۳٫۲ مکتب موقعیت یابی:
در اوایل دهه ی ۱۹۸۰، طوفانی از سمت اقتصاد به سمت مدیریت استراتژیک آغاز شد. اگر چه مکتب موقعیت یابی بیشتر فرضیه هایی را که شالوده ی مکاتب برنامه ریزی و طراحی بود، پذیرفت، اما به دو شیوه محتوای آن را تحت تاثیر قرار داد. اول این که این کار را ظاهراً از جهت تأکید بر اهمیت خود استراتژی انجام داد نه صرفا اهمیت فرایندی که به موجب آن استراتژی ها تدوین میشوند. دوم، جوهره ایی را به آن افزود مبنی بر این که مکتب موقعیت یابی، با تأکید بر محتوای استراتژی، جنبه ی تجویزی رشته ی مدیریت استراتژیک را به نقد کشید. در واقع مکتب موقعیت یابی ، شیوه های متفاوتی با پیش فرض های مکتب برنامه ریزی یا حتی پیش فرض های مکتب طراحی نداشت است. تنها تفاوت در این مورد است که، دو مکتب برنامه ریزی و طراحی، برای استراتژی هایی که درهر موقعیت خاصی امکان پذیر بودند، محدودیت خاصی قائل نبودند.بر عکس استدلال مکتب موقعیت یابی این است که تنها تعداد خیلی کمی از استراتژی های کلیدی ( هم چون جایگاه در بازار) در هر صنعت معین مطلوب هستند.(همان ماخذ، ۱۳۸۴)
شاید بتوان مهم ترین نظریه پرداز این مکتب را پورتر دانست. برجسته ترین مفاهیم پورتر عبارت هستند ازمدل تحلیل رقابتی، مجموعه ی استراتژیهای کلی، نظریه ی زنجیره ی ارزش. ( استیسی، ۱۳۸۴)
۲٫۴٫۲ مدل تحلیل رقابتی پورتر:
مدل تحلیل رقابتی پورتر ۵ نیرو را در محیط یک سازمان شناسایی می کندکه بررقابت تاثیر میگذارد. این نیروها در زیر شرح داده شده اند:
۱٫تهدید تازه وارد ها: یک صنعت شبیه باشگاهی است که شرکت ها با رفع بعضی از موانع از قبیل صرفه جویی مقیاس، نیاز اولیه به سرمایه و وفاداری مشتری به مارک تجاری اجازه ی ورود به ان را مییابند.
۲٫ قدرت چانه زنی عرضه کنندگان و تامین کنندگان ؛ از آن جا که عرضه کنندگان می خواهند بالاترین قیمت را برای محصولات خود تعیین کنند، لذا جنگ قدرت بین شرکت ها وعرضه کنندگان رخ میدهد.در این حالت پیروزی از آن کسی است که حق انتخاب بیشتری دارد و در صورت پایان یافتن ارتباط کمترضرر میکند.
۳٫ قدرت چانه زنی مشتریان؛ مشتریان یک شرکت خواهان خرید محصولاتی هستند که قیمت پایین وکیفیت بالاتری داشته باشند. توانایی آن ها در انجام این کار بستگی به مقدار خرید آن ها، میزان اطلاعات آن ها از محصولات وتمایل آن ها به امتحان کردن سایر محصولات دارد.
۴٫ تهدید محصول های جانشین؛ میزان رقابت به میزان قابل جایگزین بودن محصولات یک صنعت یا محصولات صنعت دیگر بستگی دارد.
۵٫ شدت رقابت در بین شرکت های رقابت کننده؛ همه عوامل قبلی محور رقابت می چرخند.به نظر پورتر رقابت حد وسط بین جنگ شدید و دیپلماسی صلح و آرامش است. ویژگی خاص هر یک از این نیروها میتواند توضیح دهد که چرا شرکت ها استراتژی خاصی را اتخاذ میکنند. ( رحمان سرشت، ۱۳۸۴)
استراتژی کلی پورتر، بر این نکته تأکید دارد که، دو نوع مزیت رقابتی اساسی وجود دارد که شرکت ها نمی توانند از آن ها بهره ببرند. یکی هزینه ی بالا و دیگری تفکیک. این دو مزیت همراه با حیطه ی قلمرو یک کسب و کار خاص سه استراتژی کلی را برای دستیابی به عملکرد بالاتر از حد متوسط در یک صنعت شکل میدهند. این سه استراتژی عبارت هسنداز : رهبری هزینه[۹۲]، تفکیک[۹۳] و تمرکز[۹۴] ( پورتر[۹۵]،۱۹۸۵)
از نظر پورتر ، همه چیز بودن برای همه ی مردم دستورالعملی برای حد وسط استراتژیک و عملکرد پایین از حد متوسط است. شرکت ها برای به دست آوردن مزیت رقابتی باید از میان استراتژی ها یکی را انتخاب کنند. این استراتژی ها به این شرح اند:
الف. رهبری هزینه؛ هدف این استراتژی این است که شرکت، تولید کننده ایی کم هزینه در صنعت باشد. استراتژی رهبری هزینه از طریق کسب تجربه، سرمایه گذاری در تسهیلات تولید انبوه، استفاده از صرفه جویی مقیاس ونظارت دقیق بر کل هزینه های عملیاتی تحقق مییابد.
