بند اول: حفظ حیات وسلامت مادر:
این عده معتقدند چون مادر موجودی کامل است وجنین موجودی بالقوه انسانی است، درمقام تزاحم وحیات، حیات مادر مقدم است چون جنین تا قبل از تولد فاقد شخصیت است .رایج ترین دلیل برای سقط جنین که مورد پذیرش بسیاری از کشورها قرار گرفته ، نجات دادن جان مادر باردار است .البته ابهامی که در این مورد وجود دارد، معنای خطرجانی است که ممکن است برداشت های مختلفی ازآن به دست آیند .به هر حال می توان گفت درقوانین بسیاری از کشورها، منظور ازخطر جانی خطر بسیار جدی(و نزدیک به مرگ) است نه اینکه خطرهای کوچک وقابل درمان سریع.
دربین ۱۳۱ کشور جهان که تقریباً ۶۵% کشورهای جهان را تشکیل میدهند چه به صورت مطلق ویا مشروط به زمان و شرایطی درصورتی که ادامه بارداری خطر آسیب به سلامت جسمانی وروانی مادر را دربرداشته باشد، سقط جنین تجویز می شود این میزان درکشورهای توسعه یافته۸۹% درکشورهای درحال توسعه۵۲% است .[۸۶]
بند دوم: کاهش مرگ ومیر مادر:
این عده معتقدند جرم انگاری سقط جنین نه تنها باعث بازداشتن افراد از اقدام به آن نمی شود بلکه موجب افزایش سقط جنین غیر قانونی وپنهانی می شود ولذا افراد به طرق غیر بهداشتی متوسل میشوند که این امر مرگ ومیر مادران را به دنبال دارد.[۸۷]
بااین وجود نظریه ای وجود دارد که پیروان آن معتقدند درسیرتکوینی دوران جنینی زمان ها و مقاطعی وجود دارد که میگویند ملاک شخص بودن جنین تلقی می شود مثلا عده ای نقطه شروع شخص بودن جنین را پس ازگذشت سه ماه اول بارداری می دانند یا عده ای معتقدند از لحظه ای که قلب جنین شروع به تپیدن میکند جنین شخصیت مییابد. دین اسلام معتقد است جنین زمانی شخص محسوب می شود که روح درآن دمیده شده باشد .در این دیدگاه معتقدند سقط جنین هرچند جرم است ولی درشرایط خاصی مجاز شمرده می شود این دسته درسیرتکوینی جنین مقاطعی را فرض نموده اند که در این مقاطع جنین شخص تلقی نمی شود وسقط جنین در این موارد جرم محسوب نمی شود.
بندسوم: حق انتخاب زن:
تعدادی از کشورها اغلب کشورهای آسیای شرقی ،اروپا وآمریکای شمالی سقط جنین را برحسب تقاضا وخواهش زن اجازه میدهند قانون روسیه شوروی (مصوب ۱۹۵۵)وقوانین بلغارستان ومجارستان در سال ۱۹۵۶ قانون سقط جنین را برپایه تقاضای زن با تصویب پزشک معالج استوار نموده اند.[۸۸]
تفاوت میان این دودلیل که زنی بر اساس تقاضای خود، سقط انجام دهد ویا دلایل اقتصادی واجتماعی مبنای عمل باشد، موضوعی است که به دقت های موشکافانه نیاز دارد، زیرا درهردومورد زنان ممکن است دلایل مشابهی، برای انجام دادن آن بیاورند.
گفتار دوم: نظریه آزادی نسبی:
شاید بتوان گفت که این نظریه، بیشترین طرفدار را دردنیا به خود اختصاص داده است زیرا نظریه آزادی مطلق سقط جنین، صرف اراده مادر را حتی اگر مستند به هیچ دلیلی نباشد، برای اقدام به سقط کافی میداند ونظریه ممنوعیت مطلق سقط جنین نیز کلیه ضرورت ها، حتی درمخاطره قرار گرفتن جان مادر را نادیده گرفته ومانع انجام سقط جنین درمانی می شود حال آنکه درنظریه آزادی نسبی سقط جنین، اضطرارها به رسمیت شناخته شده و دانشمندان بر اساس ضرورت های علمی وطبی، انجام آن را تحت شرایطی پذیرفته اند.
