البته تحلیل محتوای یک کتاب درسی تنها به معنای تحلیل متن و نوشتار کتاب نیست بلکه تحلیل میتواند سایر اجزای کتاب همچون تصاویر، جداول، پرسشها، فعالیتها را نیز در برگیرد (ستریج بوس، مارتنز، پرینز و جوچمز، ۲۰۰۶)[۴۹]
۲-۱۰ تعریف و ماهیت مطالعات اجتماعی
یکی از ابعاد تربیت انسان، بعد اجتماعی است. مقصود از تربیت اجتماعی تربیت افراد به گونهای است که از مهارتهای اجتماعی، ارتباطی، اقتصادی و محیطشناسی برخوردار باشند آموزشوپرورش باید دانشآموزان را افرادی مطلع نسبت به مسائل گذشته، حال و آینده جامعه و متعهد به ارزشها و علاقهمند به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و داشتن روحیه انتقادپذیری و انتقادکنندگی تربیت کند؛ و تنها از طریق آموزش مطالعات اجتماعی است که افراد با محیط جامعه، ارزشها و هنجارها، فرایندهای اجتماعی و اقتصادی و مسئولیتهای خود و دیگران آشنا میشوند. مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری است که از تعامل انسان با محیطهای اجتماعی، فرهنگی، طبیعی، اقتصادی و … و تحولات زندگی بشر درگذشته، حال و آینده و جنبههای گوناگون آن بحث میکند. ازآنجاکه این درس بر محور کنش متقابل آدمیان با یکدیگر و با محیطی که در آن به سر میبرند درروند زمانی استوار است، میتوان ادعا کرد که جامعه، مکان و زمان سه محور عمده این درساند.
مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری بینرشتهای است که از مفاهیم رشتههای علمی چون جغرافیا، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، جامعهشناسی و همچنین آموزشهای مدنی، مطالعات شهروندی و زیستمحیطی، دین و اخلاق بهره میگیرد (فلاحیان، پرتویی مقدم،۱۳۹۲).
دایره المعارف بینالمللی آموزشوپرورش ،در جلد دهم، مطالعات اجتماعی را اینگونه تعریف کردهاست :مطالعات اجتماعی حوزهای از برنامه درسی است که هدف آن، آشنا کردن بچه ها با محیط اطرافشان و نیز توسعه ارتباطات انسانی است به گونهای که دانش آموزان شهروندان خوبی تربیت شوند .محتوای این درس از تاریخ، جغرافیا و دیگر علوم اجتماعی استخراج میگردد.(فلاحیان،۱۳۹۲) و در ایران در سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار شورای وقت برنامهریزی مطالعات اجتماعی دفتر برنامهریزی و تألیف کتب درسی ،مطالعات اجتماعی را اینگونه تعریف کردهاست :حوزهای که درباره انسان و تعامل او با محیطهای اجتماعی ،فرهنگی ، طبیعی و تحولات زندگی بشر درگذشته ،حال و آینده و جنبههای گوناگون آن (سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و محیطی )بحث میکند (“راهنمای برنامه درسی مطالعات اجتماعی “،۱۳۷۵) بنابرین در مطالعات اجتماعی به رشد مهارتهای اجتماعی تأکید میشود و برای رسیدن به این هدف محتوای علمی خود را از شاخههای مختلف علوم انسانی کسب میکند(ملکی ،۱۳۷۴).
۲-۱۰-۱ ضرورتها و جهتگیریهای اصلی در آموزش مطالعات اجتماعی
مفاهیم رشتههای علمی که به آن ها اشاره شد، به همراه ارزشهای کلیدی و مهارتهای کاوشگری سعی در رساندن دانشآموزان به مقصد غایی این حوزه؛ یعنی شکوفایی فطرت و تربیت انسانهای شایسته و مؤمن و پرورش شهروندان مطلوب به منظور مهیا شدن برای زندگی در جامعه را دارد. به عبارت دیگر این حوزه یادگیری میکوشد تا از طریق آموزش برخی دانشها، مهارتها و صلاحیتهای موردنیاز؛ افراد را به گونهای تربیت کند که هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی، نقش کارآمد و شایستهای را ایفا کنند.
