«آرپاد بگش» می نویسد: « آثار هنری ، ابداع و اختراع، از ییده روح و اندیشه بشری است.این آثار برای انسان ها لیاقت و شایستگی حیات را به بار می آورند. این از وظایف دولتها است که از هنرها و اختراعات حمایت نمایند».
البته ویژگی مشترک تمام انواع مالکیت های فکری، جنبه منفی حاصل از حقوق اعطایی به آن ها است. بدین معنی که این حقوق اساساً حقوقی هستند که دیگران را از انجام برخی امور در رابطه با آن ها باز می دارند و به عبارت دیگر از وصف بازدارندگی برخوردارند.
از نظر نگارنده، حقوق مالکیت فکری را می توان شاخه ای از علم حقوق دانست که از آفرینش های فکری انسان که از ارزش اقتصادی برخوردار هستند حمایت به عمل آورده و تحت شرایطی یکسری حقوقی انحصاری را به دارنده آن برای مدتی مشخص اعطاء میکند.
بر پایه همین تعاریف بود که به تدریج تکوین یک نظام بینالمللی مؤثر در حمایت از مالکیتهای فکری مطرح شد و فارغ از اسنادی که به طور کلی در نظام حقوقی سازمان جهانی مالکیت معنوی می گنجند و به طور خلاصه طی مبحثی جداگانه بدان ها پرداخته خواهد شد در گات ۱۹۴۷ آمده بود که علایمی چون نامهای تجاری و علایم جغرافیایی نباید به ترتیبی مورد استفاده قرار گیرند که موجب اخلال در تجارت بینالمللی گردند و استفاده از علایم گمراه کننده ای که ممکن است لطماتی را به نامهای تجاری یا علایم جغرافیایی بزند هم مورد منع قرار گرفته بودند در مواد بعدی گات ۱۹۴۷ این حقیقت مورد تأکید قرار میگیرد که محدودیت های تجاری نباید با حقوق مالکیت فکری ناسازگار باشند.
در کل می توان ادعا کرد که علیرغم اینکه اتخاذ تدابیری جهت تأمین حمایت از پاتنت، علایم تجاری ، کپی رایت و جلوگیری از رویه های فریبنده مورد توجه قرار گرفته اما با این وجود گات ۱۹۴۷ چندان به موضوع حقوق مالکیت فکری نپرداخته و تنها به این حداقل های غیر قابل انکار اکتفا کرده بود. این در حالی است که گروهی مدعی آن بودند که اساساً گات نمی بایستی به این حقوق توجهی می کرده ولی با همه این ها شاهد آن هستیم که در چارچوب گات، حمایتهایی از حقوق مالکیت فکری انجام گرفته و دلیل بارز آن، رسیدگی به اختلاف بین کانادا و ایالات متحده برای اولین بار در خصوص جنبههای تجاری حقوق مالکیت فکری در هیئت حل و فصل اختلافات گات میباشد.
-
-
- شیوه های حمایت
-
در کل برای حمایت از مالکیت های فکری سه روش حقوقی به شرح ذیل وجود دارد
-
-
-
- شیوه ملی و داخلی
-
-
در این طریقه مسئولیت حمایت و حفاظت از مالکیت فکری به سازمان های ملی و با تصویب قوانین و مقررات داخلی محول می شود. برای نمونه در کشور ما می توان به قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱/۱۰/۱۳۴۸ و قانون ثبت علایم و اختراعات مصوب ۱/۴/۱۳۱۰ و غیره اشاره نمود.
۲-۱-۱-۱- شیوه منطقه ای
در این روش موافقتنامه هایی که در یک منطقه معین میان کشورها منعقد گردیده اند مورد توجه است از جمله این موافقتنامه های منطقه ای می توان از کنوانسیون اروپایی حقوق ناشی از ثبت اختراع مصوب ۱۹۷۳ و غیره یاد کرد.
