(۱)
که در این رابطه،
: سود باقیمانده شرکت i در دوره t.
: سود خالص شرکت i در دوره t.
: هزینه تامین مالی شرکت i در دوره t پس از کسر مالیات.
: میانگین موزون نرخ هزینه سرمایه شرکت i در دوره t.
: سرمایه به کار گرفته شده شرکت i در ابتدای دوره t.
بنابرین تغییرات سود باقیمانده سال جاری نسبت به سال گذشته از طریق زیر محاسبه می شود:
- رشد سود ناشی از رشد سرمایه ():
برابر با تغییر در سرمایه به کار رفته ضربدر میانگین موزون هزینه سرمایه میباشد.
- رشد سود ناشی از تغییر هزینه تامین مالی خالص از مالیات ():
برابر با تغییر در هزینه تامین مالی شرکت i در دوره t پس از کسر مالیات میباشد.
- رشد سود ناشی از تغییر نرخ هزینه سرمایه ():
برابر با تغییر در هزینه سرمایه شرکت i در دوره t میباشد.
ساختار پژوهش
پژوهش حاضر در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است.
فصل اول: در این فصل مفاهیم کلی درخصوص طرح پژوهش، تعریف مسأله، اهمیت موضوع، اهداف و فرضیه های پژوهش و تعریف متغیرها و اصطلاحات تحقیق ارائه گردیده است.
فصل دوم: در این فصل مبانی تئوریک متغیرهای تحقیق و پیشینه تحقیق گنجانده شده است.
فصل سوم: در فصل سوم، روش پژوهش، مدل تحقیق، روش و ابزار گردآوری اطلاعات و تکنیک آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها به تفصیل تشریح میگردد.
فصل چهارم: در این فصل پس از بیان مقدمه، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده مربوط به تحقیق حاضر در قالب جداول جداگانه و نمودارهای مربوط، ارائه می شود.
فصل پنجم: در این فصل به نتیجه گیری پرداخته و همچنین پیشنهادها و رهنمودهای لازم با توجه به نتایج به دست آمده و محدودیتهای موجود در اجرای تحقیق بیان شده و در آخر نیز پیشنهاداتی برای پژوهشهای آینده ارائه میگردد.
فصل دوم:
” مبانی نظری و پیشینه پژوهش”
مقدمه
در فصل اول به بیان کلیات پژوهش توجه شد، در این فصل پژوهشگر بر آن است که با توجه به موضوع که مبتنی بر “استفاده از مدل سود باقی مانده به منظور تبیین دقیق تر رابطه بین رشد سود و بازده سهام” است، به بیان مفاهیم، نظرات، مفاهیم مرتبط و پیشینه موضوع از منظر پژوهشگران این حوزه بپردازد.
در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش در قالب دو بخش زیر تدوین یافته است:
بخش نخست: مبانی نظری پژوهش؛
بخش دوم: پیشینه پژوهش.
بخش نخست: مبانی نظری پژوهش
سود نقدی سهام[۸]
عمدهترین نوع توزیع سود سهام، به صورت نقدی میباشد که معمولا به صورت سالانه و پس از تصویب مجمع عمومی سهامداران انجام میپذیرد. مجمع قبل از اتخاذ تصمیم پیرامون توزیع سود نقدی دو مسأله را مد نظر قرار میدهد: عایدات به دست آمده و وجوه نقد موجود.
مقدار سود کسب شده وجود وجوه نقد را در شرکت تضمین نمیکند. شرکت ممکن است مطالبات داشته باشد و یا طی دوره وجوه نقد را تبدیل به سایر داراییها کرده باشد و یا حتی از محل این داراییها، بدهیهای خود را پرداخت نموده باشد.
به هر حال بعد از اینکه مجمع به این نتیجه رسید که وجوه کافی برای پرداخت سود در شرکت موجود است، تصمیم به توزیع آن میگیرد. توزیع سود سهام نقدی منجر به کاهش کل داراییهای شرکت و در نتیجه کاهش حقوق صاحبان سهام میگردد.