توجه به اسناد بالادستی نظام آموزشوپرورش کشور از یکسو و نظرسنجیها، نیازسنجیها و پژوهشهای انجامشده در کشور از سوی نهادها و سازمانهای مختلف، تدوینکنندگان برنامه درسی جدید مطالعات اجتماعی را به سمت توجه و تأکید بر شش محور زیر در سرفصلها و محتوای این برنامه جدید سوق داده است. شایانذکر است که این محورها ضرورتهای آموزشی این برنامه درسی را نیز نمایان میکنند (همان).
-
- تقویت عزت و هویت ایرانی، اسلامی
-
- ترویج و درونی سازی اخلاق و ارزشهای اسلامی
-
- شناخت حقوق و مسئولیتهای فردی و اجتماعی و شهروندی در سطوح مختلف و تقویت مهارتها و نگرشهای مربوط به آن ها
-
- شناخت میراث فرهنگی، استعدادها و قابلیتهای کشور و جایگاه کشور در جهان و توانایی برقراری ارتباط مؤثر در سطح جهانی
-
- پیشگیری از بروز بحرانهای تربیتی و آسیبهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان و کاهش کج رویهای اجتماعی و گسترش رفتارهای بهنجار
-
- گسترش بهداشت روانی، تقویت روحیه خودباوری، نشاط، سازندگی و پویایی امید به آینده و اعتمادبهنفس
بهطورکلی میتوان گفت که سه مؤلفه تقویت هویت ملی، اخلاق محوری در نظام اجتماعی و مهارتهای زندگی از موارد مهمی است که برنامه مطالعات اجتماعی آن ها را در اهداف، محتوا و روشها پیگیری میکند. آموزش آداب و مهارتهای زندگی جایگاه ویژهای در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دارد.
حوزه آداب و مهارتهای زندگی در برنامه درسی ملی به عنوان یکی از حوزه های یازدهگانه، به رسمیت شناختهشده است و اگرچه از طریق کل برنامه های درسی دنبال میشود، اما با درس مطالعات اجتماعی پیوند نزدیکتری دارد و بخش قابل توجهی از آداب و مهارتهای زندگی را میتوان در چارچوب و بستر این درس به دانشآموزان ارائه داد. لذا در رویکرد جدید سعی بر آن است که محتوای آموزش هرچه بیشتر بازندگی دانشآموز پیوند بخورد و بهجای تأکید بر محفوظات و دانستنیهای پراکنده و زیاد، مطالب مفید و کاربردی آموزش داده شود (همان).
۲-۱۰-۲ اصول حاکم بر گزینش و سازماندهی برنامه درسی جدید مطالعات اجتماعی
در این بخش بعضی از مهمترین اصول حاکم بر سازماندهی و گزینش محتوا به طور خلاصه معرفی میشود: چون هدف اصلی از آموزش مطالعات اجتماعی شکوفایی فطرت و پرورش کمالات انسانی، تربیت اجتماعی و شهروندی و آمادگی برای زندگی است؛ لذا حوزه های دانشی و مفاهیم در آموزش در جهت هدف فوق مدنظر قرار میگیرند. سازماندهی و تولید محتوای این درس باید به گونهای باشد که زمینههای امیدواری، نشاط، سرزندگی و میل به سازندگی و پیشرفت خود و جامعه را در دانشآموزان پدید آورد.
در آموزش موضوعات تاریخی بهجای تأکید بر سلسله ها و حکومتها یا صرفاً تاریخ سیاسی، به اوضاعواحوال اجتماعی و فرهنگی دوره های مختلف و ابعاد مختلف زندگی مردم پرداخته شود و در این زمینه شخصیتها، مفاخر، آثار، خلاقیتها و دستاوردهای فرهنگی تمدنی ایران در هر دوره برجسته شود. ضمن آنکه در این بخش زمینههای بررسی مدارک و شواهد تاریخی، تفکر و نقد رویدادها و موضوعات فراهم آید. در آموزش موضوعات جغرافیایی، به توانهای محیطی و انسانی کشور ایران برای پیشرفت و سازندگی تأکید و به شناخت قابلیتهای جغرافیایی کشور توجه شود. علاوه بر آن پرورش مهارتهای جغرافیایی که بازندگی روزمره دانشآموزان پیوند نزدیکی دارد، مدنظر قرار گیرد. در آموزش موضوعات اجتماعی و فرهنگی، ضمن انتقال باورها و ارزشها، زمینه برای تفکر، نقد و بررسی موضوعات اجتماعی و محیطی فراهم بیاید.