۳-۱-۱-۱- شیوه بینالمللی
در این طریق مقررات موافقتنامه های بینالمللی که در این زمینه منعقد گردیده اند مورد توجه قرار میگیرد. مثلا مهمترین موافقتنامه های مربوط با این زمینه عبارتند از: کنوانسیون پاریس ۱۸۸۳ مربوط به حمایت از مالکیت های صنعتی یا کنوانسیون برن ۱۸۸۶ درباره حمایت از آثار ادبی و هنری و غیره
۲-۱-اهمیت حمایت از حقوق مالکیت فکری و پیامدهای تجاری آن
در مسیر نمود اهمیت روز افزون حمایت از حقوق مالکیت فکری، شاید بتوان اندیشه اینشتین را که تصور را مهمتر از دانش میدانست، نقطه عطفی در این خصوص دانست چرا که مالکیت فکری بر قدرت تصور و خیال مبتنی است. وی چنین ابراز داشت که سرچشمه پیشرفت شخصی، فرهنگی واقتصادی، توانایی ایستادن بر پایه های دانش مورد قبول موجود و نگاه به ورای مرزهای کشف است. وایپو بر این باور است که مالکیت فکری، امری بومی برای تمام مردم و مرتبط با تمام اعصار و فرهنگها و به لحاظ تاریخی مؤثر در پیشرفت جوامع است.
علیرغم اینکه برآوردهای منتشر شده در خصوص درآمدهای از دست رفته صنایع در نتیجه نقض حقوق مالکیت فکری، بسیار گوناگون هستند ولی هیچ تردیدی نیست که استفاده غیر مجاز از مالکیتهای فکری خسارات قابل ملاحظه ای را در پی می آورد.
هر چند که تنها تا چند دهه گذشته عواقب سوء این قبیل تخطی ها، عمدتاًً محدود به تجارت داخلی بوده ولی در دنیای معاصر، حمایت از حقوق مالکیت فکری، ابعاد گسترده و غیر قابل اجتنابی یافته است که حمایتهای فراتر از نظام کنونی سازمان جهانی مالکیت معنوی را می طلبد. در فاصله سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۲ سهم محصولات متضمن مالکیت فکری در تجارت جهانی از ۱۱ درصد به ۷۳ درصد افزایش یافته است. حمایت از حقوق مالکیت فکری نه تنها به حمایت از جنبههای تجاری این حقوق در سطح بین الملل می پردازد بلکه چارچوبی برای رفع اصطکاک تجاری میان کشورها تلقی می شود. اکنون به طور گذرا به این موارد اشاره خواهیم داشت:
۱-۲-۱- تشویق فعالیتهای خلاقانه
بدون تردید با توجه به ارزشی که می بایست برای تلاشها و زحمات انسان قائل بود تعهد سنگینی برای جامعه انسانی در خصوص قدردانی از مخلوقات ذهنی انسان که میتوانند منشأ اثر در پیشرفت علمی وفرهنگی حیات بشری باشند به بار میآید.
شاید بتوان اصلی ترین هدف اجتماعی از حمایت حقوق مالکیت فکری را در تشویق آثار خلاقانه ای که افراد انسانی خصوصاًً در حوزه کپی رایت و حقوق مرتبط آن پدید می آورند یافت. البته این انگیزه در حوزه های دیگری مثل پاتنت طرح صنعتی و غیره نیز قابل مشاهده است.
۲-۲-۱- حمایت از ابداعات فنی
حقوق مالکیت فکری به منظور حمایت از نتایج سرمایه گذاری در امر توسعه تکنولوژی تدوین یافته و به عنوان یک عامل محرک . شیوه ای در جهت تخصیص بودجه درباره این دسته فعالیتها به حساب میآید به عبارت دیگر در صورت عدم رعایت نظام حمایتی خاص در این زمینه نمی توان به هیچ طریقی، اقدامات تحقیقاتی را که مستلزم صرف هزینه های گاز فی است توجیه نمود.