آنچه هواداران این نظریه را به دسته های گوناگونی تقسیم کردهاست اختلاف نظر درنوع اضطرارهاست .برخی ناهنجاریهای جنینی را موجب توجیه عقلایی سقط جنین دانسته اند گرچه این دسته نیز درمورد انواع ناهنجاریهای اختلاف نظر دارند گروه دیگری بیماری های مادر را علت وجاهت سقط جنین تلقی کردهاند اما درخصوص نوع بیمارها، دچار تعدد وتنوع رأی شده اند همچنین دانشمندان دیگری به ضرورت های اخلاقی ویا اجتماعی توسط جسته وبا تنوع آرای هریک ازاضطرارهایی ازاین دست را توجیه مناسبی برای سقط جنین ، اختیار کردهاند.[۸۹] بدیهی است که دین اسلام، در گروه نظریه آزادی نسبی سقط جنین قرار میگیرد.
دودیدگاه قبلی(آزادی مطلق وممنوعیت مطلق سقط جنین) دیدگاه هایی افراطی به نظر میرسند اما امروزه اغلب کشورها می کوشند با توجه به دلایلی که طرفداران آزادی مطلق سقط جنین برای اثبات مدعای خود آورده اند ازقبیل: نجات جان مادر، سلامت جسمانی وروانی وی و… درجهت آزادی نسبی سقط جنین، با درنظر گرفتن اوضاع خاص حاکم برکشورخود، قدم بردارند .در این تعبیر«نسبیت» با توجه به اوضاع خاص حاکم برهرکشور، تعریف ودرنظر گرفته می شود ازدیدگاه وقوانین بسیار محدود کننده در این مورد تا دیدگاه ها وقوانین بسیار باز را دربرمی گیرد، مثلا درکشورهای اسلامی به جهت تبعیت ازدیدگاه های شرع، قوانین سقط جنین ممکن است تنهاشامل نجات جان مادر شود، اما درکشورهای غربی، حتی برحسب درخواست، اجازه داده می شود بنابرین تنها وجه مشترک دردیدگاه آزادی نسبی سقط جنین را می توان به این صورت بیان کرد که مبنای اولیه این دیدگاه برپایه ممنوعیت مطلق سقط جنین استوار است؛ اما این ممنوعیت ممکن است تحت موقعیت های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ومذهبی درهرکشور برداشته شود. البته باید دانست که میزان استقبال دولت ها ازاین دیدگاه وسعی دربرداشتن محدودیت های سقط جنین درقوانین کشور روبه گسترش میباشد.
ازجنبه اخلاقی دیدگاه آزادی نسبی سقط جنین را می توان این گونه توجیه کرد که دولت ها به نوعی با تبعیت ازنظریه اخلاقی اصالت فایده، با انگیزه تامین حداکثر حقوق شهروندان خود، سعی در تدوین قوانینی دارند که بتوانند به نحوی عادلانه حقوق آنان ها را مورد توجه قرار داده روز به روز آن را تقویت نمایند ازنظر آنان قوانین، زمانی درست هستند که حقوق مشخص شده افراد مورد حمایت قرار رگفته وتامین شود واین امر درمساله سقط جنین تنها ازطریق دیدگاه آزادی نسبی در این زمینه، قابل تحقق است .[۹۰]
بنابرین ازسه دیدگاه حاکم بر قوانین سقط جنین، دودیدگاه اول ودوم، با عنوان دیدگاه های افراطی یاد میشوند درحالی که دیدگاه ممنوعیت مطلق سقط جنین، پیوسته به حق حیات جنین وانسان کامل بودن آن توجه میکند ودراستدلال های خود از تعابیری همچون«قتل فرد بی گناه» سود می جوید، دیدگاه آزادی مطلق سقط جنین نیز پیوسته به حق حیات مادر و تقدم آن برحق حیات جنین توجه داشته، غالبا از تعابیری همچون«حقوق زنان» مدد میگیرد دیدگاه آزادی نسبی سقط جنین دیدگاهی متعادل تر به نظر میرسد هرچند میزان نسبیت آزادی وحد آن بسیار متفاوت است بدین معنا که این دیدگاه اساسا تحت اوضاع خاصی سقط جنین را اجازه میدهد.
فصل سوم :
مصادیق حمایت کیفری از جنین درحقوق ایران و انگلستان
بخش دوم: مصادیق حمایت کیفری از جنین درحقوق ایران
مسئله سقط جنین یکی ازموضوعاتی است که جوامع پیوسته با آن درگیر بوده اند این مسئله درادیان مختلف الهی نیز مطرح بوده است؛ البته درطول تاریخ، دربرخی از کشورها گاه آن را جرم تلقی نمی کند وگاه مجازاتی نیز برای آن درنظر نمی گیرند، اما اصولا سقط جنین به علت انتظارات مذهبی واجتماعی درقوانین بیشتر کشورها منع شده است[۹۱] .