست پوشیده از آب های کم عمق و بعضا موقتی یا متناوب اطلاق میگردد. دریاچه و برکه های کم عمق با ویژگی آشکار پوشش گیاه، که در تعریف لحاظ می شود، در حالی که وجود آب دایمی و عمیق در تعریف تالاب ها مد نظر نمی باشد. (Braddock,2007,8)
بر اساس این تعریف تالاب ها بین زمین های پست و قلمرو آبی قرار می گیرند. این تعریف گرایش جانبدارانه ایی به سمت زیستگاه های پرندگان آبی دارد و بنابرین بیشتر به سمت زنجیره تالابی وسیع آبی تمایل دارد و به عبارتی تالاب های کوچک تر مانند باتلاق ها در پارامترهای این تعریف نمی گنجد.
در سال ۱۹۹۵، شورای ملی تحقیقات زیستی ایالات متحده آمریکا تعریف ارائه شده از تالاب ها را بسط و توسعه داد، که بر این اساس:
یک تالاب، اکوسیستمی به شمار می رود که به سیلاب های کم عمق، پایدار و یا متناوب وابستگی دارد. ویژگی های حداقلی ضروری یک تالاب، آب گرفتگی متناوب، پایدار در سطح یا نزدیک آن قلمرو میباشد و وجود ویژگی های فیزیکی، شیمیایی انعکاس دهنده این آب گرفتگی است.
ویژگی های تشخیصی تالاب ها از سایر اکوسیستم ها، خاک های نیتروژنی و گیاهان آبی میباشد. (Braddock,2007,9)
بر اساس این تعریف از منظر اکوسیستمی، فزونی آب رستی (گیاهان) و همچنین وضعیت های خاکی هیدروژنی به طور کلی برای قلمداد کردن یک زیست بوم به عنوان اکوسیستم تالابی کفایت میکند. مرز تالاب ها با سایر اکوسیستم ها بواسطه تغییرات در ساختار گیاه، فقدان آب رست ها و مشخصات خاکی تالاب شناخته می شود. ۱
گفتار سوم: حقوق بین الملل و مفهوم شناسی تالاب ها
بر اساس آنچه که گفته شد ارائه یک تعریف جامع و دقیق از تالاب ها توام با مناقشه و مشکلاتی است. زیرا تالاب ها به وضوح مناطق انتقالی بین محیط زیست دارای رطوبت به طور دائمی و محیط زیست خشک به طور کلی را در بر می گیرند. تالاب ها مختصات و ویژگی هر دو محیط زیست را دارا هستند، به همین دلیل است که نمی توان آن ها را بدون شک و شبهه ایی جز مناطق آبی یا خشکی قلمداد نمود.
در سطح بینالمللی، به منظور رفع مشکلات و معضلات مفهوم شناسی و اتخاذ تعریفی واحد و منسجم از این قلمرو آبی اقدامات عملی مناسبی انجام گرفته است. در سال ۱۹۷۱ قریب به صد کشور تعریفی را با امضای کنوانسیون رامسر راجع به تالاب های با اهمیت بینالمللی اتخاذ کردند. ۲
______________________________
۱ Ministry of Forests Research Program. Extension Note,The Ecology of Wetland Ecosystems. England. March 2000, p.2, Available at: https://www.for.gov.bc.ca/hfd/pubs/Docs/En/En45.Pdf
۲ عنوان رسمی معاهده. “کنوانسیون تالاب های دارای اهمیت بینالمللی مخصوصاً به عنوان زیستگاه پرندگان آبی” میباشد. اما غالبا با عنوان کنوانسیون رامسر با عنوان کنوانسیون تالاب ها شناخته می شود.
کنوانسیون رویکردی بی نهایت وسیع در تشخیص و شناسایی تالاب ها به کار گرفته است. بند ۱ ماده ۱ کنوانسیون، تالاب ها را بدین نحو تعریف میکند:
«مناطق باتلاقی، مردابی یا آبی که به صورت طبیعی یا مصنوعی، دایمی یا موقتی، دارای آب ساکن یا روان، شیرین یا شور میباشند و در مورد مناطق دریایی، مناطقی که عمق آن ها در پایین ترین حد جزر از شش متر متجاوز نکند، تالاب محسوب میگردند».
هر چند طبق متن کنوانسیون، تالاب های دریایی به مناطقی اطلاق میگردد که در پایین ترین حد جزر عمق آن ها از ۶ متر تجاوز نکند، اما کنوانسیون عملا ً مناطق آبی را که عمق آن ها بیش از ۶ متر بوده و نیز جزایر واقع در این مناطق را هم تحت شمول خود درآورده است.
در نتیجه، بر اساس ظوابط و مقررات کنوانسیون، تالاب ها به انواع زیادی از زیستگاه ها از جمله رودخانه ها، آب های ساحلی کم عمق، صخره های مرجانی( البته نه در اعماق دریا ) تعمیم داده شده است. ۱
به نظر میرسد، منطق ارائه تعریفی چنین موسع و باز از تالاب ها گرایش به در بر گرفتن تمامی زیستگاه های تالابی، پرندگان آبی مهاجر بوده است. (Scoot,1995,16)
مبحث دوم: طبقه بندی تالاب ها
تلاش های زیادی به منظور طبقه بندی تالاب ها بر اساس ویژگی های کارکردی و ساختاری آن ها صورت گرفته است. این طبقه بندی ها به تعریفی عام الشمول از تالاب ها بستگی دارد. هدف اولیه از طبقه بندی تالاب ها اعمال حد و مرز هایی بر اکوسیستم های طبیعی در جهت اهداف حفاظتی، مدیریتی و ارزیابی است. برخی زیست شناسان چهار دلیل عمده را به منظور طبقه بندی تالاب ها مورد اشاره قرار دادهاند:
۱٫ تشخیص واحد های اکولوژیکی که ویژگی های زیستی متجانس و مشابه دارند.
۲٫ ساماندهی این واحد ها در یک چارچوب منسجم در جهت شرح و توصیف تالاب ها. این امر به تصمیم گیری راجع به مدیریت منابع کمک و مساعدت می کند.
______________________________
۱ در این پژوهش، تعریف معیار و مبنا در خصوص تالاب ها، تعریف ارائه شده از سوی کنوانسیون رامسر ۱۰۷۱ است.
۳٫ به منظور شناسایی واحد های طبقه بندی شده با هدف فهرست سازی و نقشه برداری.
۴٫ به منظور ارائه یکنواختی و یکسان سازی در مفاهیم و اصطلاحات. (Mitsch,2007,260)
در تلاش به منظور طبقه بندی گسترده وسیعی از تالاب ها بر اساس تعریفی که کنوانسیون رامسر ۱۹۷۱ از تالاب ارائه میدهد، برخی از صاحبنظران تالاب ها را حتی تا ۳۰ گروه طبقه بندی کردهاند. با این وجود می توان رویکردی مناسب به منظور طبقه بندی تالاب ها به واسطه کنوانسیون رامسر اتخاذ کرد. بر این اساس به طور کلی پنج نوع تالاب عمده را می توان شناسایی نمود: