هدف از فصل حاضر، ارائه کلیات و مفاهیمی پیرامون سرمایه فکری و مدیریت سود و روشن ساختن رابطه بین سرمایه فکری و مدیریت سود است. براین اساس ابتدا مباحثی از سرمایه فکری ارائه می شود، در بخش دوم معیارهای ارزیابی مدیریت سود تشریح می شود. در بخش سوم به شواهدی از مطالعات و پژوهش های مشابه که در داخل و خارج از کشور انجام شده است می پردازد.
بخش اول : سرمایه فکری
۲-۲) سرمایه فکری
کندریک[۲۸]۱(۱۹۹۰) که یکی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح آمریکا است میگوید که در سال ۱۹۲۹، نسبت سرمایه های تجاری نامشهود به سرمایه های تجاری مشهود ۳۰ به ۷۰ بوده است ولی در سال ۱۹۹۰ این نسبت به میزان ۶۳ به ۳۷ رسیده است و همچنین لئو[۲۹]۲ مطرح میسازد که فقط در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کل ارزش بازاری شرکتها از دارایی های مشهود و فیزیکی است و دارایی های نامشهود در حدود ۸۵ درصد کل ارزش بازاری شرکتها را تشکیل میدهند که هنوز هیچ کاری در مورد اندازهگیری آن ها صورت نگرفته است (سیثارامن و همکاران[۳۰]۳، ۲۰۰۲). همچنین یکسری مطالعات انجام شده در سال ۱۹۹۹ در زمینه ترکیب دارایی های هزاران شرکت غیرمالی در طی سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۸ نشان داد که رابطه بین دارایی های نامشهود و مشهود به طور قابل ملاحظهای تغییر کردهاست در سال ۱۹۷۸، نسبت دارایی های مشهود و نامشهود ۸۰ به ۲۰ بوده ولی در سال ۱۹۹۸، این نسبت تقریباً به ۲۰ به ۸۰ رسیده است. این تغییر قابل ملاحظه باعث ایجاد یکسری روشهایی برای محاسبه ثروت شرکتهایی شده است که مهمترین دارایی های آن ها، دارایی های نامشهود بویژه فکری و دانشی بوده است (سالیوان و دیگران،۲۰۰۲).
در طی دهه گذشته، شرکتها اهمیت مدیریت دارایی های نامشهود خود را درک کردهاند و توسعه مارکها، روابط سهامداران، شهرت و فرهنگ سازمانها را به عنوان مهمترین منابع مزیت پایدار تجاری خود در نظر گرفتهاند. در این اقتصاد، توانایی خلق و استفاده از ارزش این دارایی های نامشهود، یک شایستگی اصلی را برای سازمانها به وجود میآورد(کنان و دیگران، ۲۰۰۴)[۳۱]۴٫ امروزه سازمانها نیاز دارند تا بتوانند دارایی های خود را از نو و دوباره طبقهبندی کنند و باید این موضوع را درک کنند که چگونه این دارایی ها میتوانند اهداف استراتژیک آن ها را حمایت کنند و سهم آن ها را به ارزش سازمان به صورت کمی درآورند و بتوانند این دارایی های خود را با دارایی های رقبای خود، مقایسه کنند. برای این منظور بایستی ابتدا طبقهبندی جدیدی از دارایی های سازمانی را در این عصر ارائه کنیم (تایلز و دیگران، ۲۰۰۲).
نمودار ۲-۱) مدل طبقهبندی دارایی های یک شرکت
دارایی یک شرکت
-
- سیستمهای اطلاعاتی
-
- فرهنگ
-
- فرایندهای مدیریتی
-
- وفاداری مشتری
-
- کانالهای توزیع
-
- شراکتها
- داده های مشتری
مشهود
مالی
در ترازنامه منعکس میشوند
نامشهود
سایر دارایی های نامشهود تحت عنوان سرمایه های فکری
-
- دانش فنی
-
- و وفاداری به سازمان
-
- انگیزش کارکنان
- رضایت کارکنان
حق امتیازها
کپی رایتها
گواهینامهها
فرانشیزها
مارکها
علایم تجاری
مالکیت یا دارایی معنوی
سرمایه سازمانی (ساختاری)
سرمایه انسانی
سرمایه مشتری
در ترازنامه منعکس نمیشوند و فقط برخی از مالکیتهای معنوی منعکس میشوند. .منبع: (Tayles et al., 2002)
بی شک این دارایی های نامشهود دارای ارزش هستند چون وقتی شرکتها فروخته میشوند، بخشی از ارزش آن ها به صورت سرقفلی[۳۲]۱ نامگذاری می شود. بر طبق نظر هوریب[۳۳]۲، سرقفلی تفاوت بین ارزش واقعی (بازاری) شرکت و ارزش دفتری آن است(بونیتز و دیگران،۲۰۰۰)[۳۴]۳٫