- تفکیک؛ این استراتژی مستلزم توسعه ی کالا یا خدمات منحصر به فرد و بی نظیر با اتکا به وفاداری مشتری به مارک تجاری است. یک شرکت میتواند کیفیت بالاتر، عملکرد بهتر، یا ویژگی های منحصر به فرد را که هر یک از آن ها میتوانند قیمت های بالاتر را توجیه کنند،ارائه دهند.
پ.تمرکز؛ این استراتژی در صدداست تا به بخش های کوچک بازار خدمت ارائه دهد. یک شرکت میتواند بر گروههای خاصی از مشتریان، خطوط تولید با بازار های جغرافیایی تمرکزکند. ( مینتزبرگ[۹۶]، آلستراند[۹۷]، لمپل[۹۸]،۱۳۸۴)
-عناصر ساختار صنعت ۲٫۲ نمایشگر
عوامل تعیین کننده رقابت موانع وزود
-
- رشد صنعت – صرفه جویی مقیاس
-
- هزینه ثابت- ارزش افزوده – دسترسی به توزیع
- ظرفیت بیش از حد متناوب – تنوع کالا
تازه وارد ها
-
- تنوع محصول – مزیت مطلق هزینه
-
- برچسب مارک محصول – سیاست دولت
-
- هزینه های متغیر
-
- تمرکز و توازن
- پیچیدگی اطلاعات
رقبا در صنعت
شدت رقابت
- تنوع رقبا
قدرت چانه زنی خریدار قدرت چانه زنی عرضه کنندگان
عرضه کنندگان
خریداران
عوامل تعیین کننده قدرت خرید عوامل تعیین کننده قدرت فروشنده
جانشین ها
-
- حساسیت قیمت -تفکیک منابع ورودی
-
- اهرم چانه زنی -تمرکز بر عرضه
-
- تنوع محصولات -اهمیت حجم بر عرضه
-
- مزایای خرید -وجود شرکت های رقیب در صنعت
-
- اطلاعات خریدار – تاثیر منابع ورودی بر هزینه یا تفکیک
-
- کالاهای جانشین
- پرهیز از زیان
منبع نمایشگر۲٫۲: پورتر،مزیت رقابتی- ایجاد و حفظ عملکردی برتر- ۱۹۸۵
انواع مکاتب استراتژی مبتنی بر پارادایم توصیفی( تجربی- انطباقی)
۳٫۴٫۲ مکتب کارآفرینی:
مکتب کارآفرینی نه تنها فرایند تشکیل استراتژی را بر رهبری متمرکزساخته، بلکه بر ذاتی ترین حالات و فرایند های ذهنی و روانی( مثل شهود، تشخیص، عقل، تجربه و بینش) تأکید کردهاست. این امر موجب ارتقای نگرش به استراتژی به عنوان یک دیدگاه در ارتباط با تصور و مفهوم جهت یعنی دورنما می شود. مهمترین مفهوم مکتب کارآفرین، دورنما است. دورنما نشانه ی ذهنی استراتژی است که در ذهن رهبر نقش می بندد. این دورنما هم نقش القا و هم نقش ادراک کاری را ایفا میکند. دورنمای بیشتر نوعی تصور است تا یک برنامه ی کامل، به همین دلیل دورنما از انعطاف پذیری بالایی برخور دار است.این امر نشان میدهد که استراتژی در این مکتب هم سنجیده و پیشبینی شده است وهم پیشبینی نشده و اضطراری. باید توجه داشت که مکتب کارآفرینی نیز هم چنین مکتب موقعیت یابی از اقتصاد نشأت گرفته است. (علی احمدی، فتح الله، تاج الدین، ۱۳۸۴)
ویژگی های مکتب کارآفرینی:
الف. استراتژی در مکتب کارآفرینی به عنوان چشم انداز رهبری تلقی می شود.