علیرغم ناتوانی پژوهشگران در ارائه یک تئوری جامع برای تشریح، تبیین و پیشبینی سیاست تقسیم سود و عوامل مؤثر بر آن، برخی تئوریهای موجود و شواهد تجربی موید آن ها توانستهاند گوشههایی از این معما را تشریح نمایند. در بخش مبانی نظری ابتدا مروری کلی بر تئوریهای موجود در رابطه با تقسیم سود داشته و در پی آن مبانی نظری عوامل مورد نظر در پژوهش حاضر را واکاوی مینماییم.
هدف اولیه ی حسابداری مالی فراهم آوردن اطلاعات مفید برای سرمایه گذاری جهت پیشبینی عملکرد واحد اقتصادی است. ضرورت گزارش سود به عنوان یک منبع اولیه برای تصمیم گیری سرمایه گذاران به خوبی قابل استناد بوده و گزارش سود به شیوه های مختلف مانند ارائه مبنایی برای محاسبه مالیات، معیاری برای ارزیابی موفقیت عملکرد شرکت، معیاری برای تعیین میزان سودهای قابل تقسیم، معیاری برای مدیریت توزیع سود، معیاری برای مدیریت یک واحد اقتصادی و سایر موارد به اقتصاد جامعه کمک میکند. همچنین، به دلیل این که ارزش یک شرکت با سودهای حال و آینده اش مرتبط می شود، تعیین سود از اهمیت به سزایی برخوردار است (هیئت استانداردهای حسابداری مالی ۱۹۸۵).
تحقق سود دلالت بر بازده سرمایه گذاری دارد. بازده ی سرمایه گذاری فقط هنگامی که مبلغ سرمایه گذاری شده قابل حفظ و بازیافت باشد تحقق مییابد.
بنابرین مفهوم حفظ سرمایه به منظور تعیین تفاوت بین بازده ی سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه و همچنین تعیین سود به کار می رود. مفهوم حفظ سرمایه دربرگیرنده ی دو مفهوم حفظ سرمایه ی فیزیکی و حفظ سرمایه ی مالی است. حفظ سرمایه مالی زمانی شکل میگیرد که ارزش پولی خالص دارایی ها در انتهای دوره (به استثنای مبادلات با مالکان) حداقل به اندازه ارزش پولی خالص دارایی ها در ابتدای دوره باشد. این دیدگاه، همان دیدگاه قدیمی حفظ سرمایه است که به وسیله حسابداران مالی به کار گرفته می شود. سرمایه ی فیزیکی که دلالت بر بازده ی سرمایه دارد هنگامی حفظ می شود که ظرفیت تولید فیزیکی که دلالت بر بازده ی سرمایه دارد هنگامی حفظ می شود که ظرفیت تولید فیزیکی یک واحد اقتصادی در انتهای یک دوره (به استثنای مبادلات با مالکان) حداقل به اندازه ظرفیت تولیدی فیزیکی آن در ابتدای دوره باشد. این مفهوم به این نکته اشاره دارد که سود فقط بعد از جایگزینی فیزیکی دارایی های عملیاتی قابل شناسایی است. ظرفیت تولیدی فیزیکی در یک نقطه از زمان برابر با ارزش جاری خالص دارایی های به کار گرفته شده برای ایجاد سود است. ارزش جاری، در برگیرنده ی انتظارات مربوط به میزان سود آوری خالص دارایی ها است. تفاوت اصلی بین حفظ سرمایه ی فیزیکی و حفظ سرمایه ی مالی در سود و زیان نگهداری دارایی ها است. سود و زیان نگهداری، هنگامی اتفاق می افتد که ارزش اقلام ترازنامه در یک دوره حسابداری تغییر میکند. طرفداران حفظ سرمایه فیزیکی ، سود و زیان حاصل از نگهداری را بازگشت سرمایه به حساب می آورند و به عنوان تعدیلات مستقیم در حقوق صاحبان سهام به کار می گیرند. با این وصف، بر اساس دیدگاه طرفداران حفظ سرمایه ی مالی (پولی)، سود و زیان حاصل از نگهداری، بازده ی سرمایه تلقی شده و در صورت سود و زیان لحاظ می شود (کلاید[۹]، ۲۰۰۷).