سازماندهی منابع انسانی : “سازماندهی عبارت است از فرایند تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آن ها به منظور رسیدن به اهداف” (دعائی، ۱۳۸۴، ص ۲۳).
کارمندیابی یا جذب منابع انسانی : “فرایند جذب منابع انسانی، فرایند منظمیاست که نیازمندیهای پرسنلی را بررسی میکند تا به وسیله آن اطمینان حاصل شود، تعداد کارکنانی که با مهارتهای مورد نیاز سازمان، در هر زمان مناسب است و نیروی انسانی برای مواقع لزوم در دسترس میباشد” (دعائی، ۱۳۸۴، ص ۲۵).
توسعه منابع انسانی : “توسعه منابع انسانی یعنی فرایند تغییر در مهارتها، دانش، نگرشها و رفتار اجتماعی کارکنان برای افزایش عملکرد آنان” (دسنز و رابینز[۲۱]، ۱۹۸۸، ص ۲۴۰).
پاداش دهی منابع انسانی : “سیستم پاداش خدمات کارکنان شامل انواع پاداشهایی است که از طرف سازمان به کارکنان به عنوان حاصل استخدام و جبران خدمات آنان عطا میشود” (بیارز و روی[۲۲] ، ۱۹۸۷، ص ۲۹۰).
امور رفاهی کارکنان : “امور رفاهی کارکنان عبارت است از حفظ و نگهداری منابع انسانی و فراهم آوردن خدمات و شرایطی که باعث رفع خستگی ناشی از کار و ایجاد روحیه در کارکنان میگردد” (دعائی، ۱۳۸۴، ص ۳۵).
امور اداری و پرسنلی کارکنان : فعالیتهای (دیسنز و رابینز، ۱۹۸۸) مربوط به تعیین حقوق و دستمزد، کنترل و نظارت و رسیدگی به امور جاری کارکنان در حوزه امور اداری و پرسنلی کارکنان میباشد.
ب ـ تعاریف عملیاتی
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در مدیریت منابع انسانی: در پژوهش حاضر منظور از میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی نمره ای است که نمونه آماری از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت به دست میآورد.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در سازماندهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در سازماندهی منابع انسانی از طریق سوالهای شماره ی۱ تا ۵ پرسشنامه محقق ساخته سنجیده میشود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در جذب منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در جذب منابع انسانی از طریق سوالهای ۱ تا ۱۲ پرسشنامه سنجیده میشود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در توسعه منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در توسعه منابع انسانی از طریق سوالهای ۱۳ تا ۱۹ پرسشنامه سنجیده میشود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در ارزشیابی و پاداش دهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در ارزشیابی و پاداش دهی منابع انسانی از طریق سوالهای ۲۰ تا ۲۳ پرسشنامه سنجیده میشود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در امور رفاهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در امور رفاهی کارکنان از طریق سوالهای ۲۴ تا ۳۱ پرسشنامه سنجیده میشود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در امور اداری و پرسنلی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در امور اداری و پرسنلی کارکنان از طریق سوالهای ۳۲ تا ۳۹ سنجیده
میشود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
در این فصل جهت ارزیابی کاربرد سیستمهای اطلاعات مدیریت در مدیریت منابع انسانی، ابتدا مباحث مربوط به سیستم اطلاعات مدیریت، که شامل: تعریف سیستم و اطلاعات برای درک بهتر سیستم اطلاعات مدیریت و سپس تعریف سیستم اطلاعات مدیریت، تاریخچه سیستم اطلاعات مدیریت، انواع سیستم اطلاعات مدیریت، جایگاه سیستم اطلاعات مدیریت، ضرورت سیستم اطلاعات مدیریت، سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی و ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت و سپس مباحث مربوط به مدیریت منابع انسانی که شامل: تعریف مدیریت منابع انسانی، هدف و وظایف مدیریت منابع انسانی است مورد بحث قرار میگیرد و در نهایت این فصل با بررسی پژوهشهای مرتبط با موضوع تحقیق در خارج و داخل دنبال میشود.
۲-۱- تعریف سیستم[۲۳]
سیستم مجموعهای است که از چندین جزء وابسته به یکدیگر تشکیل یافته است. منصورکیا (۱۳۸۱) عقیده دارد که “سیستم عبارت است از تعدادی روش وابسته به یکدیگر که با اجرای روش های مذبور، قسمتی از هدف یک سازمان تأمین میشود” (ص ۴۲). در طول سالیان دراز تعاریف گوناگونی از سیستم بیان گردیده است که اکثراً یک مفهوم را میرسانند. نظر مشترک بیشتر مطالبی که درباره سیستم جمع آوری شده است آن را به این صورت تعریف کردهاست که: “سیستم مجموعهای از عناصر است که برای رسیدن به یک هدف مشخص و مشترک گرد هم آمده اند به طوری که بین این عناصر یک رابطه تعاملی وجود دارد و نظم در روابط بین عناصر وجود دارد. یعنی هر عنصر دارای یک نقش میباشد” (صرافی زاده و پناهی، ۱۳۸۴، ص ۴).
در نتیجه سیستم عبارت است از مجموعهای از عناصر که به یکدیگر تأثیرات متقابل دارند. مهمترین خاصیت هر سیستم، وابستگی متقابل عناصر آن به یکدیگر و تشکیل یک مجموعه برای انجام وظیفهای خاص است.
۲-۱-۲- عناصر سیستم
همان طور که گفته شد یک سیستم مجموعهای از اجزاء میباشد که با هم، برای برآوردن یک هدف یا مقصود، در کنش متقابل میباشد. تحت چارچوب این تعریف، عناصر لازم برای وجود هر سیستمیمیتواند مشخص گردد. این عناصر، محیط[۲۴]، نهاده[۲۵]، فرایند[۲۶]، بازده[۲۷] و بازخورد[۲۸] را در بر میگیرد.
- محیط سیستم
هر سیستمی در یک محیط عمل میکند و با محیط خود تعامل دارد، از آن دریافتیهایی دارد و به آن خروجیهایی میفرستد. محیط سیستم را احاطه میکند. در عین حال هم بر آن اثر میگذارد و هم از آن متأثر میشود. سلمانی (۱۳۷۶) عقیده دارد که “محیط برای یک سیستم مشخص عبارت است از مجموعه همه اشیایی که تغییر در ویژگیهای آن ها بر روی سیستم اثر میگذارد و همچنین اشیایی که رفتار سیستم باعث تغییر در ویژگیهای آن ها میشود” (ص ۱۰). سیادت و ربانی (۱۳۸۱) در تعریف دیگر محیط سیستم را به شرح زیر تعریف نموده اند:
هر سیستم توسط محیطی خاص احاطه گردیده است و از عوامل محیطی از قبیل عوامل فرهنگی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متأثر است و بر آن ها اثر میگذارد. این تأثیر و تأثر جریانی یک جانبه نبوده و جنبه متقابل دارد. بنابرین، محیط هر سیستم را یک سری عوامل تشکیل میدهند که با اینکه جزء سیستم نیستند اما تغییری در هر یک از آن ها میتواند تغییراتی را در سیستم مسبب گردد. سیستم برای ابقاء در محیط بایستی پاسخگوی نیازهای محیطی باشد و خود را با شرایط و اوضاع و احوال محیط خود تطبیق دهد (ص ۳۳).
آنچه به عنوان محیط تلقی میگردد به اهداف، نیازها و فعالیتهای سیستم و نیز به نوع سیستم، بستگی دارد. در نتیجه همه سیستمها دارای محیط خاص خود میباشند و سیستم با محیط خود از طریق داده و ستاده در کنش متقابل است.